نگاهی به «سه روز به آخر دنیا» سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری
دلتنگیهایی که شاهزاده خانم را به عزیمت مکه و عتبات مصمم میکند
«سه روز به آخر دنیا» سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری دومین جلد از مجموعه «سفرنامههای قدیمی زنان» است که به کوشش نازیلا ناظمی از سوی نشر اطراف منتشر شده است.
«سه روز به آخر دنیا» در آغاز به نسبنامه و اذن حضرت والا اشاره میکند. سپس در چهار فصل به بیتماشا نبود، قطعهای از جهنم، عمارت روی ناف حوا است، نه صدای شتری و نه تعال عربی میپردازد. در پایان نیز حاشیه ابوالقاسم عمادالملک بر سفرنامه شاهزاده خانم آمده است.
شاهزاده خانم قاجاری زنی است باسواد، آشنا به شعر و ادبیات، هنرمند و قطعا زیبا؛ چون آوازهاش به ناصرالدینشاه میرسد و در پانزده سالگی به نامزدیِ شاه درمیآید. این نامزدی به انجام نمیرسد و آنطور که خودش مینویسد «بغض بزرگان مانع گردیده» پس از سه سال نامزدی به هم میخورد و شاهزاده خانم در سن هجده سالگی به دستور ناصرالدینشاه به عقد عمادالملک حاکم پنجاه و چند ساله بسیار ثروتمند و معتبر تون و طبس درمیآید. پس از چند سال دشمنیهای زنان دیگر عمادالملک و مرگ دو برادرش و دلتنگیهای شاهزاده خانم او را به عزیمت به مکه و عتبات مصمم میکند.
خودش در این باره مینویسد: «به التماس خدمت سرکار عمادالملک عرض کردم که گر ترحم میکنی، وقت است وقت چون معزیالیه هم پیرو شکسته شده بودند و در نهایت اُنس را به من داشت و جداییِ من خیلی برایشان ناگوار شود، از راه بزرگمنشی و کوچکنوازی که شیوه ذات حمیده صفات است، نمیخواست دلِ شکسته را بشکند. در ظاهر اذن مرخص و در باطن به توسط تمام مردم ممانعت میفرمود ولی ابدا از شدت دلتنگی گوش به حذف ناصحین نمیتوانستم کرد.»
شاهزاده خانم اذن سفر از همسر میگیرد و با تعداد اندکی همراه در 21 شعبان 1303 هجری قمری (4 خرداد 1256) طبس را برای یک سال یه قصد عتبات و سپس مکه ترک میکند. از همان آغاز سفرنامه میفهمیم راوی زنی باسواد و نکتهسنج و تیزبین است که تمایلی به زیادهگویی ندارد. هر چند ثروتمند و سرشناس است اما جاده با او همان میکند که با دیگران. وی مینویسد: «از شدت گرما مثل ماهیِ بیآب میطپم. خودم و تمام مردم نزدیک است هلاک شویم. هم ریگ است، هم کویر. ماه جوزا در گرمسیر بیآب میان کویرنمک، شنیدن کی بود مانند دیدن.»
سفرنامه شاهزاده خانم با ورود زائران به کشتی و سپس در راه بازگشت که از مسیر جبل اتفاق میافتد، رنگ و بویی دیگر پیدا میکند. ازدحام مسافران و به گِل نشستنهای مکرر کشتی و بدتر از همه مرگ و میر زائران و انداختن اجساد به دریا تا حمله راهزنان به کاروان در راه جبل، چنان دقیق و شفاف توسط شاهزاده خانم توصیف شده که میتوان تمام آن وقایع را بسیار واضح در ذهن مجسم کرد. استفاده درست و به موقع مولف از شعر، ضربالمثل و طنز و ذکر وقایع تاریخی با نثری ساده و روان را باید از جمله دلایل جذابیت سفرنامه دانست.
در آخرین صفحه سفرنامه، یادداشتی به قلم ابوالقاسم عمادالممالک پسر محمدباقر عمادالملک، همسر شاهزاده خانم به تاریخ 1317 هجری وجود دارد که در آن تصریح میکند این سفرنامه، روزنامه سفر حاجیه شاهزاده خانم به مکه معظمه است که به قلم خود شاهزاده خانم نوشته شده است. از سویی در انتهای سفرنامه آمده که این نسخه به دستور شاهزاده خانم توسط میرزا محمدعلی الموسوی به تاریخ ذیقعده 1317 هجری قلمی شده است.
با توجه به تاکید شاهزاده خانم در برخی صفحههای سفرنامه و دستخط ابوالقاسم عمادالممالک مشخص است که اصل سفرنامه توسط شاهزاده خانم و در طول سفر نوشته شده اما بنا به دلایلی در سال 1317 هجری چندسال پس از درگذشت همسر شاهزاده خانم، کاتبی به نام میرزا محمدعلی موسوی، نسخه اولیه را به دستور شاهزاده خانم رونویسی میکند.
یکی از ویژگیهای سفرنامه شاهزاده خانم حاشیهنویسیهایی است که با توجه به شباهت خط، بایست توسط ابوالقاسم عمادالملک، پسر همسر شاهزاده نوشته شده باشد و بنابراین اهمیت بسیاری دارد. در این حاشیهها اطلاعات بسیار کامل و دقیقی درباره شهرهای نام برده در متن آمده که نه تنها ارزش این سفرنامه را چند برابر میکند، بلکه منبع و ماخذ مفیدی برای آشنایی با موقعیت و تاریخ و اسامی قدیمی شهرهایی است که در مسیر این سفر قرار گرفتهاند. به دلیل اهمیت این حاشیهها محل ارجاع آنها را با اعدادی مجزا از اعداد پانویس در متن و داخل پرانتز مشخص کردهایم و توضیحات را انتهای کتاب آوردهایم.
این سفرنامه یکی از اولین سفرنامههای زنان قاجاری است که در دست داریم. تا این زمان در فهرست سفرنامههای زنان دوره قاجار یک سفرنامه دیگر متعلق به شاهزاده مهرماه خانم، دختر فرهاد میرزا و ملقب به عصمتالسلطنه به تاریخ 1258 قمری وجود دارد که تاریخش به پیش از این سفرنامه بازمیگردد. بنابراین سفرنامه شاهزاده خانم از لحاظ قدمت در مرتبه دوم قرار دارد.
این کتاب براساس نسخه خطی سفرنامه شاهزاده خانم به شماره 18422 با عنوان «روزنامه سفر مکه» موجود در بخش نسخ خطی کتابخانه ملی ایران استنساخ، تصحیح و در چهار فصل تنظیم شده است. چون نام «روزنامه سفر مکه» عنوانی تکراری و مورد استفاده بسیاری از سفرنامههایی از این دست بوده است، «سه روز به آخر دریا» را برای کتاب برگزیدیم. این سفرنامه پیش از این تصحیح و منتشر نشده است، بنابراین در تصحیح به متن اصلی وفادار ماندهایم و جز افزودن سجاوندیهای ضروری و نشانهگذاریهای لازم هیچ تغییری در کتاب داده نشده است.
در بخشی که نامش «بیتماشا نبود» میخوانیم: امشب یکشنبه بیست و پنج شعبان سوار شده رفتیم به منزل موسوم به نِکو. بسیار جای بد، گرم بیآبادی. بسیار بد گذشت. آن جا شنیدیم، رجب نوکر، یک غلام بچه بود، بزرگ شده و پسر خوبی است. به مرض تبی گرفتار است، بروز ندادند مبادا از قافله بماند. حال به شدت افتاده، گویا تبد لازم داشته باشد. من که اسم این مرض پدرسگ را نمیتوانم بشنوم، چون هر دو برادر عزیزم به همین مرض رفتهاند.»
وی در بخشی که به مکه مشرف شده این چنین نوشته است: «هشت روز در مدینه مشرف بودیم. روز پانزدهم محرم حرکت کرده از شهر بیرون آمدیم که برویم، آن روز لنگ شد تا عصر در باغی بودیم شبیه به باغات طبس. تا عصر بودیم. عصر آمدیم میان چادر. دیدم امیر حاج از دست مدعیهایش گریخته، آمده در چادر بیرونی ما قایم شده. برای ما قهوه فرستاد، ما هم تعارف کردیم. شب را بود تا اواخر شب بار کردیم. چه نویسم از صفای مدینه منوره و بدی مردمش، در هیچ جای عربستان سنی به تعصب خلق مدینه دیده نمیشود.»
چاپ دوم «سه روز به آخر دریا» به کوشش نازیلا ناظمی و ویراستاری زهره ترابی در 150 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و بهای 19 هزار تومان از سوی نشر اطراف منتشر شده است.
نظر شما