ساختار کتاب مخاطب را ترغیب به مطالعه نمیکند
حمید صالحی، عضو هیات علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست گفت: در داوری بی طرفانه این کتاب باید بگویم که این اثر اشکالات ماهوی و شکلی و ساختاری فراوانی دارد. از نخستین جملات کتاب میتوان متوجه شد که نویسنده نه یک پژوهشگر تاریخ و یا علوم سیاسی که یک خبرنگار است و ساختار کتابش نیز بسیار ژورنالیستی است و حتی نباید عنوان پرطمطراق «در صحنه دیپلماسی بینالملل» برای آن انتخاب میشد.
وی افزود: از نظر شکلی نیز کتاب بسیار اشکال دارد و باید یک ویراستار شش دانگ ساعتها وقت بگذارد و کار این کتاب را به سامان کند. من به عنوان یک مخاطب باید دلیلی برای مطالعه این کتاب داشته باشم و چیزی من را مجاب کند تا به خواندنش بپردازم. هیچ چیزی از این کتاب مخاطب را به مطالعهاش تشویق نمیکند. حتی جلد کتاب نیز ایراد دارد و آن چند خطی از محتوا که در پشت کتاب درج شده بسیار سطحی است و مخاطب را زده میکند. واقعا هدف از مطالعه این کتاب چیست؟
صالحی ادامه داد: محتوای کتاب از نگاه ژورنالیستی و قصهنویسی فراتر نمیرود. شاید اگر کتاب «محمدعلی فروغی: در صحنه دیپلماسی بینالملل» به عنوان یک اثر ادبی در قالبهایی چون داستان یا نمایشنامه نوشته میشد بهتر بود. به هیچ عنوان در قد و قواره عنوان دیپلماسی بین المللی نیست و بسیار نحیف و لاغر است.
نویسنده بدون سند دفاع میکند
نویسنده کتاب «نقش قدرتهای بزرگ در جنگ عراق علیه ایران» در بخش دیگری از سخنان خود اشکالات ساختاری کتاب را به این شرح بیان کرد: در فهرست کتاب فقط نوشته شده که بخش اول از این صفحه تا این صفحه، بخش دوم به همچنین و... این در صورتی است که فهرست کتاب باید پیکره بندی درستی داشته باشد. هیچ دسته و عنوانی در فهرست نوشته نشده است. نوشتار کتاب نیز به شدت عامیانه و شفاهی است و حتی قاعده پاراگراف بندی نیز در آن به درستی رعایت نشده است.
وی اضافه کرد: بسیاری از مطالب گفته شده از نظر ویراستاری غلط است و در آن از افعالی چون «میباشد»، «مینماید» و... استفاده شده و باید حتما یک ویراستار به اصلاح آن بپردازد. شیوه رفرنس دهی و ارجاع مطالب نیز غلط و غیرعلمی است. نتایجی نیز که نویسنده میگیرد عجیب است و حتی در بخش نتیجه گیری کتاب نویسنده رفرنس داده است.
نویسنده کتاب «بیداری اسلامی و تکوین نظم نوین منطقهای در خاورمیانه» همچنین کتاب را فاقد نکات انتقادی درباره فروغی خواند و گفت: نویسنده در کتاب دست به نیت خوانی کرده و قضاوتهایش اغراق آمیز است. به عنوان مثال در صفحه ۱۳ کتاب نوشته شده که فروغی همیشه قصد خدمت به ایران داشته است. این را باید از طریق اسناد تاریخی اثبات کند که به این کار نپرداخته و معلوم نیست این مطالب را از کجا آورده است. قطعا به صورت شخصی که نمیتوانسته خدمتهای محمدعلی فروغی را ببیند. قضاوتهای شخصی این چنینی از بار علمی کتاب میکاهد.
این استاد علوم سیاسی در ادامه نوشتار عامیانه کتاب را نیز این گونه توضیح داد: در جای جای کتاب با این جملات مواجه هستیم که «حالا برمیگردیم به پاریس»، «فعلا میرویم فلان جا» و... نویسنده همچنین بسیاری از مطالبی را که از فروغی آورده نقل خاطره است. کتاب همچنین از مشکلات ایران در زمانه فروغی و هنگامی که او اروپا میرود فاصله گرفته است. به عنوان مثال وقتی او به ماموریت کنفرانس ورسای میرود به انگلستان هم رفته و با ادوارد براون دیدار میکند و با او درباره تصحیح شاهنامه حرف میزند، این در صورتی است که ماموریت او چیز دیگری بوده است.
نویسنده کتاب «دوگانه؟ حوزه نجف، حوزه قم» گفت: کاش نویسنده این کتاب را در قالب رمان یا فیلمنامه یا نمایشنامه مینوشت. از نظر علمی بسیار ضعیف است. نویسنده میخواهد صفر تا صد از فروغی دفاع کند، اما چون بد دفاع میکند میتوان گفت که به نحوی او را کوبیده است. بد دفاع کردن همان کوبیدن است.
زندگی و زمانه فروغی در این کتاب گم شده
سیدعلی منوری نیز در این نشست گفت: کتاب از نظر انسجام مطالب و ساختار اشکالات زیادی دارد. ادعای این کتاب این است که قرار است درباره ماموریت فروغی در کنفرانس ورسای و جامعه ملل باشد، اما خلا مهمی در آن به چشم میخورد و آن شخصیت فروغی در بین این دو اتفاق است. کاش به شخصیت فروغی بیشتر پرداخته میشد. به هر حال ما با فروغی متکثر سروکار داریم که از یک طرف مترجم و پژوهشگر برجسته حوزههای ادبیات و فلسفه است و از طرف دیگر نقش مهمی در سیاست ایران بازی میکند.
وی افزود: کاش به افسانه نام و ننگ فروغی بیشتر پرداخته میشد. ما میدانیم که فروغی به جهت ارتباط با انگلستان و عضویت در شبکههای ماسونی و همینطور مطرح کردن خاندان پهلوی در دو نوبت، نقاط سیاهی در کارنامهاش دارد. همین نکات ضرورت بحث و تحلیل بافت و زندگی و زمانه فروغی را بیشتر عیان میکند. از نظر منابع و ماخذ نیز این کتاب با اشکالات عمده روبهروست.
منوری ادامه داد: اکنون سه کتاب مهم از یادداشتهای محمدعلی فروغی منتشر شده و من نمیدانم زمانی که نویسنده کتاب «محمدعلی فروغی: در صحنه دیپلماسی بین الملل» را مینوشت آیا این یادداشتها را دیده بود یا اینکه خیر؟ نام این کتابها که در فهرست منابع و ماخذ کتاب وجود ندارد. بنابراین به نظر من بهتر این بود که نویسنده اسم این کتاب را میگذاشت «محمدعلی فروغی: در حاشیه صحنه دیپلماسی بینالملل». اگر این اتفاق میافتاد آن نگاه ژورنالیستی اثر نیز منطقی داشت.
درباره فروغی کم پژوهش کردهایم
این عضو هیات علمی گروه آموزشی روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی در بخش دیگری از سخنان خود کتاب «محمدعلی فروغی: در صحنه دیپلماسی بینالملل» را یک اثر ادبی خواند تا یک پژوهش علمی و دقیق.
وی در این باره گفت: در این کتاب به هیچ عنوان به نظریات منتقدان درباره فروغی اشارهای نشده است. اخلاق پژوهش به ما میگوید که در چنین آثاری باید نظریات هر دو طیف طرفداران و منتقدان را دید. به نظرم از این لحاظ این کتاب درست در مقابل کتاب «سیرت فروغی» نوشته ناصرالدین پروین است. آقای پروین در این کتاب مسائل انتقادی درباره فروغی را به خوبی مطرح کرده است.
منوری اضافه کرد: از نظر شکلی و ویراستاری کتاب واقعا فاجعه است و غلطهای فاحش دارد. متاسفانه درباره فروغی کتاب بسیار کم کار شده و ما نیاز داریم تا شخصیت او را برای نسل امروز بشکافیم.
نظر شما