محسن جوادی به پرسشهایی درباره ممیزی و نحوه نظارت و بررسی کتاب، گرانی کاغذ و مشکلات اهالی نشر، اهداف و دلایل ادغام موسسات تابعه معاونت فرهنگی و بررسی ابعاد برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران پاسخ داد.
قبل از هر سؤالی درباره ماجرای قراردادی بگویید که انتشار تصویر آن در فضای مجازی حاشیههایی را به دنبال داشت، قرارداد چهار میلیارد تومانی معاونت فرهنگی با مؤسسه «کارآفرینان فرهنگ و هنر» برای ممیزی تعداد صفحات مشخص کتاب.
نمیدانم این قرارداد چرا اینقدر حاشیهساز شد. این روالی است که تنها به وزارت ارشاد محدود نمیشود و در سایر سازمانها و وزارتها هم سالهاست که انجام میشود، گاهی اوقات بخشی از کارهایی که واسپاری آنها با منع قانونی روبهرو نیست به مؤسسات مورد اعتماد واگذار میشود. این واسپاریها اغلب به مؤسساتی واگذار میشود که یا با فعالیتهای ارشاد به اندازه کافی آشنا هستند یا حتی در برخی موارد زیر نظر معاونت مورد نظر شکل گرفتهاند. این مؤسسه ممیزی هیچ کتابی را انجام نداده بلکه به واسطه انعقاد قرارداد همکاری تنها کارهای اجرایی همکاری با بررسها(ممیزان کتاب) را انجام داده است. کارهایی نظیر بیمه یا پرداخت مالی بررسها که برخی از آنها شاید طی سال تنها یکی-دو کتاب بررسی کنند و انجام کارهای اداری آنان زمان زیادی را از معاونت فرهنگی بگیرد و این نخستین همکاری ما با مؤسسه مذکور نبوده. برخلاف مسألهای که در فضای مجازی و برخی رسانهها مطرح شد ارزیابی آثار بر اساس همان روالی که قانون مشخص کرده همچنان با معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است و افراد و سرگروههایی که این کار را به عهده دارند در دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی(اداره کتاب) حضور دارند. با این حال من از دوستان رسانهای که با چنین حساسیتی وظایف محوله به معاونت فرهنگی را دنبال میکنند تشکر میکنم چراکه اگر خطایی هم صورت پذیرد با گوشزد کردن آن به ما در ارتقای عملکردمان کمک میکنند. اهالی رسانه حق دارند که بدانند ما چه کار میکنیم، شاید توضیحاتمان آنقدر کامل نبوده که منجر به بروز برخی ابهامها شده است. ای کاش دوستانی که اطلاعات بیشتری در خصوص فعالیتهای معاونت فرهنگی دارند همزمان با انتشار تصویر این قرارداد توضیحات بیشتری در ضمیمه آن منتشر میکردند. وقتی معاونت فعالیتهای خود را شفاف اعلام میکند به این جهت است که به عملکرد خود اطمینان دارد وگرنه چه دلیلی در انتشار چنین اسنادی وجود دارد. وزارت ارشاد از جمله وزارتخانههای پیشگام در بحث شفافسازی عملکرد خود به شمار میآید.
حداقل و حداکثر زمانی که برای بررسی آثار و اعطای مجوز نشر آنان صرف میشود، چقدر است؟
روال کتابهایی که حداقل یک مرتبه منتشر شدهاند که مشخص است، اگر تغییری در آنها رخ نداده باشد مجوز بازنشر آنها اغلب بهسرعت صادر میشود، البته در مواردی که فرد یا مؤسسهای نسبت به کتابی شکایت کرده باشد روند بررسی قدری طولانیتر میشود. تمام تلاش مسئولان اداره کتاب بر بررسی هرچه سریعتر آثاری ست که به آنها سپرده میشود بر همین مبنا آثار ناشران پرکاری که طی سالهای فعالیت خود نشان دادهاند حواسشان به قوانین نشر بوده با سرعت بیشتر و حتی حساسیت کمتری انجام میشود. بعد از سامانهای که همکاران اداره کتاب راهاندازی کردند، روند بررسی کتابها و تعیین تکلیف ممیزی آنها سرعت خوبی گرفته است. البته نوع کتابها هم میتواند در روند بررسی آنها اثرگذار باشد، بهعنوان مثال برخی کتابها به هیچ اصلاحیه یا حذفی نیاز ندارند و ممکن است مجوز آنها گاهی حتی یک هفتهای هم اعطا شود. در ارتباط با برخی کتابها زمان از اهمیت زیادی برخوردار است، بهعنوان نمونه وقتی از یک کتاب دو ترجمه به دستمان میرسد سعی میکنیم بررسی آنها را همزمان انجام بدهیم تا حق هیچ کدام از ناشران از بین نرود و دیگری بازار را به دست نگیرد.
زمان وزارت علی جنتی طرحی مبنی بر حذف ممیزی یا حداقل انجام آن از سوی خود ناشران مطرح شد که البته محقق نشد و کمی بعد از فراهم نبودن زیرساختهای لازم برای عملی شدن آن سخن به میان آمد. همچنان چنین انگیزهای در ارشاد برای حذف ممیزی وجود دارد؟
معاونت فرهنگی به تنهایی در این مسأله دخیل نیست چراکه قوانین ممیزی و تصمیمگیری در خصوص آن فراتر از وزارت ارشاد و به عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است. نقش ما بیشتر از جهت اجرایی است و تابع قوانین هستیم، با این حال هرگاه مباحث اینچنینی مطرح شود، ما هم راهکارها و پیشنهادهای خود را مطرح میکنیم. با این حال در تلاش هستیم تا با نگاهی مبتنی بر اعتماد به ناشران بنگریم و فرض را بر این بگذاریم که همه اهالی نشر در چارچوب قوانین فعالیت میکنند.
اهالی کتاب وجود ابهام در قوانین ممیزی را یکی از مهمترین مشکلات آن میدانند، عاملی که منجر به آن شد که اهالی نشر حاضر به قبول مسئولیت بررسی آثار خود نشوند و تأکید کنند که شفاف نبودن قوانین ریسک جمعآوری و خمیر شدن کتابها را پس از نشر بالا میبرد. چرا برای برطرف کردن ابهام قوانین مذکور تلاشی صورت نمیگیرد؟
اتفاقاً همکاران ما در وزارت ارشاد کارهایی در این زمینه انجام دادهاند و همچنان هم در تلاش هستند تا بخشهایی را که با ابهاماتی روبهرو ست شفافتر و با جزئیات بیشتری بازنویسی کنند. دراین راستا از گفتههای اهالی نشر هم استقبال میکنیم تا موفق به انتشار فهرست شفاف تری برای دریافت مجوز بشویم. البته این ابهامات تنها به ممیزی کتاب اختصاص ندارد و در سایر بخشها از جمله سینما، موسیقی و... هم موارد مشابه آن دیده میشود.
اعتمادسازی ازجمله شعارهایی است که همواره سخنرانیهای پرطمطراقی از سوی مسئولان فرهنگی درباره آن شنیدهایم، دولت فعلی را چقدر در تحقق این گفته موفق میدانید؟
پاسخ به سؤال شما را تنها به معاونت خودم محدود نمیکنم چراکه دوستان پیش از من هم زحمات بسیاری کشیدهاند؛ از جمله خود آقای صالحی وقتی که معاونت فرهنگی را برعهده داشت. این ارادهای ست که در دولت وجود دارد منتهی بحث بر سر این است که با چند دیدار و احوالپرسی کردن یا حتی رفتار خوب داشتن که اعتمادسازی رخ نمیدهد و عمده آن نشأت گرفته از قوانین و مقررات پیش روی اهالی فرهنگ و حتی نحوه سیاستگذاری مسئولان در سطح کلان کشوری است. با وجود آنکه بخش کوچکی از این اعتمادسازی در دست ماست با این همه در تلاش هستیم تا جایی که توان داریم اهالی کتاب و نشر، معاونت فرهنگی را خانه خود بدانند.بررسی میزان موفقیت مسئولان وزارت ارشاد بدون توجه به اوضاع و احوال حاکم بر کشور که اقتصاد بخش مهمی از آن را شامل میشود ممکن نیست. گاهی شرایط به گونهای پیش میرود که نمیتوانیم به اندازهای که مطلوبمان است عمل کنیم. تا حدی که شرایط کلی وزارتخانه و فراتر از آن کشور اجازه داده خواستهشان را برآورده کردهایم. اگر خواهان رشد و تعالی فرهنگ سرزمینمان هستیم باید بدانیم که اصلیترین راه آن همین کتاب است و نباید با برخوردهای قهری منجر به توقف یا کند شدن روند آن بشویم. فرهنگ از چنان اهمیتی در رشد و پیشرفت کشورها برخوردار است که با مانع تراشی بر مسیر آن هرگز راه بهجایی نخواهیم برد. مدعی دستیابی به سطح مطلوب در این زمینه نیستیم با این حال گامهای خوبی برداشته شده که نمیتوان منکر آن شد. از جمله میتوان به روستاها و عشایر دوستدار کتاب، باشگاههای کتابخوانی و طرح انتخاب پایتخت کتاب اشاره کرد که از جمله اقدامات خوبی هستند که پیش از ورود من به معاونت بنا شدهاند. حتی تخفیفهای فصلی کتاب هم از جمله کارهایی ست که کتاب را زنده کرد، بارها پیش آمده حتی از دوستانی که منتقد خود من بودهاند شنیدهام که گفتهاند قبول دارند کارهای خوبی انجام شده، از جمله همین تخفیفهای فصلی کتاب که افزایش شور و شوق مراجعه مردم به کتابفروشیها را بهدنبال داشته است.
با فعالیت همزمان سازمانهای موازی با ارشاد در این مدت چه کردهاید؟ سازمانها و افرادی که هرازچندی شاهد اعمال نفوذ آنها در بحث دریافت مجوز نشر آثار برخی نویسندگان و حتی جمعآوری آثاری از نمایشگاه بینالمللی تهران بوده ایم!
موازی کاریهای سازمانهایی که هرازچندی شاهد دخالت آنها در امور مرتبط با معاونت فرهنگی هستیم تنها به وزارت ارشاد یا حتی این دولت محدود نمیشود. البته طی دو- سه سال اخیر با موارد کمتری از این دست دخالتها روبهرو بودهایم آنچنان که نمایشگاه کتاب تهران امسال با کمترین حاشیههای ممکن برگزار شد. در ارتباط با برخی فعالیتها ارگانهایی نظیر قوه قضائیه که شأن حاکمیتی دارند خواه ناخواه در برخی موارد ورود پیدا میکنند که نمیتوان مانع آن شد و فعالیتهایی از این قبیل را نمیتوان موازیکاری دانست. اگر قرار باشد جواب شخصی به این سؤال بدهم باید بگویم که چندان نگران دخالتهایی که گفتید نیستم اما معتقدم اگر دخالتی هم صورت میگیرد حداقل براساس منطق صحیح و دلیل موجهی باشد. در این صورت نه تنها ناراحت نمیشویم بلکه با گوشزد کردن حتی شاید بد نباشد انجمنی شکل بگیرد که هدف آن زیرنظر داشتن فعالیتهای ما باشد، اگر هدف خیرخواهانه باشد که دخالت نیست. مشکل آن جاست که برخی به اسم دلسوزی به اعمال فشار روی میآورند و مانعتراشی میکنند، این قبیل سوگیریها به فرهنگ لطمه میزند و مغایر با فضای آزادی است که باید پیش روی اهالی کتاب شکل بگیرد.
از بحث ممیزی کتاب که بگذریم طی یک سال اخیر گرانیها و کمبود کاغذ یکی از مهمترین نگرانیهای اهالی نشر بوده، کاغذی که از ابتدای سالجاری مقدمات ورود آن به کشور فراهم شده و از سویی کنترل کارگروهی که به مدیریت وزارت ارشاد تشکیل شده به شکلی هست که بتوانید به فعالان نشر برای تأمین کاغذ مورد نیازشان اطمینان خاطر بدهید؟
بهدلیل مشکلات متعددی که صنعت نشرمان از ابتدای سال گذشته در مسیر تأمین کاغذ مورد نیاز و حتی گرانیهای آن مواجه شده دولت بودجه قابل توجهی را به واردات آن براساس ارز دولتی اختصاص داده است. البته نباید فراموش کرد که در نهایت ١٠ درصد از این کاغذ در اختیار معاونت فرهنگی قرار گرفت و عمده آن صرف مصارف دیگری ازجمله صنعتی و تولید لوازمالتحریر شد. سال گذشته ١٦ هزار و ٧٠٠ تن از کاغذهای وارد شده برای توزیع میان ناشران در اختیار ما قرار گرفت، این آمار تنها درباره کاغذ تحریر است و از کاغذ مطبوعات چیزی نمیگویم چراکه پاسخ در خصوص آن به عهده معاونت مطبوعاتی است. از حجم کاغذی که سال گذشته وارد کشور شد حدود ١٤ هزار تن میان ناشران توزیع شد و تا اندازهای مشکلات ناشران را برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران برطرف کرد. از ابتدای سال جاری هم حدود چهار هزار و ٦٠٠ تن کاغذ در اختیار ما قرار گرفته و حواله تحویل هشت هزار تن آن را به ناشران صادر کردهایم.
چطور از چهار هزار و ٦٠٠ تن کاغذی که در اختیارتان قرار گرفته حواله هشت هزار تن را صادر کردهاید؟
بخشی از این هشت هزار تن از باقی مانده کاغذ سال گذشته بوده، البته حوالههای دیگری هم هست که هنوز ترخیص نشدهاند. مصوب شده نزدیک به چهل هزار تن کاغذ تحریر دیگر تا پایان سال تأمین اعتبار شود، سال گذشته نهایت کاغذی که به دستمان رسید هفده هزار تن بود که امسال این میزان افزایش یافته است. ناگفته نماند که ناشران سال گذشته تا قبل از افزایش قیمتها طبق روال همیشگی خود بخشی از کاغذ مورد نیازشان را تهیه کرده بودند. میزان کاغذ سالانه مورد نیاز نشرمان با کمی اختلاف نزدیک بههمین چهل هزار و خردهای است که تا پایان ٩٨ در اختیار ناشران قرار میگیرد. بودجه بخش قابلتوجهی از این چهل هزار تن کاغذ تأمین شده، بهزودی مراحل واردات آن انجام میشود و از این بابت به اهالی نشر اطمینان خاطر میدهیم که جای نگرانی نیست.
بهار سال گذشته در نخستین واردات کاغذ با ارز دولتی شاهد تخلفات متعددی بودیم، آنچنان که حتی مشخص نشد چه میزان کاغذ وارد شده و در اختیار چه کسانی قرار گرفته! که با توجه به درصد بالای تخلفات سازمانهای نظارتی و قضایی هم وارد پرونده این تخلف شدند. بالاخره ماجرای این واردات به کجا کشید؟
پیگیری این پرونده از سوی حسین انتظامی که ریاست کارگروه اصلی کاغذ را به عهده دارد دنبال میشود و اسامی متخلفان در اختیار سازمان تعزیرات قرار گرفته است. برخلاف تصورات قبلی تعداد زیادی از آنان تبرئه شدهاند و مشخص شده تخلفی نداشتهاند.
همچنان نقدهایی متوجه کارگروه کاغذ است، اینکه وزارت صنعت، معدن و تجارت(صمت) اختیارات لازم برای واردات کاغذ را به طور کامل در اختیار وزارت ارشاد قرار نداده، این مسأله چقدر در روند فعالیتهای کارگروه اختلال ایجاد کرده؟
در ارتباط با اختیارات لازم برای واردات کاغذ شرایط بهتر از قبل شده منتهی همچنان برخی ناهماهنگیها میان دو وزارتخانه درخصوص بحث کاغذ وجود دارد. البته نقد چندانی هم به این مسأله وارد نیست بهویژه که واردات کاغذ از طریق کارگروه مذکور کار جدیدی به شمار میآید که در ابتدای امر سیستم دقیقی برای آن تعریف نشده بود. حتی در بحث نرم افزاری با مشکلاتی روبهرو بودیم که تغییر آنها به راحتی ممکن نبود و همچنان نیازمند همکاری بیشتری هستیم. بخش زیادی از کاغذ سال ٩٧ هنوز ترخیص نشده و حالا بحث بخشنامهای درمیان است که همه کالاهای وارد شده سال قبل باید ما به التفاوتی بپردازند که این مسأله در کار ما اخلال ایجاد کرد، البته نامهنگاریهایی شده و امیدواریم این مشکل زودتر حل شود. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد با مشکلات زیادی روبهرو میشویم، میزان زیادی کاغذ وارد شده که همچنان در گمرک یا انبار هستند. حل این مسأله مستلزم همکاری بیشتر وزارت صمت و از سویی بانک مرکزی است، هرچند که شاید طی همین چند روزی که گفتوگویمان منتشر میشود مسأله مذکور هم حل شده باشد.
کاغذ ٦٠ در ٩٠ اندونزی اواخر هفته قبل در بازار آزادبندی ٤٢٠ هزار تومان و دولتی هم حدود ١٤٠ تا ١٤٥ هزار تومان بود، کاغذی که در بازارآزاد فروخته میشود از همان ٢٠٠ هزار تن کاغذی است که طی یکی-دو سال گذشته به سرنوشتی نامعلوم دچار شده است؟
اطلاعی از اینکه آن نزدیک ٢٠٠ هزار تن کاغذ بالاخره چه شده نداریم، وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ارگان قضایی نیست که قادر به چنین پیگیریهایی باشد. بویژه که آن زمان واردکنندگان اجباری نداشتند که به ارشاد جواب پس بدهند و تخصیص اعتبار برای واردات کاغذ از طریق کارگروه انجام نمیشد. هرچند که باز هم تأکید میکنم همه مواردی که اواخر بهار قبل از آن بهعنوان تخلف نام برده شده تخلف نبودهاند و در بررسیها مشخص شده روند مرسوم را طی کردهاند. ما متولی پیگیری این پرونده نیستیم با این حال هرگاه که نیاز به همکاری باشد در توانمان کم نمیگذاریم و اطلاعات لازم را در مراجع قضایی میگذاریم.
سرنوشت کاغذهایی که سال قبل در چند انبار کاغذ اطراف تهران کشف شدند چه شده؟
کاغذها در اختیار مراجع قضایی بوده و این طور نبوده که ما آنها را در اختیار گرفته باشیم. از آنجایی که کارهای قضایی قدری زمان بر هستند دقیق نمیدانم حکم قضاییشان بهکجا کشیده! امیدوارم وقفهای که در واردات کاغذ رخ داده زودتر با همکاری بانک مرکزی و وزارت صنعت برطرف شود تا ناشرانی که عمده فعالیت آنها بواسطه شروع سال تحصیلی به همین یکی- دو ماه محدود میشود نگرانی نداشته باشند.
چندی است خبر ادغام برخی زیرمجموعههای معاونت فرهنگی شنیده میشود، خانه کتاب، مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران و بنیاد شعر و ادبیات داستانی. آن هم در شرایطی است که زمان چندانی از برخی تفویض اختیارات به بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نمیگذرد!
این تصمیمی است که در شورای معاونان مطرح شد که دلایل مختلفی هم برای آن برشمرده بودند که از مهمترین آنها مشکلاتی است که در بحث بودجه با آن روبهرو هستیم. بار کاری و مالی برخی از این مؤسسات واقعاً سنگین شده بود، اینکه هر کدام از اینها یک معاونت IT و... داشتند و این در صورتی است که امکان تجمیع برخی از آنها در خود معاونت فرهنگی وجود دارد. گاهی در یکی از این مؤسسات پول در اختیار داشتیم اما در مؤسسهای دیگر حتی از پرداخت حقوق کارمندان هم ناتوان بودیم و امکان جابهجایی پولی بهدلیل بوروکراسیهای اداری هم فراهم نبود. مسأله دیگر وظایف تعریف شده برای این مؤسسات بود که دیگر با شرایط امروز همخوانی نداشت و نیاز به بازنگریهای جدیدی در آن احساس میشد. از سوی دیگر دولت هم الزاماتی در خصوص چابکسازی بخشهای مختلف خود دارد که این هم یکی دیگر از دلایل ادغام مذکور است. البته سبکسازی مذکور را نباید به معنی بیکار کردن بخشی از همکاران دانست بلکه یکی از مهمترین اهداف کم کردن عنوانهای مدیریتی و بهکارگیری حداکثر توانایی همکاران در پیشبرد اهداف است. مؤسساتی هستند که تنها بر اساس بودجه دولتی به حیات خود ادامه میدادند این در حالی است که در اساسنامه برخی از آنها آمده که باید حداقل تا حدی هم درآمدزایی داشته باشند. مجموع این تأملات شورای معاونان را بر این تصمیمگیری واداشت که تنها به معاونت فرهنگی محدود نمیشود.
اگر قرار به این ادغام بود چرا در اوایل دولت قرار به واسپاری برخی مسئولیتهای معاونت فرهنگی ازجمله برگزاری جشنوارههای شعر فجر، پروین اعتصامی و جایزه جلال به بنیاد ادبیات داستانی گذاشته شد؟
هر دورهای شرایط خاص خود را میطلبد.
این آزمون و خطاها هزینه بر نیست؟ بهتر نیست تصمیم گیریهایی در سطح وزارت ارشاد با بررسی دقیقتری انجام شود؟
تنها بحث آزمون و خطا درمیان نیست، زمانه ما با سرعت بسیاری در حال حرکت است و تغییر در برخی تصمیم گیریها هم در نتیجه همین مسأله است. از این ادغامها نباید این گونه برداشت کنید که ما از عملکرد مؤسسات مذکور رضایت نداشته ایم، بهعنوان نمونه مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی در همین دوره نمایشگاه کتاب رویکرد درآمدزایی خوبی داشته تا آنجا که بخش قابل توجهی از هزینه برپایی نمایشگاه را از این طریق پرداخت کرده است. مراحل اجرایی این ادغام قدری زمان بر است بنابراین در سالجاری هیچ کدام از فعالیتهای محوله این مؤسسات لغو نمیشوند، از همین رو مؤسسه نمایشگاهها و دیگر مؤسسات مذکور هم فعالیت خود را تا پایان سال انجام خواهند داد. آنچنان که طی یکی- دو هفته آینده برپایی نمایشگاههای استانی ادامه پیدا میکند و به احتمال زیاد در تمام استانها هم برپا خواهند شد.
تأکید به برپایی مرتب نمایشگاههای استانی کتاب دارید، با گلایههایی که کتابفروشان از تأثیر منفی آنها بر فروش خود دارند چه میکنید؟
برای به حداقل رساندن آسیبهایی که برگزاری نمایشگاههای استانی برای کتابفروشان دارند تمهیدات مختلفی اندیشیده شده، بهعنوان نمونه فضایی فراهم شده تا کتابفروشان هم به نحوی وارد ماجرا شوند. تلاش شده تا تخفیفهای حمایتی ارشاد از خریداران در نمایشگاههای استان در کتابفروشیها هم قابل استفاده شود. نکتهای که نباید فراموش کرد این است که وقتی تب کتابخوانی در شهر یا استانی ایجاد شود به طور قطع به نمایشگاهها محدود نمیشود و به سایر فضاها هم سرایت پیدا میکند.
یکی از وعدههای مدیران ارشاد دولت فعلی واگذاری تدریجی مسئولیت اجرایی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران به تشکلهای خصوصی نشر است، شبیه اتفاقی که درباره نمایشگاه کتاب فرانکفورت شاهد هستیم و اتحادیه ناشران آلمان به طور کامل برگزاری آن را به عهده دارد، اما در ایران این اتفاق هنوز بهطور کامل رخ نداده!
ماهیت نمایشگاه کتاب فرانکفورت قدری متفاوت از نمایشگاه کتاب تهران است و بهتبع همین مسأله هم با مشکلات کمتری در چگونگی برگزاری نمایشگاه کتاب مواجه هستند. وقتی بحث فروش به میان میآید با حجم بیشتری از کار و حتی نیاز به نظارت روبهرو میشویم. بنابراین بهنظر میرسد که نه اتحادیه و نه حتی معاونت فرهنگی به تنهایی قادر به انجام چنین وظیفهای نباشند. درباره نمایشگاه کتاب تهران شرایط بهگونهای است که برگزاری آن مستلزم نه تنها تلاش دولت و اتحادیههای نشر است بلکه سازمانها و ارگانهای بسیاری باید کمک کنند تا این رویداد علمی- فرهنگی برگزار شود. حتی چگونگی همکاری و سازماندهی این ارگانها هم از اهمیت بسیاری برخوردار است، شاید ستاد اصلی برگزاری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد اما به بازوهای متعددی برای انجام این کار نیاز دارد. ما همچنان سیاست واگذاری مدیریت اجرایی نمایشگاه کتاب تهران به تشکلهای خصوصی نشر را دنبال میکنیم منتهی خود آنهایی که دستی در کار دارند میدانند به همکاری مشترک وزارت ارشاد و تشکلهای خصوصی نشر نیاز است. از سوی دیگر نحوه تقسیمبندی کار میان ارشاد و تشکلها در شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب به شکل سالانه و بر اساس نظر خود اعضا تعیین میشود. در برگزاری نمایشگاه کتاب این دوره هم تلاش کردیم تا کمترین برخورد و موازی کاری میان وزارت ارشاد و صنف ایجاد شود و همکاری خوبی شکل گرفت. یکی از مصداقهای میزان موفقیت برگزاری نمایشگاه کتاب را میتوان در استقبال مردم از نمایشگاه کتاب امسال و از سویی خرید کتاب در شرایط سخت اقتصادی دانست. تردیدی نیست بخش عمدهای از این مراجعهکنندگان همین مردمی بودند که با مشکلات متعدد اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند یا جوانانی که برای خرید حتی چند جلد کتاب ناچار به حذف برخی دیگر از هزینههای خود شدهاند.
سالهاست با مشکلات متعددی بر سر موقت بودن محل برگزاری نمایشگاه کتاب و از سویی تصمیم گیریهای دقیقه نودی برای انتخاب و اعلام محل آن روبهرو هستیم، بعد از تجربه ناموفق حضور دو ساله در مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب، نمایشگاه دوباره به مصلی بازگشته. ناشران از این تصمیم گیریهای دقیقه نودی گلایه دارند، نمایشگاه بهارآینده کجا برگزار میشود؟ همچنان در مصلی خواهد بود یا احتمال بازگشت آن به شهرآفتاب وجود دارد؟
طی یکی - دو هفته آینده نخستین جلسه شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب تهران برپا میشود تا زمان برپایی نمایشگاه بهار آینده اعلام شود. منتهی تعیین مکان کار راحتی نیست، تا وقتی که بهطور مستقیم درگیر روند اجرایی نمایشگاه کتاب نباشید از مشکلات آن مطلع نخواهید شد. خود من تا وقتی به معاونت قدم نگذاشته بودم نقدهای بسیاری داشتم و حتی میگفتم چرا هنوز تکلیف محل برگزاری نمایشگاه کتاب مشخص نیست.آنقدر مؤلفههای دخیل در این انتخاب زیاد هستند که نمیتوان براحتی دربارهاش تصمیم گرفت و برای انتخاب هر محلی با موافقت و مخالفت یکسری از ارگانها و سازمانها روبهرو هستیم. با این حال در تلاش هستیم که امسال سریعتر به جمعبندی لازم برای انتخاب محل برگزاری برسیم. در حال حاضر تعیین دقیق زمان برگزاری نمایشگاه مهمترین هدف ماست چراکه برای انجام مکاتبات با کشورهای خارجی برای انتخاب میهمان ویژه به زمان قابل توجهی نیاز است.
اغلب شاهد حضور ایران در نمایشگاههای کتاب مطرح جهان از جمله بلونیا، چین، مسکو و فرانکفورت هستیم، آن هم در شرایطی که همچنان با بحث کپی رایت و نپیوستن کشورمان به «معاهده جهانی برن» مواجهیم. به نظر میرسد حضور نمایندگان نشر در شرایطی که ناشران خارجی ما را به رسمیت نمیشناسند فایدهای جز آشنایی با تازهها و اتفاقات نشر نداشته باشد! در ارتباط با بحث کپی رایت بالاخره چه تصمیمی اتخاذ میشود؟
پیوستن یا نپیوستن به این معاهده هم مسألهای نیست که تنها در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد. بحث کپی رایت و اما و اگرهای آن در مجلس و کمیسیونهای آن و همچنین در نهادهایی که ارشاد هم بخشی از آن به شمار میآید همچنان مطرح و مورد بررسی است. با این نقد که حضورمان در نمایشگاههای خارجی فایدهای ندارد موافق نیستم و برعکس تأکید دارم در خصوص خرید و فروش رایت هم اقدامات خوبی از سوی اهالی نشر رخ داده است. هماکنون میزان فروش رایتمان با افزایش بیشتری روبهرو شده، منکر مشکلاتی که بواسطه نپیوستن به این معاهده دچار شدهایم نیستم با این حال نمیتوان گفت که قادر به خرید و فروش رایت نیستیم. مصداق این گفته هم عملکرد خودجوش برخی ناشران است که تا موافقت صاحب اثر را جلب نکنند دست به انتشار آن نمیزنند. شاید در کشور ما هنوز جنبه حقوقی پیدا نکرده باشد منتهی بخش خصوصی در حالت حرکت به سوی رعایت آن پیش میرود.
البته این تعاملات بیشتر جنبه سمبلیک دارند؛ از طریق خود اهالی نشر رخ میدهند و دولت نقشی در آنها ندارد!
تصمیم نهایی پیوستن به این معاهده به عهده ما نیست، وزارت ارشاد نظر کارشناسی خود را اعلام کرده و سرانجام تصمیمگیری درباره آن به عهده مراجع بالاتر از ما قرار دارد. با اینکه قادر به تصمیمگیری در این زمینه نیستیم اما در حدی که توانمان اجازه بدهد با سیاستگذاریهای حمایتی در صدد تشویق ناشران به انجام داوطلبانه این کار هستیم؛ بهعنوان نمونه ناشرانی که کتابهای خود را با خرید حق رایت منتشر میکنند از حمایتهای بیشتری برخوردار میشوند. این مسأله در خریدهای کتاب ارشاد از ناشران لحاظ هم میشود.
از اینکه بزودی رایزنیها برای انتخاب میهمان ویژه نمایشگاه آغاز میشود هم گفتید، بهار گذشته چین در حالی بهعنوان میهمان ویژه در نمایشگاه حاضر شد که امریکا محدودیتهای متعددی برای ارتباط کشورهای دیگر با ایران درنظر گرفته بود؛ با این حال چینیها حضوری بیسابقه داشتند. از این طریق چقدر میتوان در دستیابی کشورمان به دیپلماسی عمومی از راه فرهنگ موفق عمل کرد؟
ما در شرایطی قادر به بهرهبرداری حتی سیاسی از تعاملات فرهنگی خواهیم بود که این رفت و آمدها تداوم داشته باشد و تنها به نمایشگاه کتاب محدود نشود. دعوت از میهمان ویژه بهترین فرصت برای گسترس روابط با کشورهای دیگر است. سال گذشته چینیها با وجود تحریمهای متعدد حضوری به مراتب پررنگ را در کشورمان و در مقایسه با دیگر نمایشگاهها تجربه کردند. همین حضور بهانه ارتباطات متعددی با مراکز علمی- فرهنگی ایران شد و حتی امکانی برای ترجمه مستقیم از چینی فراهم کرد، آن هم در شرایطی که اغلب ترجمههای ما از ادبیات چینی با بهره گرفتن از زبانهای واسطه بوده است. حتی زمینههای خوبی برای گفتوگو درباره جاده ابریشم فرهنگی ایجاد شد، اینها روابطی است که در صورت تداوم یافتن به دیگر عرصهها هم سرایت خواهد کرد، البته هنوز به آن شکلی که باید در این زمینه کار نشده و به تلاشهای بیشتری نیاز است.
نظر شما