کتاب مذکور حاصل سومین دوره جشنواره خاتم است و نامش از نام داستان برتر این جشنواره، که رتبه اول را کسب کرده بود و توسط معصومه کریمی نوشته شده بود، گرفته شده است.
رونمایی از کتاب نیز با حضور نویسنده داستان، و سه نویسنده مطرح کشور، مصطفی رحماندوست، مجید قیصری و بهناز ضرابیزاده که هماکنون مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان است، برگزار شد.
در این برنامه، مجید قیصری، داستاننویس ضمن اشاره به روند آغاز داستاننویسی دینی از آغاز دهه ۶۰ گفت: دهه ۶۰ که انقلاب شکل گرفته بود، داستاننویسهای دینی مستقیم به سراغ زندگینامه ائمه میرفتند و تاریخ را رونویسی میکردند. این روند ادامه داشت تا ۴ سال پیش که دفتر نشر معارف اسلامی جشنواره خاتم را راهاندازی کرد؛ با این هدف که روال داستاننویسی علاوه بر روند دهه ۶۰ ، قالب جدیدی بگیرد.
وی افزود: البته این کار جدیدی نیست و ادبیات غرب مملو از رویکرد عیسی بن مریم است. متاسفانه اگر میخواستیم درباره پیامبر (ص) کتاب بنویسیم، از ۶۳ سال زندگی او استفاده میکردیم، درحالیکه پیامبر (ص) خاتم است و سخن او امروز را هم دربرمیگیرد. ما باید بر اساس نیازهای امروز و نگاههای امروز به پیامبر نگاه کنیم. زیرا احادیث ایشان نیازهای امروز را پاسخ میدهد. مصداق آن همین داستان خانم معصومه کریمی است.
قیصری اضافه کرد: خوشبختانه نویسندههای جدید با نیروهای جدید، فضای تازهای با خود آوردهاند. سال گذشته ما به داستانی رسیدیم به نام «بچهپوش» که قصه جدیدی دارد؛ داستان دختری که لباس پسرانه بر او میپوشانند. اگر ۱۴۰۰ سال پیش دخترکشی داشتیم، در این زمان و در این داستان، در جغرافیای اصفهان و فرهنگ افغان، همین اتفاق میافتد.
مصطفی رحماندوست نیز در سخنانی در این نشست گفت: ادبیات عامیانه یا فولکلوریک منطقهای مقدمات ادبیات جدی آن منطقه است.
وی با بیان اینکه در دهه ۶۰ فقط سیرهنویسی و سادهنویسی سیره انجام میشد، زیرا چاره ای جز آن نداشتیم چراکه انواع ادبیات با بازنویسی ادبیات کلاسیک، فولکلوریک و باورهای عامه شروع میشود، گفت: سیره هم ادبیات کلاسیک است و هم ادبیات فولکلوریک. قبلاً آنچیزی که پیامبر، ائمه و عاشورا را به ما شناساند، پردهخوانی بود و پردهخوان داستانهایی را نقل میکرد و این داستانها از ادبیات عامیانه بود و حرفهایی میزدند که در تاریخ وجود نداشت.
رحماندوست بیان کرد: برساخته تداوم زمانی قصهها تبدیل به فولکلور میشود. بازنویسی فولکلور درباره ائمه طولانیتر شد زیرا به دلیل تقدس ائمه (ع) میترسیدیم به این حوزه وارد شویم.
وی با طرح این استفهام انکاری که مگر میشود بدون بهرهبردن از تخیل داستان نوشت؟، افزود: در «بچه پوش» یعنی دختری که لباس پسرانه میپوشد، بچه را پسر میدانند و «بچهپوش» قصه دختری است که در لباس پسرانه زندگی میکند و این زندگی همان مرگ دختر است و نویسنده به قیام پیامبر در برابر دخترکشی اشاره میکند.
رحماندوست درباره داستان معصومه کریمی هم ضمن بیان این نکته که نام این کتاب سیال و جذاب است، ابراز امیدواری کرد: نوشتن درباره پیامبر به مرحله جدیدی وارد شود و آن مرحلهی نوشتن خلاق است که امیدوارم از همینجا آغاز شود.
معصومه کریمی نویسنده «این خانه پر از نام محمد است» نیز به بیان ایده نوشتن این داستان پرداخت و گفت: در یکی از کلاسهای کانون پرورش فکری کودکان از اعضا پرسیدم از نظر شما چه نکتهای درباره پیامبر برای شما جالب است و از آنها خواستم نظرشان را برایم بنویسند؛ «زهرا حشمت افخم» برای من نوشته بود: «ما مسلمانان با پیامبر به دنیا میآییم و با پیامبر میمیریم». من میدانستم وقت به دنیا آمدن و مردن اشهد میگوییم، اما اینگونه به آن فکر نکرده بودم. این موضوع تا یکسال ذهن من را به خود مشغول کرده بود؛ تا اینکه داستان را در 10 روز نوشتم.
کریمی در پایان گفت: این داستان را به خاطر پیامبر (ص) و برای نوجوانان نوشتم و امیدوارم پیامبر راضی باشد و دختران و پسران گلم از آن لذت ببرند.
نظر شما