محمدرضا سنگری استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه ادبیات دفاع مقدس، پس از توضیحات مقدماتی نویسنده، با اشاره به کتاب خود درباره گونههای ادبی پرداختن به مقوله دفاع مقدس، گفت: بر مبنای آمار، پربسامدترین گونه ادبی پرداختن به مقوله دفاع مقدس شعر است و پس از آن خاطرهنگاری قرار دارد و اینگونه در حوزه دفاع مقدس حتی از ادبیات داستانی هم جدیتر دنبال میشود.
وی سپس به انواع امکانها برای تقسیمبندی کتابهای خاطرات منتشر شده در زمینه دفاع مقدس پرداخت و گفت: میتوان به اعتبارهای مختلف، این گونه ادبی را تقسیمبندی کرد.
او ادامه داد: یکی دیگر از انواع تقسیمبندی، تقسیمبندی به اعتبار اینکه نویسنده کتاب سرگذشت خود را نوشته است یا خاطرات شخص دیگری را بر مبنای سخنان او به رشته تحریر درآورده است. یا تقسیمبندی به تناسب تیپها. به عنوان نمونه خاطرات زنان، خاطرات خلبانان، خاطرات امدادگران و... یا تقسیمبندی به اعتبار موضوع. یا تقسیمبندی به اعتبار گونه روایت که مشتمل بر خاطرات مستند یا غیرمستند میشود.
سنگری در تبیین مفهوم خاطرات مستند گفت: این گونه به خاطراتی اشاره دارد که شاهدی برای روایت وجود دارد اما بسیار پیش میآید که در خاطرات ما شاهد هستیم که به دلیل گذشتن زمان و عارض شدن فراموشی، بسیاری از زمانها و مکانها با یکدیگر خلط میشوند.
سنگری همچنین به موضوع بهرهگیری از عناصر داستانی در خاطرهنگاری پرداخت و گفت: بهرهگیری بیش از حد از این عناصر میتواند وجه اسنادی کتابهای خاطرات را تحتالشعاع قرار دهد. باید توجه داشته باشیم که خاطرات میتوانند تکیهگاه مطالعات تاریخی و مردمشناختی باشند و از این منظر توجه به جنبههای استنادی آنها بسیار مهم است.
سنگری در بخش دیگری از سخنانش به ویژگیهای کتاب «زمان ایستاده بود» پرداخت و گفت: این کتاب به صورت موضوعی به مقوله خاطرات آزادگان پرداخته و رویکرد آن مبتنی بر برش زمانی بوده است. یعنی همه 61 خاطرهای که در کتاب نقل شدهاند به لحظه اسارت آزادگان ما مربوط میشود.
او افزود: این شیوه پرداختن به مقوله خاطرهنگاری قابل توجه است. البته کتابهای دیگری نیز هستند که به موضوعاتی از این دست پرداختهاند. به عنوان نمونه خاطرات مرتبط با اجرای تئاتر در اردوگاههای اسرا، برگزاری نماز در اردوگاهها و یا کتابی که به خاطرات اسرا از لحظه شنیدن خبر ارتحال امام اختصاص دارد. اما بیشمار موضوعات دیگر هم هست که میشود به همین شکل به آنها پرداخت. از جمله لحظه ورود آزادگان به میهن، لحظه زیارت کربلا، لحظه پذیرش قطعنامه و... هر یک نمونههایی از لحظاتی هستند که میتوان گفت زمان در آنها ایستاده بوده است و نویسنده محترم یا دیگر نویسندگان میتوانند این موضوعات را هم به دستمایهای مناسب برای نوشتن آثاری در زمینه خاطرات آزادگان تبدیل کنند.
محمدرضا سنگری
سنگری گفت: ویژگی این کتاب آن است که از مسیر کنار هم قرار دادن خاطرات، افقهای تازهای را از منظرهای مختلف پیش چشم مخاطبان قرار میدهد. به مخاطب این امکان را میدهد که به مقایسه میان خاطرات آزادگان از لحظه اسارت بپردازند و این مقایسه هم از منظر پژوهشی و هم از نظر لذت ادبی توشههای فراوانی برای آنان دارد.
این محقق با تمجید از نام کتاب گفت: عنوان کتاب به یک ایستادن ذهنی و عاطفی و یک درنگ اشاره دارد. به لحظهای که در عمل زندگی فرد اسیر به دو بخش تقسیم میشود. این انتخاب هوشمندانه و ادبی بوده است و رد پای ادبیات را در جای جای کتاب میشود دید. نویسنده کتاب پیش و بیش از آنکه نویسنده باشد شاعر است و نثر دلنشین او آکنده از شعر است.
این پژوهشگر حوزه ادبیات دفاع مقدس با بیان اینکه این کتاب نوعی بازنگاری خاطرات محسوب میشود یادآور شد: جای دارد که پژوهشگری به مقایسه میان فایلهای اصلی خاطرات آزادگان با متنی که نویسنده از آن خاطرات ارائه داده است بپردازد تا دریابد میزان حضور نویسنده در این روایات چه حد است؟ کتاب بافتی زنانه دارد و احساس مادرانه نویسنده در آن جاری است.
او همچنین گفت: ویژگی دیگر این کتاب، تنوع افراد مصاحبهشونده است. روحانی، بسیجی، معلم، سپاهی و... افرادی هستند که روایت آنها در این کتاب مکتوب شده است. میتوان با مقایسه روایتهای این افراد از منظرهای مختلف پژوهشهای مفید انجام داد.
او همچنین از پاورقیهای روشنگر و مفصل کتاب نیز تجلیل کرد. پس از سنگری نوبت به جواد کامور بخشایش نویسنده و منتقد ادبیات دفاع مقدس رسید.
او سخنان خود را با اشاره به رشد کمی و کیفی ادبیات مرتبط با اسارت آغاز کرد و گفت: اینکه ما اکنون به مرحلهای رسیدهایم که کتابهای موضوعمحور در زمینه نگارش خاطرات آزادگان منتشر میشوند نمود همین رشد کمی و کیفی است.
کامور بخشایش همچنین گفت: پیشزمینه ذهنی من از این کتاب این بود که بناست در آن شیوه رویارویی قهرمانان با اسارت را بخوانم و کتاب توانست انتظار من را برآورده کند.
او افزود: در این کتاب 61 خاطره گنجانده شده که جامعه آماری قابل قبولی محسوب میشود و این کتاب میتواند منبع مناسبی برای تحقیقات جامعهشناختی و روانشناختی از منظر شیوه برخورد قهرمانان با موقعیت اسارت باشد.
به گفته این نویسنده، هر بخش از این کتاب یک اپیزود یا داستان کوتاه است که آغاز خوب و پایان مناسبی دارد و ما میتوانیم شکوه و عظمت مقاومت اسرا را در این کتاب به عینه ببینیم.
او با اشاره به صحبتهای سنگری درباره نسبت میان داستان و خاطره گفت: مرز میان داستان و خاطره حساس است و این کتاب توانسته این مرز را تا حد زیادی رعایت کند. بهرهگیری از تصویرپردازیهای عینی و مستند که در عین حال بسیار زیبا و ملموس هستند از ابزارهای نویسنده برای حفظ اثر در مرز داستان و خاطره بوده است.
جواد کامور بخشایش
کاموربخشایش همچنین به ابعاد مضمونی کتاب نیز پرداخت و گفت: از لابهلای صفحات کتاب، آنچه آشکار است این است که هر اسیری تا آخرین لحظه مقاومت کرده و به سادگی تن به اسارت نداده است. چیز دیگری که در این کتاب آشکار است حجم بالای تجهیزات نظامی و تسلیحات عراق در برابر کمبود تجهیزات در نیروهای ایرانی است. به عبارت دیگر نویسنده در این کتاب دشمن را همانگونه که بوده است تصویر کرده و ضعیفنمایی از دشمن نداشته است.
این نویسنده یکی دیگر از ویژگیهای کتاب را این دانست که اطلاعات نظامی مفیدی در آن میتوان یافت. کاموربخشایش سپس افزود: نکته قابل تامل در این اثر اقتدای اسرا به تقدیر است. به عبارتی اسرا تسلیم به تقدیر میشوند و نه تسلیم به دشمن. اسرای ما عمدتاً تشنه اسیر شدهاند و این اتفاق به واسطه تمام شدن امکانات رخ داده است. این نمودی از شباهت نبرد ما با نبرد امام حسین در روز عاشورا است.
کاموربخشایش عنوان کرد: در کتاب مشاهده میکنیم که گاه رزمنده ایرانی هنگامی اسیر میشود که دارد جنازه یک عراقی را حمل میکند تا او را به مکان مناسبی برساند. این نمودی از نوع احترامی است که رزمندگان ما برای انسانیت و آموزههای اخلاقی قائل بودند. جبهه از مقطعی به بعد نه محل رزم که محل تحول بود. افراد میرفتند تا درس آدمیت بیاموزند و آرزوی شهادت داشتند.
نظر شما