زادی اسمیت ، نویسنده 43 ساله انگلیسی و برنده جایزه اورنج 2006 در این مطلب از آثاری سخن میگوید که در زندگیاش تأثیرگذار بودهاند.
نویسنده بریتانیایی سال گذشته به همراه هیلاری منتل، آلی اسمیت و ایمیر مکبراید، و کازوئو ایشیگورو به عنوان پنج نویسنده برتر بریتانیا انتخاب شدند. نویسندگانی که توسط ناشران، ویراستاران، و شاغلین صنعت نشر انتخاب شده بودند.
از او درباره آثاری که میخواند، دوست دارد، هدیه میدهد و ..... سؤال کردیم. خواندن پاسخهای این نویسندهیِ بریتانیایی خالی از لطف نیست:
کتابی که در حال حاضر میخوانم:
«عصر نظارت کاپیتالیسم» نوشته شوشانا زابوف. کتابی 700 صفحهای که مدتی است در حال خواندنش هستم. اگر اهمیت یک کتاب بر اساس چگونگی توصیف دنیا و پتانسیل تغییرش باشد باید بگویم این کتاب مهمترین کتاب قرن حاضر است.
کتابی که زندگیام را تغییر داد:
اگر بخواهم صادقانه جواب بدهم کتاب کودک بیشترین تأثیر را بر روی من میگذارد. «انگشت جادویی» نوشته روآلد دال.
کتابی که ای کاش من نوشته بودم:
ای کاش نسخه بهتری از آثار خودم را مینوشتم.
کتابی که قدرش را ندانستند:
به نظرم به کتابهای جغرافیایی به اندازه کافی اهمیت داده نمیشود. خیلی از کتابهای غیراگلیسی خوب هستند که هیچوقت خوانده نمیشوند. به عنوان نمونه «خانه دستنخورده» نوشته ویلم فردریک هرمانز کتاب قدیمی و مهمی در هلند است اما برای من جدید بود.
کتابی که نتوانستم تا پایان بخوانم:
خیلی کتابها. مثلا هیچوقت نتوانستم اثری از مارسل پروست را بخوانم. «برادران کارامازوف» را نتوانستم تا پایان بخوانم. البته در حال حاضر دوباره خواندنش را از سر گرفتهام. «قصه دو شهر»، «دن کیشوت»، و... فهرست بلندی است. موضوع دوست نداشتن این کتابها نیست. موضوع این است که وقت ندارم. از اینکه کتابی را تا آخر نخوانم شرمزده میشوم و خودم را سرزنش میکنم.
کتابی که به دیگران هدیه میدهید:
به نظر من کتابی که هدیه میدهید باید لذتبخش باشد. به همین دلیل من بیشتر رمانهای تصویری را به عنوان هدیه انتخاب میکنم. اخیراً داستان سه جلدی «عرب آینده» نوشته رید ساتوف را به چند نفر هدیه کردم.
اولین تجربههای کتابخوانی من:
«بچه آووکادو» نوشته جان برنینگهام تأثیر زیادی روی من گذاشت.
نظر شما