وی افزود: نظریه داروین نیز علیرغم اینکه در حوزه زیستشناسی مطرح شده است اما مشمول همین قانون شد و به شکلی دیگر وارد اندیشه ایرانیان شد. ایرانیان از چند سو با آرای داروین آشنا شدند؛ از سمت شمال و غرب از راه اندیشمندان ترک و عرب امپراتوری عثمانی و از سوی شرق هم از طریق اندیشمندان هند و شبه قاره. البته این روایتها تفاوتهایی با هم دارند که اکنون مجال پرداختن به آنها را نداریم.
معصومی با اشاره به روند گردآوری کتابهای مورد مطالعه خود گفت: پس از نگاهی به آثار مکتوب فارسیزبانان در این حوزه روشن میشود که رسالهها و کتابهای موجود از دوره قاجاریه وجود دارند. من در دهه اخیر کوشیدهام تا حد ممکن همه این رسالهها و کتابها را گرد آورم و پس از بررسی آنها به شکلی دقیق ارتباط تاریخی آنها را به دست دهم. در این اثر کتابشناسی بیش از سیصد عنوان کتاب و رساله و مقاله معرفی شده است که در آنها به نحوی از نظریه داروین سخن به میان آمده است. نخستین بار است که به زبان فارسی چنین کتابی نوشته میشود که تقریبا همه آثار را معرفی کرده است که نگارش آن به اتمام رسیده و امیدوارم تا سال آینده روانه بازار کتاب شود.
وی افزود: در گام اول زمان زیادی صرف شد و چندین سال گذشت تا آثاری که درباره نظریه داروین نوشته شده بود را پیدا کنم؛ چراکه بسیاری از کتابها جزو آثار نایاب بودند. این اثر نوعی کتابشناسی در باب مواجهه اندیشمندان ایرانی در برخورد با نظریه داروین است. بهگونهای که بسیاری از افراد میتوانند در مطالعات خود به آن رجوع کند. در واقع هر آثاری که از دوره قاجار به بعد درباره داروین نوشته شده بود را جمعآوری کردم و در مرحله بعد این آثار نه تنها معرفی شدند بلکه به تحلیل و ارتباط موضوعی که با یکدیگر داشتهاند هم پرداختم.
این پژوهشگر عرصه تاریخ علم ادامه داد: مخاطبان میتواند ارزیابی خود را درباره هر اثری که درباره داروین از دوره قاجار به بعد نوشته شده است را با بهرهگیری از این کتاب به خوبی ارائه کنند. لازم به ذکر است که همه مواجهات با داروین در این اثر بررسی شده است؛ ازجمله خوانش علمی، الهیاتی، فلسفی و غیره. در حقیقت هر فردی از هر دیدگاهی که میخواهد در باب نظریه تکامل مطالعه کند میتواند با مراجعه به این کتاب اطلاعات جامع و کاملی را به دست بیاورد.
معصومی با اشاره به برخی قضاوتهای نادرست درباره تقابل نظریه داروین با باورهای مذهبی و دینی که در نهایت منجر به اشاعه گزارههای زرد علمی شده است، گفت: با توجه به سیر پژوهشهایی که در سالهای اخیر درباره مواجهه الهیات با نظریه تکاملی داروین داشتم، به این نتیجه رسیدم که علمای تراز اول که صاحب فتوا بودند و مرجعیت هم داشتند، قضاوتی درباره نظریه داروین نداشتند؛ مبنی بر اینکه این نظریه ضد دین است. در هیچ منبعی هم مشاهده نمیشود که این افراد این نظریه را تکفیر کردهاند. اما همواره در یک جامعه گروهی از افراد مذهبی میانی وجود دارند که اغلب تحلیلهای آنها مبتنی بر متون و محتوای مکتوب نیست؛ در واقع آنها شناخت دقیقی نه از نظریه تکامل و نه از منابع دینی دارند و به شدت هم به مکتوب شدن برداشتهای خودشان از این نظریه تاکید میکنند.
وی افزود: ممکن است به لحاظ علمی ما نتوانیم نظریه داروین را بر آیات قرآن و باورهای دینی تطبیق دهیم، اما نباید قضاوت قاطعانهای هم نسبت به آن داشت. اصولا نظریات علمی باید در قالب محوریت علمی ارزیابی شود؛ همانگونه که باورهای دینی با اسلوب دینی سنجیده میشوند. زمانیکه این نظریهها در دل جامعه راه پیدا میکنند، نظرات شخصی که غالبا متعصابانه هم هست تاثیر زیادی بر تحلیل و تعریف آنها میگذارند؛ به همین دلیل منجر به شکلگیری سوءتفاهمهای زیادی در علم و دین میشود.
این پژوهشگر گفت: در اینباره باید بگویم آشنا نبودن هر دو قشر از علم و مذهب چه دانشمندان و چه مذهبیون، باعث شده است که امروز شاهد انتشار برخی نتیجهگیریها و قضاوتهای نادرست از برخی نظریههای علمی و باورهای دینی باشیم. این دسته از افراد به نوعی دو لبه قیچی هستند که پارچه ظریف حقیقت را برش میدهند و باعث کج فهمیهای فراوانی از سوی مردم میشوند. عالمان علوم دینی و دانشمندان علوم تجربی خوب میدانند که نظریاتی که ارائه میدهند برداشتهای خود از علم و دین است نه تمام حقیقت این دو مولفه. به هر حال این روندی ناعادلانه در مورد علم و دین است که از سوی برخی افراد که تنها هدفشان نشاندادن تناقض میان علم با دین است.
معصومی درباره دومین اثر خود که در آیندهای نزدیک روانه بازار کتابهای تاریخ علم خواهد شد، گفت: کتاب دوم که در دست تصحیح و تحقیق دارم نسخهای خطی به زبان فارسی است که در سال 1330 قمری و توسط عالم بزرگوار شیعی آیت الله سنقری حائری نوشته شده است. این کتاب با توجه به اینکه به زبان فارسی و در رد نظریه داروین و نیز در سال 1330 قمری نوشته شده است بخش مهمی از مواجهات اولیه اندیشمندان مسلمان ایرانی را با نظریه داروین آشکار میسازد.
وی ادامه داد: چنانکه در تاریخ هم آمده است نخستین رسالهای که در رد نظریه داروین به فارسی نوشته شده است، رساله نِیچِریّه سیدجمالالدین اسدآبادی که در سال 1298 قمری در هند منتشر شده است . سپس در سال 1299 قمری رساله آیات بینات شهرستانی در لاهور منتشر شده است؛ با نظرداشت این دو رساله، مرآت العقل سنقری حائری سومین کتابی است که در این حوزه به نگارش درآمده است. برای معرفی این نسخه خطی مقالهای در مجله تاریخ علم دانشگاه تهران نوشته و امیدوارم به زودی بتوانم آن را تصحیح کنم و در اختیار دانش پژوهان تاریخ علم در ایران قرار دهم.
نظر شما