کارگردان یک فیلم اقتباسی حاضر در جشنواره فیلم کوتاه تهران:
فیلمسازان عادت کردهاند بر اساس فیلم دیدن فیلم بسازند نه کتابخواندن
سید وحید طباطبائیان گفت: بچههای فیلمساز عادت کردند فیلم ببینند و بر اساس فیلم دیدن فیلم بسازند و این که با فیلم دیدن فیلم بسازیم و داستانها را از فیلمها بگیریم و بخوانیم آفتی است که فوقالعاده میتواند تاثیر منفی روی انواع ابعاد زندگیمان از جمله هنر بگذارد.
سید وحید طباطبائی درباره ایده اقتباس از داستان «غایب» به ایبنا گفت: من این داستان را نزدیک به شش سال پیش در مراسمی که چندتا از داستانهای کشاورز نقد و بررسی میشد خواندم؛ و حس کردم مقداری به آن اجحاف شد، یعنی در نقد و بررسی به خوبی به این اثر پرداخته نشد. سالها بعد از این ماجرا در دانشگاه بحثی پیش آمد در خصوص وضعیت زنان و آینده زنان که من را یاد این داستان کشاورز انداخت و این که تا چه اندازه به این محتوا نزدیک است همین امر باعث شد که دوباره سراغ داستان «غایب» رفتم و بدین شکل هسته اصلی ایده شکلگیری فیلم بر اساس این داستان شکل گرفت.
وی درباره فیلم «انقضا» گفت: داستان درباره خانمی است که تمام عمر و زندگی خود را پای نظم خانه و بزرگ کردن کودکان گذاشته است؛ تا حدودی اهداف شخصی نداشته و شاید از آن چشمپوشی کرده است و در لحظهای از زندگی متوجه میشود و به کشف و شهود میرسد که چقدر اشتباه کرده و تا چه اندازه آمال و آرزوهای خود را نادیده گرفته است. و اینجا فرو میریزد. به نظرم داستان کشاورز حساس و تاثیرگذار بود. هسته اصلی همان بود ولی با اندک تغییر و اضافه کردن چیزهایی به فضای داستان فیلم ساخته شد. حس کردم این داستان شبیه مادران و همسران ماست که اصلا به خود فکر نمیکنند؛ شاید خیلیهای دیگر که در زندگی هدفی ندارند و وقتی انسان هدف نداشته باشد به آدم زنده شباهتی ندارد.
این کارگردان درباره تجربه قبلی خود در خصوص ساخت فیلم اقتباسی بیان کرد: این کار دوم اقتباسی من است. کار قبلی را بر اساس داستان بسیار کوتاه و یک پاراگرافی از علی رواتزاده ساختم که آن هم به نظرم داستان بسیار قویای بود. این یک پاراگراف لایههای محتوایی داشت و که بر اساس آن فیلم «عامو قلی» را کار کردم.
طباطبائیان در پاسخ به این سوال که آیا در فیلمهای بعدی خود سراغ اقتباس میرود اظهار کرد: بستگی دارد. پیش از این به دلیل معلم بودنم، بیواسطه با بچهها در تماس بودم و دغدغههایشان را میدانستم؛ خیلی از کارهایم درباره بچهها بود، و وقتی که به تدریس دانشگاه رسیدم متوجه شدم این دغدغهها تا حدودی شبیه به هم است. گاهی فیلمساز سوژه خود را در زندگی روزمره و زمانی نیز انسان دغدغه خود را در یک داستان پیدا میکند. اگر باز هم داستانهایی باشند که بتوانند حرف دلم را بزنند چرا که نه ممکن است باز هم سراغ اقتباس بروم.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که چرا تا این اندازه اقتباس در فیلمسازی کم شده یا کارگردانها کمتر سراغ اثری برای اقتباس میروند بیان کرد: پایه سینمای داستانی، ادبیات داستانی است و این اصلا انکارناپذیر است؛ اما فکر کنم به دلیل فاصله گرفتن اجتماع از کتاب این امر رخ داده است؛ ما میدانیم واقعا خواندن کتاب در جامعه ما کم شده و نرخ مطالعه ما نسبت به مردم جهان پایین است، همچنین نسبت به وضعیت کتابخوانی خودمان در گذشته نیز پایین است.
او در ادامه افزود: اخیرا مطالعه در جامعه ما فقط محدود به فضای مجازی شده است و سهلالهضم شدهایم. یعنی میخواهیم هر چیزی را خیلی راحت با یک نگاه در فضای مجازی دریافت کنیم و حوصله خواندن نداریم، درصورتی که واقعا عمقی که کتاب و مطالعه آن به دیدگاه انسان میبخشد متفاوت است. در بین فیلمسازان و هنرمندان حتی لایههای روشنفکر که باید با کتاب در ارتباط باشند یک کاهشی در کتابخوانی شاهد هستیم. بچههای فیلمساز نیز عادت کردند فیلم ببینند و بر اساس فیلم دیدن فیلم بسازند و این که با فیلم دیدن فیلم بسازیم و داستانها را از فیلمها بگیریم و بخوانیم آفتی است که فوقالعاده میتواند تاثیر منفی روی انواع ابعاد زندگیمان از جمله هنر بگذارد.
سید وحید طباطبائیان در پایان گفت: امیدوارم بخش «کتاب و سینما» ماندگار باشد زیرا میتواند فیلمسازان جوان را با ادبیات پیوند بزند؛ به ویژه با ادبیات داستانی خودمان که ادبیاتی غنی است و گمان میکنم مغفول مانده است. این یک قدم مثبت است که میتواند در ترویج کتاب و کتابخوانی کمک کند.
نظر شما