کتاب «معنی کاربردشناختی» نوشته شیوان چیمن به تقابل دانش کاربردشناسی با دانش معنیشناسی میپردازد.
کاربردشناختی یک دانش پراگماتی است که در زبانشناسی برای اشاره به آن، به جای عملگرایی در سیاست، از معادل پذیرفته «کاربردشناسی» استفاده میشود که البته تحت عنوان «منظورشناسی» هم شناخته میشود؛ چراکه در سادهترین توصیف، دانشی است که به منظور افراد در هنگام سخنگفتن میپردازد.
آنطور که نویسنده تشریح میکند دانش کاربردشناسی در تقابل با دانش معنیشناسی قابل فهم و بحث میشود. اساسا کاربردشناسی و معنیشناسی دو قلمرو متفاوت از شناخت معنی هستند؛ در واقع وقتی از کاربردشناسی در زبانشناسی حرف زده میشود، مقصود اشاره به معنی کاربردشناختی در برابر معنی معنیشناختی است؛ بنابراین عنوان «معنی کاربردشناختی» برای این کتاب در زبان فارسی انتخاب شده است.
کاربردشناسی از سوی مولف مطالعه «معنی در بافت» تعریف شده است. یعنی بافتاری بودن معنی همان تجربه روزمره ما از تفاوت معنایی است که یک گفتار مشابه در موقعیتهای متفاوت دارد. برای نمونه مسئله قضاوت اخلاقی یکی از ملموسترین موارد فراگیر در معنی بافتاری است؛ چنانکه میدانیم قضاوت اخلاقی در جهان مدرن اغلب با تعارضهای پیچیدهای همراه است که صدور حکم کلی و قطعی درباره درستی یا نادرستی تصمیمها و رفتارهای کسی که مرتکب آنها شده را دشوار و ناممکن میسازد و آن را وابسته به تفاوتهای فردی و مختصات خاص هر موقعیت میداند.
به تعبیری دیگر بخش بزرگی از آنچه که «نسبیگرایی اخلاقی» مینامیم، «بافتارگرایی اخلاقی» است؛ اما به دلیل نسبیبودن معنی در بافت با نسبیگرایی اشتباه گرفته شده است؛ فهم چنین تمایز مهمی در دانش کاربردشناسی امکانپذیر میشود. یا به عبارتی کاربردشناسی را میتوان سرآغاز یا مبنای «نظریه نسبیت معنی» دانست و از اینرو باید آن را یکی از بنیادهای اندیشه مدرن نیز انگاشت که در فهم انسان و جهان مدرن نقشی تعیینکننده دارد؛ درست همانطور که نظریه نسبیت انیشتین انقلابی در فهم فیزیک مدرن بود.
کاربردشناسی در زبانشناسی معاصر نیز حوزهای هیجانانگیز با پیشرفتی پرشتاب است. هدف این کتاب هم توصیف رخدادهای آغازین و امروزین در کاربردشناسی است و نویسنده میکوشد نشان دهد چگونه این رشته با مطالعه زبان مرتبط میشود. مباحث کتاب مستلزم از پیش دانستن هیچ دانشی نیست، اما یک کتاب مقدماتی هم محسوب نمیشود که صرفاً نمایی کلی از موضوع به دست دهد، بلکه خواننده را برمیانگیزد تا درگیر مباحثی بنیادی در کاربردشناسی شود و بنابراین برای مجادلاتی که اکنون کاربردشناسان با آنها دستوپنجه نرم میکنند نیز مناسب است. دانشجویان رشته کاربردشناسی یا به طور کلی زبانشناسی مخاطبان اصلی این کتاب هستند.
در دو فصل چهار و پنج کتاب نظریهها، اصطلاحشناسیها و سازوکارهای اصلی کاربردشناسی تشریح میشود تا به خواننده کمک کنند تا فهمشان را درباره محتوای این فصول به کار ببندند و پیامدهای فراگیرتر این نظریات و مباحث متفاوت را واکاوی کنند. فصول دیگر کتاب نیز، شامل نظریههای مهم کاربردشناسی در بافت میشود. مباحثی در حوزه ماهیت کاربردشناسی و تبیین آن از جمله یافتهها و دانستههای گوناگونی از دیگر بخشهای کتاب هستند که پرداختن به آنها برای کاربردشناسی اهمیت اساسی دارد و نیز درباره ظهور نسبتا تازه این رشته که بهخودیخود قلمرو جدیدی از جستار به شمار میرود.
نویسنده همچنین سعی کرده در فصلهای بعد دامنه بحث را بسط داده و با بررسی و مطالعه موشکافانه گستره وسیعی از پدیدههای مرتبط با کاربرد زبان و اینکه چگونه نظریات کاربردشناسی با یکدیگر در تعامل و بر همدیگر اثرگذار بودهاند؛ خواننده را در این حوزه به پیش براند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «در کاربردشناسی مرسوم است که برای اشاره به سخنگوی هر پارهگفتار از ضمیر او/مؤنث استفاده کنند و از ضمیر او/مذکر برای اشاره به شنونده؛ روالی که این کتاب اتخاذ میکند نیز همین است تا از بدساختی دستوری و سبکی در استفاده از ضمایر او پرهیز کرده باشد. چنانکه در کاربردشناسی آموخته میشود، سخنگو و شنونده هر دو نقشی فعال و حیاتی در خلق معنی همیارانه در بافت بازی میکنند، بنابراین اتخاذ چنین روالی به مفهوم امتیازی ویژه قائل شدن برای مونث یا مذکر بودن و همدلی بیشتر یا شخصیت اصلی جلوهدادن یکی از این دو نیست.»
سرفصلهای کتاب نیز عبارتند از: معنیشناسی و کاربردشناسی، تاریخچه کاربردشناسی، کاربردشناسی کلاسیک، کاربردشناسی مدرن، کاربردهای کاربردشناسی، کاربردشناسی و زبان در بافت و واژهنامه فنی و تخصصی.
کتاب «معنی کاربردشناختی» نوشته شیوان چیمن با ترجمه محمدرضا بیاتی در ۳۶۳ صفحه و شمارگان ۴۰۰ نسخه و به قیمت ۷۵۰۰۰ تومان از سوی نشر علمی منتشر شده است.
نظر شما