مولف کتاب «فهم پساساختارگرایی» میکوشد تا پساساختارگرایی را از طریق مطالعه انتقادی پنج اثر مهمی تبیین کند که نوشته پنج تن از مهمترین متفکران این جنبشاند. این متفکران عبارتند از ژان فرانسوا لیوتار، میشل فوکو، ژیل دلوز، ژاک دریدا و ژولیا کریستوا.
پساساختارگرایی به جنبشی در فلسفه اشاره دارد که در دهه 1960 آغاز شد. پساساختارگرایی به مجموعهای از افکار روشنفکرانه فیلسوفان اروپای غربی و جامعهشناسانی گفته میشود که با گرایش فرانسوی، مطلب نوشتهاند. تعریف دقیق این حرکت و تلخیص آن کار دشواری است ولی بهطور کلی میتوان گفت که افکار این دانشمندان، توسعه و پاسخ به ساختارگرایی بودهاست و به همین دلیل پیشوند «پسا» را به آن اضافه کردهاند. پساساختارگرایی و پسامدرنیسم بعضاً به جای یکدیگر بهکار میروند. پساساختارگرایی هم چنین رابطه نزدیکی با واسازی دارد.
پساساختارگرایی حوزههای مختلفی را تحتتأثیر خود دارد؛ نهتنها فلسفه، بلکه گستره وسیعی از موضوعات از جمله ادبیات، سیاست، هنر، نقد فرهنگی، تاریخ و جامعهشناسی. این تأثیری است بحثبرانگیز، چراکه پساساختارگرایی را اغلب موضعی مخالفخوان میدانند، بدینمعنا که فیالمثل با علوم و با ارزشهای اخلاقی مستقر میستیزد.
جنبش پساساختارگرایی را بهتر از هر چیز با رجوع به متفکرانی میتوان شناخت که برسازنده جنبش هستند. بنابراین این کتاب میکوشد تا پساساختارگرایی را از طریق مطالعه انتقادی پنج اثر مهمی تبیین کند که نوشته پنج تن از مهمترین متفکران این جنبشاند. این متفکران عبارتند از ژان فرانسوا لیوتار، میشل فوکو، ژیل دلوز، ژاک دریدا و ژولیا کریستوا.
غایت اصلی این کتاب پاسخدادن به دو نقد قدرتمندی است که بر پساساختارگرایی وارد میکنند؛ نخست، اینکه پساساختارگرایی عامدانه و بهطرزی گریزناپذیر دشوار است؛ دوم، اینکه پساساختارگرایی مواضعی اتخاذ میکند که حاشیهای و متناقضاند و التزام به آنها ناممکن است.
به اعتقاد نویسنده کتاب، نخستین نکته برای ارائه پاسخ به انتقاداتی از این دست آن است که بدانیم مسئله حدود معرفت تشکیلدهنده بخش مهمی از هسته پساساختارگرایی است. این مسئله محور مشترکی است که سراسر پساساختارگرایی را درمینوردد و با توسل بدان میتوان تبیین کرد که چرا ساختارگرایی نیازمند تکمیل بود، چراکه پروژه ساختارگرا را میتوان بهطور خلاصه تلاشی برای کسب معرفت یقینی از طریق دستهبندی تفاوتها درون ساختارها دانست.
بهعقیده پساساختارگراها، چنین اتفاقی از درک نقشهای معضلآفرین و مولد مرزها و حدودی که به درون ساختار میخلند قاصر است. آنان معتقدند که معرفت در محاصره حدود خود نیست، بلکه حدود معرفت، آن را قطع میکنند و درمینوردند. شکافهای چندگانه حاشیه معرفت به درون آن تجاوز میکند.
هر کدام از متون پساساختارگرای برجستهای که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است توصیف متفاوتی از بازی حد بهدست میدهد، اما این متون جملگی بر سر تعاریف توافق دارند.
هر متن در فصلی جدا بررسی میشود و استدلالهای اصلی و ویژگیهای خاص آن پیش کشیده میشود. به سادهترین بیان میتوان گفت که دریدا بازی حد را در هسته بهظاهر بیواسطهتر و حقیقیتر زبان پی میگیرد.
لیوتار تأثیر حد ـ رخدادها را در زبان و احساس ردیابی میکند. دلوز ارزش مرز یا حدِ مولدِ میان این همانیهای حقیقی و تفاوتهای نابِ نهفته را آری میگوید. فوکو تبارشناسی حد را بهمثابه تقویم تاریخی تنشها و معضلات متأخر ردیابی میکند. کریستوا حد را ناخودآگاهی میداند که کارش خنثی کردن و بازسازی ساختارها و تقابلهای زبانی است.
این آثار در کنار یکدیگر نشان میدهند که پساساختارگرایی مختل ساختن و برآشفتن سراسری درک مستقر ماست از معنا و ارجاع در زبان، فهم ما از حواس و هنرها، فهم ما از اینهمانی، از تاریخ و نقش آن در اکنون و فهم ما از زبان بهمثابه چیزی رهاشده از عملکرد ناخودآگاه.
آثاری که در این کتاب مورد توجه و بررسی قرار گرفتهاند عبارتند از: «گراماتولوژی» اثر ژاک دریدا که در فصلی با نام «پساساختارگرایی به مثابه واسازی» به آن پرداخته شده است. «تفاوت و تکرار» اثر ژیل دلوز که در فصلی با نام «پساساختارگرایی به مثابه تفاوت» مورد توجه قرار گرفته است. «دیسکور، فیگور» اثر ژان-فرانسوا لیوتار که در فصلی با نام «پساساختارگرایی به مثابه فلسفه رخداد» مورد تامل قرار گرفته است. «دیرینهشناسی دانش» اثر میشل فوکو که در فصلی با نام «پساساختارگرایی، تاریخ، تبارشناسی» مورد بررسی قرار گرفته است و «انقلاب در زبان شاعرانه» ژولیا کریستوا که در فصلی با نام «پساساختارگرایی، روانکاوی و زبانشناسی» به آن پرداخته شده است.
در هر کدام از آثاری که در کتاب «فهم پساساختارگرایی» بررسی شده است، نزاعها و صورتهای خاص مقاومت را خواهیم یافت. آثار پساساختارگرا نمیتوانند تأملات نظری انتزاعی باشند، چراکه این آثار فقط میتوانند عملکرد حدود را در کاربردهای عملی معرفت مرکزی موجود در هسته نشان دهند. باید ساختاری بالفعل را برگیرند و واسازیاش کنند، متحولش سازند یا طردهایی را نشان دهند که ناشی از آن است. از این طریق این آثار مفروضات رایج در باب خلوص (در اخلاق)، ذوات (در مورد نژاد، جنسیت و پیشینه)، ارزشها (در هنر و سیاست) یا حقیقت (در حقوق و فلسفه) را سرنگون میکنند.
انتشارات نیماژ کتاب «فهم پساساختارگرایی» اثر جیمز ویلیام را با ترجمه سیدمحمدجواد سیدی در 264 صفحه، با قیمت 35 هزار تومان و با تیراژ 500 نسخه در ذیل مجموعه استخوانهای روح منتشر کرده است.
نظر شما