منصور غلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری طی سخنانی گفت: بی تردید، پژوهش از جمله ستونهای بنیادین پیشرفت و شکوفایی استعدادها و توانمندیهای اعضای هر جامعهای است؛ از همین رو، اختصاص هفتهای در سال، به منظور پاسداشت و تاکید بر اهمیت اهتمام بدان، کاملا موجه و شایسته قدردانی است. موجب خوشحالی است که در این ایام مغتنم، در خدمت شما عزیزان در بزرگترین پژوهشگاه علوم انسانی کشور که یکی از نهادهای نمادین در فرایند تمدنی و فرهنگی کشور است، حضور دارم، چرا که در سایه علوم انسانی و چنین دانشها و معرفتی است که دستیابی به توسعه دیگر دانشها و پیشرفت فراگیر و تعالی جامعه میسر میشود. از این روی، فرصتی در خور تلقی میشود که در جمع فرهیختگانی حضور داشته باشم که نه تنها در پیشبرد و اعتلای پژوهشهای علوم انسانی در کشور، نقشی اساسی دارند، بلکه در دیدهبانی و نقد دیدگاهها و اندیشه های جهانی به فعالیت اثربخش مشغولند.
او ادامه ادامه داد: در سال های اخیر که رویکرد کاربردی سازی دانش و عطف آن به موضوعات و مسائل مبتلا به جامعه به عنوان سیاست راهبردی در دستور کار پژوهشگاه قرار گرفته است، به نظر میرسد با توجه به درهم تنیدگی این مسائل با مقولات بنیادینی چون انسان و فرهنگ، لازم است پژوهشهای راهگشا در حوزههای مختلف مطالعاتی علوم انسانی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و راهکارهای همه جانبهای برای افزایش اثربخشی آن در میان اعضای جامعه تدبیر شود.
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری تأکید کرد: بر این اساس، میخواهم سخن خویش را به اولویتهایی معطوف کنم که با لحاظ آنها میتوان به استفاده بهینه در این قلمرو امید داشت. از جمله نخستین مسائلی که میبایست از منظر پژوهشهای کاربردی اثربخش در مرکز توجه قرار گیرد، هدف گذاری علوم انسانی در زمینه تقویت گفتمان بومیسازی و تناسب و تناظر دستاودهای پژوهشی این حوزه است. طبعاً در این مسیر، مسألهیابی پژوهشی این حوزه هم واقع بینانهتر خواهد شد و هم با نظام ملی نوآوری و فرآوری سازی نتایج علم انطباق پیدا خواهد کرد. حتی در حوزه هویت، تعیین راهکارهای علمی و روشمند تداوم و بالندگی آن، آینده تعاملات ما با جهان، آینده نسلها و مسأله هویت آنان نیز از مطالعات مسألهمحور علوم انسانی بّر خواهد آمد. همچنین ابعاد حقوق شهروندی در دنیای معاصر نیز در زمره مسائل علوم انسانی است، هر عضو جامعه برای آنکه موقعیت خویش را در نظام اجتماعی و سلسله مراتب فعالیت های معطوف به پیشرفت درونی کند، در درجه نخست نیازمند آن است که درک روشنی از هویت خود به دست آورد. تردیدی نیست که برای رسیدن به هویتی مستحکم و قابل اتکاء گنجینه تاریخی و تمدنی جامعه چونان منبعی لایزال عمل می کند و به لطف خداوند جامعه ایرانی به واسطه سابقه تمدنی ژرف و میراث فرهنگی غنی این ظرفیت را دارد که همواره بنیادهای هویتی پایدار را فراهم آورد
غلامی ادامه داد: در عین حال باید توجه داشت که مؤلفههای تقویت هویت در دورانهای مختلف متنوعند. مؤلفه های آن شامل درک وظایف مختلف در قبال فرهنگ، هنجارها، محیط زیست، مشارکت سیاسی، حراست از پالودگی زبانی، احترام به تنوع قومی و مذهبی و امثال آن است. حق مشارکت در آفرینش و تحول فرهنگ، مشارکت انتقادی در فرایندهای برنامه ریزی و سیاست گذاری، دیده بانی دائمی اجرای سیاستها و به عینیت رساندن احساس مسئولیت اجتماعی در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و سیاسی و پایبندی به آداب و رسوم خرده فرهنگی هم حقوقی است که هر شهروند میبایست به طور عادلانه از آن برخوردار باشد هم از عوامل مهم تقویت تعلق ملی و هویت ما به شمار میآیند.
وی تصریح کرد: تردیدی نیست که از میان معارف مختلف بشری، این علوم انسانی است که میتواند و میبایست در این عرصه حضور فعال و راهگشا داشته باشد و صورتبندی های عملیاتی مشخصی را برای تحقق آن تدوین کند. برای رسیدن به چنین هدفی، اولویت دیگر علوم انسانی می بایست مشارکت مؤثر در تثبیت فرهنگ نقد و گفتگو در جامعه باشد. جامعه ما که به واسطه حضور خرده فرهنگهای مختلف، از فرصت بی نظیری برای تبیین اندیشههای مختلف بهرهمند است، اکنون بیش از هر چیز به تقویت اصول گفتگوی مسالمت آمیز، مودت آفرین و معطوف به تفاهم نیاز دارد. فرصت مورد بحث در صورتی که بر پایه گفتگوی معطوف به تفاهم مورد توجه قرار گیرد ثمرات گرانقدری را برای جامعه به همراه خواهد داشت و از سوی دیگر، در این مقطع، جامعه ما اگر در چارچوب گفتگویی جای نگیرد، میتواند زمینهساز تعارض و حتی خشونت واقع شود. علوم انسانی فراهم آورنده پناهگاهی است که میتواند الگوهای گفتگوی انتقادی معطوف به تفاهم و همدلی را در جامعه فراهم آورد. با لحاظ کردن چنین مبانی روشنی است که می توان در مسیر رفع آسیب های اجتماعی مختلفی که امروزه جامعه ما درگیر آن است، گام برداشت. وجود و گسترش آسیبهای اجتماعی بزرگ ترین مسئلهای است که هر جامعه، در مسیر حفظ قوام خویش با آن روبرو می شود. با تکیه بر دستاوردهای پژوهش های کاربردی و راهبردی بین رشتهای علوم انسانی میتوان برای کاهش آسیبها اقدامات مؤثری را انجام داد.
او در ادامه سخنانش یادآور شد: تربیت نیروهای کارشناس و متخصص برای تحقیق در زوایای مختلف آسیبهای اجتماعی و ارائه راهحلهای عملی و هدفمند در حوزههای مختلف علوم انسانی و تدوین پرسش های شفاف در خصوص چیستی این آسیبها و راه حلهای رفع آنها از جمله اولویتهای دیگری است که لازم است دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی بدان اهتمام ویژه ای داشته باشند
به گفته غلامی، اقدامات نوآورانه صورت گرفته در سالهای اخیر در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و انجام طرح های پژوهشی راهبردی و ماندگار اجرا شده یا در حال اجرا و برنامهریزیهای صورت گرفته برای کاربردی سازی علوم انسانی در وجوه مختلف آموزشی، پژوهشی و سیاست گذارانه آن نوید بخش این است که می توان به ثمرات رویکردی مسأله محور در مواجهه با مسائل اجتماعی و تبیین بنیادهای یک جامعه سالم و هنجارمند امید بست. پژوهشگاه می تواند با بهرهگیری مشارکت است و همراهی دیگر دانشمندان علوم انسانی در نهادهای دیگر آموزشی و پژوهشی، بیش از پیش در این مسیر گام بردارد و چتر فراگیرتری را برای انجام پژوهشهای قوام یافته و ثمربخش فراهم آورد.
سعیدرضا عاملی رنانی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هم طی سخنانی گفت: یکی از چالشهای علوم انسانی نگرش به واقعیت است امیدوارم بتوانیم به سمت واقعی سازی علوم انسانی حرکت کنیم. انسان، فرهنگ و علوم هیچگاه ثابت نیستند؛ به همین دلیل نیاز داریم که گذشته و حال و آینده را بشناسیم. عصبیت مانند امور دیگر در علم نیز وجود دارد، عصبیت در علم حتی موجب کشته شدن انسانها در ادوار مختلف میشود.
عاملی رنانی ادامه داد: دانش نیازمند به علاقه و اشتغال است. اگر دانش، مهر و محبت حوزه علم و دانش را نداشته باشد، نمیتواند به واقعیت دسترسی پیدا کند. محبت عنصر انتقالدهنده به واقعیت است. همانطور که فیلاسوفیا یا فلسفه هم به معنی دوستدار دانایی است. خِرد ارتباطی در دانش، خرد تجربه شده و مهمی است. در رجوع به گذشته، تطور علم را میبینیم که یک پدیده ثابت نیست. فرهنگ هم پدیده ثابت نیست. ما باید همواره نگاهی به گذشته و امروز و افق پیشرفت علوم در آینده داشته باشیم. عصبیت در علم همیشه بوده و بدتر از عصبیت با ریشه جهل است چون عصبیت جاهلانه را با ارتباط میتوان حل کرد، ولی عصبیت ناشی از علم، گاهی منجر به کشته شدن عالمان میشود. به هر حال در تاریخ علم ۱۵۰۰ سال تئوری غلطی بر جهان حاکم بوده مبنی بر اینکه زمین ثابت است. وقتی انقلاب کوپرنیک صورت گرفت، ۲۰۰ سال طول کشید تا این نظریه جای خود را باز کند. بنابراین عصبیتهای دانشی، کاری به واقعیت اجتماعی ندارند و فقط تلاش میکنند حرف خود را بزنند درحالیکه فقط بخشی از واقعیت را میگویند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: در کشور ما علوم انسانی تحقیر شد که اگر نتوانستید پزشک و مهندس شوید به علوم انسانی بروید. بعدها بازاریابی یکپارچه ارتباطی در علوم تجربی حاکم شد، همچنین شبیهسازی هستی در دستور کار علوم تجربی نیز قرار گرفت و این نگرش که هر روز علم جدید کشف میشود که ممکن است علم قبلی را نقض کند. شبیهسازها به این نتیجه رسیدند که به ژن هر چیزی بپردازند. فضای فهم را باید باز گذاشت، چون فهم خطا میکند و موانع اختلالی دارد. از زمانی که علوم تجربی وارد عرصه علم شد، غلبه گفتمانی پررنگی، پیدا کرد و علوم انسانی هم این نگاه را تقلید کرد. به نوعی وقتی علوم تجربی غلبه پیدا کرد، علوم انسانی تحقیر شد و به عنوان دانشی که «اگر نتوانستید رشته ریاضی و تجربی بخوانید، رشته علوم انسانی را انتخاب کنید» تبدیل شد، اما دانش یکپارچه که حاصل ترکیب دانشها با یکدیگر است، ابُهت علوم تجربی را شکست. دانش یکپارچه ضمن توجه به همه عوامل، نوعی نگاه چندجانبهنگر هم به وجود آورد. شبیهسازی هستی، نگرشی بود که در علوم تجربی به وجود آمد.
عاملی رنانی افزود: علوم انسانی باید مرکز سیاستگذاری باشد تا انسان و آسایش آن ملاک عمل قرار گیرد. باید بازنگری در نقشه جامع علمی کشور شود تا انسان بیشتر در آن موردتوجه قرار گیرد ما در مسیری از علم حرکت کردیم که امروز در جایگاهی قرار گرفتیم که فهم پدیدهها مستلزم همکاری چند رشتهای است. باید نگاه تحمیل کردن ایده و نظریه را به سمت واقعیت از درون ببریم. در دانش جدید، وقتی وارد علم و فناوری میشویم، میبینیم که فناوریهای جدید، عرصه متفاوتی را فراهم کرده است. جهان مجازی ماهیتی متفاوت از جهان فیزیکی دارد و ماهیت آن، شیء نیست. جهان مجازی منطق ریاضی دارد و تابع قوانین ریاضی است. راندن در جهان ریاضی محدودیت ندارد و به درک ما بستگی دارد. جهان مجازی به ما ثابت کرد که آنچه از ذهن ما میگذرد، خیال نیست، بلکه بستر تحققی دارد به نام «جهان مجازی». هنریها میگویند جهان مجازی سورئال را تبدیل به رئال کرد.
وی در خاتمه سخنانش یادآور شد: امروزه بیش از ۷۰ درصد طبقه متوسط از وضعیت جهان ناراضی هستند. اگر ۱۲ هزار کلاهک هستهای در جهان مورداستفاده قرار گیرد دود غلیظی جهان را فرامیگیرد که دمای کره زمین به منفی ۵۰ درجه میرسد و همه موجودات از بین میروند، بنابراین لازم است از نظامیگری فاصله بگیریم. ما امروز بیشتر از گذشته، نیازمند درک جامعه هستیم و لازم است که علوم انسانی و اجتماعی را علوم مرکزی جهان بدانیم و بقیه علوم هم تابع این علم هستند، چون همه علوم به نوعی برای انسان است. به همین دلیل فرهنگ را هم مرکز میدانیم. ما نیازمند این هستیم که علوم تجربی به علوم انسانی و علوم اجتماعی، نگاه دستدوم نداشته باشد و این علوم، مرکز سیاستگذاری قرار بگیرد.
بر اساس این گزارش پس از سخنرانی وزیر علوم، آثار و کتب منتشر شده پژوهشگاه و طرح جامع اعتلای علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور که مجموعه ای از طرح های پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی در سال ۱۳۹۸ است، با حضور رضا داوریاردکانی، حسینعلی قبادی، وزیر علوم و معاون پژوهشی پژوهشگاه رونمایی شد. همچنین در این مراسم از پژوهشگران برگزیده و شایسته قدردانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تجلیل به عمل آمد.
نظر شما