«احسان شاکری» دانش آموخته علوم انسانی که علاقهمند به مطالعه رمان بخصوص نویسندگان اهل آمریکای جنوبی است، اظهار کرد: از آغاز نمایشگاه این دومین بار است که به اینجا میآیم؛ یک بار به همراه دوستانم برای رصد کتابها و امروز برای خرید چند کتابی که مد نظرم بود، آمدم. این دغدغه هر ساله من است اما با اتمام نمایشگاه فراموش میکنم؛ راستش سری اول با دوستانم آمدم زیاد حواسم نبود اما امروز که تنها آمدم، لازم است بگویم واقعا مسیر نمایشگاه دور است. بهنظرم مسئولان باید فکری اساسی برای این معضل بکنند؛ اگر فضایی در داخل شهر نیست که نمایشگاه بزرگی برپا کنند لااقل چند نمایشگاه کوچک اما در جایی در داخل شهر برپا کنند.
وی ادامه داد: من درباره جانمایی نظر تخصصی نمیتوانم بدهم اما برپایی مثلا نمایشگاههای تخصصی و موضوعی و حتی کوچک چه اشکالی دارد؟ مثلا یک فصل به کودکان و نوجوانان و یا در فصل دیگر به کمک آموزشیها اختصاص پیدا کند. درست است نمایشگاه متمرکز چشمگیرتر است و شاید دردسر کمتری داشته باشد و درشت و بزرگ بودنش، بیشتر به چشم مسئولان بیاید اما نمایشگاه تخصصی با دعوت از ناشران خوب و تخصصی به نظرم بیشتر تاثیر میگذارد.
«سحر ابراهیمی» که دانشجوی روانشناسی است و خودش میگوید که چند سالی است بیشتر از گذشته به ادبیات داستانی علاقهمند شده است، گفت: واقعا قیمت کتابها بالا رفته، البته همه چیز قیمتش بالا رفته اما انتظار داریم مسئولان کاری برای یار مهربان کنند؛ اگر اینطور پیش برود، دیگر نمیشود اسمش را یار مهربان، دانا و خوشبیان و با سود و بیزیان گذاشت!
وی عدم موج آفرینی برای دعوت از عموم مردم به این نمایشگاه را یادآور شد و گفت: تا آنجا که میدانم گویا اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی برپایی نمایشگاه است، اما این به نظرم نمیشود برای اتفاقی به این بزرگی هر سال یک تیم از یک اداره حضور داشته باشند و کار کنند؟ به نظرم کتاب یار مهربان همه آحاد جامعه است. باید به هر طریقی شده همه مسئولان و مردم دست به دست داده و کاری برای بهتر شدن این نمایشگاه انجام بدهند.
ابراهیمی ادامه داد: ناشران لازم است افرادی را بهعنوان فروشنده در غرفههایشان در نمایشگاهها بهکار بگیرند که اهل کتاب و دست کم آگاه و مسلط به کتابهای منتشر شده آن ناشر باشند. متاسفانه بعضی افراد در غرفهها چیزی از کتاب و کتابخوانی نمیدانند و بیشتر بهجای اینکه کتابی را به فروش برسانند یا توان راهنمایی خوب داشته باشند، ضرررسان اقتصادی هستند و از آن بدتر اسم و رسم انتشارات را خراب میکنند.
وی تصریح کرد: مثلا سری به غرفه یکی از ناشران مشهور در این نمایشگاه زدم؛ دختر خانم جوانی آنجا بود که حتی توان از رو خواندن اسم کتاب آن نشر را هم نداشت؛ به نظرم این اتفاق اصلا خوب نیست، من از مسئولان انتظار دارم افرادی را در غرفهای بهعنوان راهنما و مشاور کتابخوانی در نمایشگاهها بگذارند که به کسانی که تازه مطالعه را شروع کردهاند، مشاوره بدهند.
ابراهیمی در خاتمه گفت: همچنین انتظار دارم برنامههای جنبی را از مدتها قبل از شروع نمایشگاه اطلاعرسانی کنند و برنامههایی کاربردی و تخصصی که آموزشی و ترغیب کننده است، برنامهریزی کنند؛ من بهطور تصادفی از کنار غرفه برنامههای جنبی گذر میکردم و برنامهای در حال اجرا بود که به نظرم مناسب این فضا نبود؛ سند حرفم حضور انگشتشمار چند نفر در همان غرفه بود.
«مجتبی زارعی» دیگر جوان گلستانی بود که درباره این رویداد فرهنگی اظهار نظر کرد و گفت: کتابها گراناند و در برخی از رشتهها حتی یک کتاب هم به چشمم نخورد. اما مهمتر از همه یک سوال اساسی دارم. اینکه وقتی مراکز پخش کتاب، خودشان یک سایت طراحی کردهاند و در تمام طول سال با 20 تا 40 درصد با ارسال رایگان هر کتابی را که مدنظر من است، میفروشند، واقعا برپایی نمایشگاه کتاب با حضور محدود ناشران و صف بُن، ضروری است؟! یا باید فکری به حال پخشیها کرد که به صنعت نشر خواسته و ناخواسته در حال ضربه زدن هستند یا باید مدل برپایی نمایشگاه را عوض کرد.
وی که علاقه مند به مطالعه کتب علوم اجتماعی و گاهی فلسفه است، ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند سالی است طرحهای فصلی را برپا میکند که به نظرم رویداد اثر بخشتری به نسبت همین نمایشگاه کتاب در استان خودمان، گلستان است. چون اولا به رونق کتابفروشیها کمک میکند و دوما هر کتابی را که میخواهیم، در سه برهه از سال (طرح تابستانه، پاییزه، عیدانه) با تخفیفی مشابه با همین نمایشگاه کتاب خریداری میکنیم.
زارعی با تاکید به ضرورت جریانسازی دائمی فرهنگ کتاب و کتابخوانی در طول سال، ادامه داد: در مجموع به نظرم یا باید تغییری در روش برپایی نمایشگاه بهوجود آورد و یا نمایشگاهها را ولو در ابعاد کوچک در شهرستانهایی که کتابفروشی ندارند و یا طرحهای فصلی در آنها برگزار نمیشود، برپا کرد. البته همه اینا منوط به این است که آیا مسئولان یا کسانی که انتفاعی از برپایی اینگونه نمایشگاهها دارند، حاضر به انجام این کار خواهند بود؟!
«سارا کاظمی» نیز که به همراه خانوادهاش به نمایشگاه آمده و چند کتاب انگیزشی را خریداری کرده بود، گفت: بابت برپایی این نمایشگاه از مسئولان قدردانی میکنم، اما همان قدر هم انتظار دارم که آنها در تمام ارگانها و نهادها از کتاب و کتابخوانی در طول سال حمایت کنند. من خودم بارها به کتابفروشیهای شهرم رفتهام و کمتر مسئولی را در حال خرید کتاب دیدهام. حتی در اخبار این نمایشگاه اسامی تعداد مسئولان کمی را دیدم که برای بازدید به نمایشگاه آمده بودند.
کاظمی افزود: برای ما که کتابخوان هستیم و خرج و اولویت نخستمان خرید کتاب است، واقعا کتابها گران شدهاند، حالا با این اوضاع چطور مردم را تشویق کنیم به کتاب خواندن؟ آمار مطالعه خودش پایین بود، حالا پایینتر هم آمده است. از طرفی من جو و شور شهری برای تبلیغ این نمایشگاه ندیدم، هر آنچه بود انگار فقط کار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوده است و بس.
وی اضافه کرد: در مجموع اگر بخواهم نمایشگاه را به طور کلی توصیف کنم، مسافت زیادش از شهر و نیز گرانی کتاب و نبود یک اطلاع رسانی همهجانبه از ماهها قبل بیشتر از همه کم و کاستیها به چشمام آمد. هر چند دور از انصاف است که فقط نبودها را بگویم؛ برخوردهای عوامل نمایشگاه، غرفه داران و یافت شدن برخی از کتابهایی که بعضا چاپشان تمام شده و فروش کتابها با قیمتهای قدیم هم از اتفاقهای خوب نمایشگاه بود.
«میلاد عربزاده » جوانی با ظاهری آراسته که چند کتاب مختلف را در حوزههای علوم انسانی و روانشناسی از نمایشگاه خریداری کرده بود، گفت: بهنظرم مسئولان انجام کارهای بزرگ را بلدند اما کارهای کوچک را نه، منظورم از کارهای کوچک کارهای بیاهمیت و پیش پا افتاده نیست، منظورم قدمهای مهم و اولیه اما بهظاهر ساده برای فرهنگسازی کتاب و کتابخوانی است.کارهای کوچکی هم لازم است تا مطالعه رونق پیدا کند که اثرش را با حضور بیشتر مردم در نمایشگاه بزرگ شاهد باشیم.
وی افزود: ما چقدر برای فراگیر کردن کتابخوانی و شکلگیری عادت مطالعه کار کردهایم؟ نفس برپایی نمایشگاه خوب است؛ بهشرطی که هدفمند باشد و بدانیم برای چه میخواهیم آن را برپا کنیم؛ آن هم در برههای که مردم سخت گرفتار نان شب هستند و کتاب حتی بعضا در اولویت یکی مانده به آخرشان هم نیست.
عرب زاده ضمن قدردانی از برپا کنندگان این رویداد ارزشمند، نمایشگاه کتاب گلستان را متوسط ارزیابی کرد و گفت: کاش ویژه برنامههای تشویقی از قبل از برپایی نمایشگاه شکل بگیرد و یا اینکه برای راهروهای تخصصی نمایشگاه، مسئولانی کاربلد و بابرنامه منصوب کنند که وقتی مثلا وارد راهرو کودکان میشویم، با بستهای توسعه بخش روبهرو شویم.
وی در خاتمه گفت: همچنین بهتر است در چیدمان غرفهها هم دقت بیشتری اعمال شود، قرار گرفتن غرفه بانک در کنار رادیو و برنامههای جنبی واقعا آلودگی صوتی ایجاد کرد، آن هم در فضایی که آرامش بخش باید باشد.
نظر شما