نمایش دستگاههای قدیمی چاپ به شکل موزهای برای آشنایی مخاطبان با این صنعت، پیشینه زیادی دارد اما حالا علاقهمندان میتوانند در یک کافه با بخشی از تاریخ چاپ آشنا شوند.
اگر به هر نحوی با فرهنگ در ارتباط باشید؛ نسبت به اسم کافه افست و ایده قراردادن دستگاههای چاپ در آن، کنجکاو میشوید؛ و اگر خبرنگار کتاب باشید، کنجکاویتان بیشتر جلب میشود. در لابی این کافه، چندین دستگاه چاپ، صحافی و حروفچینی قدیمی قرار دادهشدهاست. نکته قابل توجه این است که این کافه توسط خانوادهای بنیان نهاده شده که چاپخانهداری در آن، شغل سنتی و خانوادگی است.
کافه افست در محدوده تالار وحدت و در خیابان انقلاب تاسیس شده است. وقتی درهای چوبی سفید رنگ آن را از هم میگشاییم و وارد میشویم؛ چیزیکه در نظر اول مخاطب را در بازدید از این کافه جذب میکند، استفاده از رنگ سفید در طراحی داخلی و پخش موسیقی ملایم در محیط است.
با گذشتن از ورودی، به محیط اصلی کافه میرسیم که شامل یک میز بزرگ 20 نفره، یک مبل و چند میز و صندلی 3 یا 4 نفره چوبی است. در این محیط با دستگاههای چاپ افست و حروفچینی سربی مواجه میشویم که معمولا برای بازدیدکنندگان جذاب است و بهشکل ناخودآگاه ذهن مخاطبان و بهویژه اهالی فرهنگ را به سمت صنعت نشر میبرد.
صاحب این کافه، چاپخانهدار است و دستگاههای چاپی موجود در کافه، زمانی شبانهروز کار میکردند و تولیدات مختلفی ازجمله کتاب داشتند اما حالا دیگر توجیه اقتصادی ندارند و صرفا جنبه تزئینی دارند و توجه ما را به تاریخ چاپ و نشر جلب میکند. علاوهبر دستگاههای چاپ و صحافی، در گوشه و کنار کافه افست، نمادهای دیگری هم از صنعت چاپ برای جلب توجه مخاطب وجود دارد که هرکدام اطلاعات خاصی را به مشتریان انتقال میدهد.
منوی این کافه در کاغذ کاهی طراحی شدهاست و بههمراه حروفهای سربی که براساس نوع سفارشات مشتریان به آنها داده میشود، اقدام نمادین دیگری است که رنگ و بوی صنعت چاپ میدهد.
در لیست غذاهای کافهافست هم اسامی متفاوتی چون «سالاد گارسه» بهچشم میخورد؛ نامهای متفاوتی که در هیچیک از کافهها مورد استفاده قرار نمیگیرد و وقتی ذهن مخاطب نسبت به این غذا کنجکاو میشود، میفهمد که گارسه از ابزار کار چاپ (میز خانهبندی شدهای است که در چاپخانه، حروف برجسته سربی، حروفچینی دستی را داخل آن قرار میدهند) در گذشته بودهاست.
حمید کامیابی، مدیر چاپخانه «کامیاب» و از بنیانگذاران کافه افست درباره هدف از تاسیس این کافه میگوید:«هدف ما از تاسیس کافه افست، ایجاد فضایی خاطرهبرانگیز و آشناسازی مشتریان با صنعت چاپ بوده است؛ ویژگیای که در واقع این مکان را به نقطه تلاقی صنعت چاپ، فرهنگ، کافه و مردم تبدیل کرده.»
کامیابی در ادامه درباره شکلگیری ایده تاسیس کافه افست توضیح میدهد: «در این مکان، قبل از تاسیس کافه افست، کافه دیگری با متراژ کوچکتری بود؛ پس از بازسازی کافه، مشکلاتی در اجاره کافه با مالک قبلی پیش آمد که امکان ادامه همکاری را از ما گرفت. پس از این اتفاق، این ایده به ذهن ما آمد که این کافه را به شکل و شیوه جدیدی و با هدف ایجاد یک مکان فرهنگی با استفاده از شغل خانوادگیمان تاسیس کنیم و برای این کار از دستگاههای چاپ افست که در گذشته از آن استفاده میکردیم، استفاده کردیم و بهنوعی این کافه را به شکل چاپخانه طراحی کردیم.»
مدیر چاپخانه کامیاب درباره نامگذاری کافه بیان میکند: «نامگذاری کافه، پیشنهاد برادرم بود؛ اما استفاده از این دستگاههای چاپ افست پیشنهاد من بود تا بتوانیم یک پاتوق فرهنگی را با نمادهای حرفه خانوادگی عجین کنیم. ما در طراحی کافه، اسم کافه، منو و طراحی محیط از ابزارها و دستگاههای چاپ افست که دیگر فقط برای خاطرهسازی مناسباند، استفاده کردهایم تا نظر مخاطبان را به این حرفه جلب کنیم.»
کامیابی با اشاره به دانشگاهها و چاپخانههایی که در این منطقه وجود دارند، میگوید: «در این محله چاپخانه و دانشگاه زیاد است که مخاطب را ناخودآگاه به این کافه جذب میکند.»
این چاپخانهدار با اشاره به فعالیت دستگاههای موجود در کافه و استفادهشان در چاپخانههای قدیمی عنوان میکند: «در سالهای نهچندان دور، هنوز این دستگاهها در چاپخانهها مورد استفاده قرار میگرفت و تولیدات مختلفی مثل کتاب، مجله، روزنامه و بستهبندی محصولات را دربرمیگرفت اما حالا دیگر از کار افتادهاند و کارکردن با آنها توجیه اقتصادی ندارد و صرفا بهدرد خاطرهسازی میخورند.»
کامیابی با اینکه تمام عمرش را درچاپخانه گذرانده اما حالا کار در کافه را ترجیح میدهد. بههرحال کار در چاپخانه سختیهای خاص خودش را دارد و این سختیها با درنظر گرفتن بازار کار و نوسانات آن، در سالهای اخیر سختتر هم شده است. «علاقهشخصی من این است که یک شهرکتاب داشتهباشم تا بتوانم به علاقهشخصی و رویای خود برسم. سالها است که یک کتاب را بهطور کامل نخواندهام و شبانهروز درگیر کار چاپخانه بودهام. این کار تمام وقت مرا میگیرد و نمیتوانم به این خواسته خود برسم.»
خانواده کامیابی قصد دارند در آینده از قفسههای متنوع کتاب هم برای مطالعه مشتریان خود استفاده کنند. مشتریان کافه افست از اقشار مختلفیاند، هرکدام خواسته و سلایق متفاوتی دارند و یکی از دغدغههایشان، مطالعه کتاب و کتابخوانی است. در اینصورت، این کافه میتواند کارکردهای یک کافه کتاب را پیدا کند.
نظر شما