کارشناس حوزه ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی میگوید: جشنواره ملی کاما با تمرکز بر نویسندگان دارای معلولیت این ظرفیت را دارد که در صورت کاربست یک راهبرد رسانهای جامع و در تعامل و همافزایی با نهادهای فرهنگساز در این راستا گام بردارد.
نظر به اهمیت روزافزون مؤلفههای فرهنگی و بهطورکلی ساحت فرهنگ در حوزه مطالعات و پژوهشهای مربوط به افراد با نیازهای ویژه در سه دهه اخیر و عدم توجه کافی و وافی به بُعد فرهنگی در این حوزه در داخل کشور، این جشنواره میتواند بهعنوان یک اقدام فرهنگی قابلتوجه و گامی رو به جلو در این زمینه محسوب شود.
به دلیل عدم توجه کافی به حوزه افراد دارای معلولیت و عدم فراهمسازی زیرساختهای لازم در راستای دسترسی عادلانه به منابع و ایجاد فرصتهای برابر در این حوزه، توجه به بُعد فرهنگی و ازجمله برگزاری چنین جشنوارههایی در سطح ملی ضرورتی دوچندان مییابد؛ چراکه شرایط حساس و ویژه این قشر و تبعیضهای فراوان موجود در زمینههای مختلف، اقتضائاتی را میطلبد، که از رهگذر نگاه فرهنگی به این حوزه قابل دستیابی است.
بهطورکلی، جشنواره ملی کاما حول سه محور کلی «آثار نویسندگان دارای معلولیت»، «آثار منتشره در زمینه معلولین» و «نشر بریل» سامان یافته است.
در این مجال برآنم که کارویژهها و در نتیجه ابعاد و چرایی اهمیت این جشنواره را از چند منظر مختلف البته به شکل بسیار مختصر بیان کنم.
الف: نویسندگان دارای معلولیت بهعنوان نقطه ثقل این جشنواره، در چند دهه اخیر کتابهای فراوانی را تألیف یا ترجمه کرده و روانه بازار نشر کردهاند. کتابهایی که پژوهشهای گرانسنگ و حتی بعضاً بهعنوان منبع مرجع برخی رشتهها به شمار میرود.
وجه مهم قضیه آنجاست که این افراد برای نگارش یا ترجمه کتاب متناسب با معلولیت شان به سبب نبود فرصتهای برابر، عدم دسترسی به منابع و بسیاری مسائل دیگر با مشکلات و دشواریهای بسیار فراوانی نسبت به یک نویسنده عادی روبهرو هستند و درنتیجه وقت، انرژی، تلاش و حتی هزینه بسیار بیشتری برای ترجمه یا نگارش کتاب خود باید متحمل شوند.
بهعنوان مثال، دسترسپذیر بودن تنها یک تا پنج درصد منابع برای یک فرد نابینا کاملاً بیانگر سختیها و دشواریهای فراوان پیشروی یک نویسنده با آسیب بینایی در زمینه خلق یک اثر پژوهشی است. چنین موضوعی درباره سایر معلولین نیز به تناسب معلولیت شان صدق میکند.
اما این همه تلاش تاکنون در هیچجا و رخدادی دیده نشده و مورد تأکید و توجه قرار نگرفته است. از این منظر، جشنواره «کاما» فرصتی برای ارج نهادن و تمرکز بر نشان دادن و بازنمایی ابعاد مختلف تلاشها و زحمات این افراد همانطور که از اهداف جشنواره نیز مشخص است، محسوب میشود.
ب: از منظر دیگر، ارج نهادن به تلاش نویسندگان معلول در قالب جشنواره کاما خود در آشناسازی بیشتر جامعه با این افراد مؤثر خوهد بود. آشناسازی آحاد جامعه با گروههای خاص اجتماعی و ازجمله افراد دارای معلولیت و ایجاد تعامل دوسویه بین آنها البته به شکلی واقعنگرانه، همواره چه در رویکردهای نظری و چه در الگوهای سیاستی در این زمینه مورد تأکید و توجه است. نگاه واقعنگرانهای که در عین بازنمایی مشکلات و مسائل، توانمندیها و قابلیتهای این قشر را نشان داده؛ و باعث آگاهیافزایی در حیات اجتماعی شود.
از سوی دیگر، به دلیل عدم فرهنگسازی و نبود آگاهیافزاییهای لازم در جامعه، نوع نگاه به افراد دارای معلولیت با کلیشهها، پیشداوریها و برساختههای منفی بسیاری مواجه است؛ بنابراین، ایجاد بسترها و زمینههایی برای بازنمایی توانمندیهای افراد دارای معلولیت به شکلی محسوس و البته به دور از هرگونه شعارزدگی، میتواند علاوه بر تقلیل و زدایش برساختهها و کلیشههای پیشگفته، در زمینه فرهنگسازی و آگاهیافزایی بیشتر در جامعه و القاء یک نگاه واقعنگرانه نسبت به این افراد تأثیر بسزایی داشته باشد.
جشنواره ملی کاما با تمرکز بر نویسندگان دارای معلولیت این ظرفیت را دارد که در صورت کاربست یک راهبرد رسانهای جامع و در تعامل و همافزایی با نهادهای فرهنگساز در این راستا گام بردارد. در واقع در قالب این جشنواره، حیات اجتماعی به جای مواجهه با کلیشههای متداول مربوط به معلولیت، با افرادی روبهرو میشود که در عین داشتن مشکلات و نقصانهای جسمی و حسی، در حیات فرهنگی کشور با نوشتن یا ترجمه کتابهای مختلف سهیم و اثرگذار بودند.
بهعبارت دیگر در این بستر، جامعه در فرآیند آگاهیافزایی خود و در قالب یک مکانیزم جانشینیسازی تدریجی، در زمینه افراد دارای معلولیت از یک فرد ناتوان به کنشگری تلاشگر و منشأ اثر رسیده و نگرشش اصلاح میشود.
نکته مهم آنجاست که همچنان نوشتن یا ترجمه کتاب عمدتاً بهعنوان یک کار شاخص فرهنگی به حساب آمده و حضور و فعالیت معلولین در این حوزه و البته بازنمایی آن در قالب جشنواره کاما برای اصلاح نگرش جامعه از طریق فرهنگسازی بسیار مؤثر خواهد بود. البته همچنان که در بالا ذکر شد، این تأثیرگذاری نیاز به یک کار رسانهای فراگیر و توجه بیشتر به بُعد فرهنگسازی جشنواره دارد.
ج: توجه ویژه به بُعد فرهنگسازی و آگاهیافزایی در جامعه طبعاً ثمراتی را به همراه خواهد داشت. از یکسو با آشنایی بیشتر حیات اجتماعی با نویسندگان دارای معلولیت، جامعه نسبت به این افراد و آثارشان شناخت بیشتری پیدا کرده و دغدغهمندتر و همراهتر خواهد شد. این دغدغهمندی و همراهی حیات اجتماعی طبیعتاً حمایتهای اجتماعی، مادی و معنوی مختلفی را به دنبال داشته و با یک سیاستگذاری صحیح میتواند موجبات استقبال بیشتر از کتابهای این افراد را به بار آورد و فروش بیشتری را برای کتابهای نوشته یا ترجمه شده توسط افراد دارای معلولیت رقم بزند.
بدون تردید ارتباطگیری حیات اجتماعی با نویسندگان دارای معلولیت و بالا رفتن امکان خرید کتابهای این افراد توسط گروههای مختلف از رهگذر آشنایی بیشتر، فرهنگسازی و آگاهیافزایی در حیات اجتماعی قابل دستیابی است.
این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که اساساً قریب به اتفاق نویسندگان دارای معلولیت از فروش پایین کتابهای خود و نبود حمایتهای اجتماعی لازم همانند سایر کشورها شکوه داشته و حتی از این نکته فراتر اینکه به دلیل بالا بودن درصد بیکاری در بین افراد دارای معلولیت بسیاری از این نویسندگان از این راه امرار معاش میکنند.
از سوی دیگر تأکید بر فرهنگسازی، زمینههای لازم را برای ایجاد حساسیت در بین نهادهای ذیربط و دستاندرکار در این حوزه فراهم ساخته و در ملموس شدن و عینی شدن مطالبات و انتظارات نویسندگان دارای معلولیت برای این نهادها مؤثر خواهد بود.
بنابراین، توجه صحیح به فرهنگسازی و آگاهیافزایی درباره نویسندگان دارای معلولیت در موازات ایجاد تدریجی حمایتهای اجتماعی، مادی و معنوی برای این افراد، در ایجاد حساسیت و مملوسسازی موضوع برای نهادهای ذیربط نیز بسیار راهگشا خواهد بود.
البته در این راستا باید چالشها و مشکلات پیشروی نویسندگان دارای معلولیت به شکلی کارشناسی، رصد شده و در تعاملی همافزا با نهادهای مربوط و دستاندرکار، راهحلها و راهکارهای لازم به این نهادها ارائه، و البته پیگیری شود.
از اینرو، برای حداکثرسازی نتایج و اثرات بُعد فرهنگسازی و آگاهیافزایی و نیز بهبود شرایط نویسندگان دارای معلولیت، تشکیل کمیتهای برای حمایت از نویسندگان دارای معلولیت در ذیل دبیرخانه جشنواره را، لازم و ضروری میدانم تا در موازات ایجاد آگاهی در جامعه و نهادهای ذیربط، مشکلات و چالشها نیز شناسایی و البته با نگاهی کارشناسانه چارهاندیشی شود.
در این میان، همراه شدن جامعه و افزایش تدریجی حمایتهای اجتماعی از نویسندگان دارای معلولیت طبعاً بر بهبود انگیزه و امیدآفرینی و نشاط اجتماعی معلولین و بهویژه نویسندگان دارای معلولیت میافزاید. طبیعتاً ارتقاء امید اجتماعی در بین این افراد، در گامهای بعدی به رشد و بالندگی کلیت حیات اجتماعی منجر خواهد شد؛ چراکه اساسً معلولین بهعنوان بزرگترین اقلیت اجتماعی در هر جامعه به حساب میآیند.
د: علاوه بر نویسندگان دارای معلولیت، قرارگیری «آثار منتشره در زمینه معلولین» بهعنوان یکی از بخشهای مهم جشنواره دارای اهمیت قابلتوجهی است. اساساً معلولیت و امور مترتب بر آن در ابعاد مختلف خود، بهعنوان پدیدهای ظهور یافته و فراگیر در همه جوامع محسوب میشود که دارای زوایا و پیچیدگیهای فراوانی است. از اینرو برای بررسی، شناخت و واکاوی ابعاد مختلف آن، نیازمند یک رویکرد مطالعاتی بینا رشتهای است که در قالب حوزه «مطالعات معلولیت» (Disability studies) در کشورهای پیشرفته شکل یافته است و تمرکز آن بر ارائه دیدگاهی علمی در ابعاد مختلف معلولیت، حوزه معلولین و تعامل آن با جامعه در سطوح و زوایای گوناگون است.
امروزه رشته مطالعات معلولیت بهعنوان یک شاخه آکادمیک بسیار مهم، در بسیاری از دانشگاههای آمریکایی و اروپایی تدریس شده، و پژوهشها و مطالعات قابلتوجهی را به خود اختصاص میدهد. این امر از آنروست که معلولین بهعنوان بزرگترین اقلیت اجتماعی بخش مهمی از جامعه را تشکیل داده؛ بنابراین توجه جدی از رهگذر یک نگاه علمی و مطالعاتی را میطلبد.
یکی از مشکلات پیشروی حوزه معلولین در ایران، عدم شکلگیری حوزه مطالعات معلولیت است. چراکه توجه ویژه به ایجاد رشته و رسمیتبخشی به این حوزه مطالعاتی در دانشگاههای ایران، در شناخت بهتر ابعاد مختلف معلولیت، تبیین علمی مسائل، مشکلات و چالشهای موجود و نیز ارائه راهکارها و راهحلیابی و چارهاندیشی برای مشکلات و تدوین سیاستهای منسجم و علمی در این زمینه بسیار راهگشا خواهد بود.
جشنواره ملی کاما با تمرکز بر آثار منتشره در حوزه معلولین و معلولیت طبعاً در جمعآوری و معرفی منابع پژوهشی موجود در این حوزه گامی رو به جلو محسوب میشود و از این رهگذر میتواند برای بازشناسی این حوزه پژوهشی و آثار منتشر شده در زمینه آن و نیز آشناسازی و ایجاد حساسیت محافل علمی و نهادهای ذیربط به این حوزه مطالعاتی و پژوهشی منشأ اثر باشد.
از این منظر، بدون تردید این بخش از جشنواره، آغازی برای توجه بیشتر به حوزه معلولیت پژوهی و معرفی، شکلیابی و ایجاد تدریجی رشته مطالعات معلولیت در دانشگاههای ایران همانند کشورهای پیشرو در این زمینه به شمار میرود.
شکلیابی این رشته نیز بر بهبود شرایط کلی حیات اجتماعی معلولین و ارتقاء کیفیت زندگی آنها از رهگذر یک نگاه علمی و مطالعاتی مؤثر خواهد بود.
در پایان امید آن دارم که این جشنواره ضمن ارزیابی نخستین دوره برگزاری خود، در راه هر چه بهتر شدن گام برداشته، و به یک بستر فرهنگی مؤثر و کارا در حوزه افراد دارای معلولیت تبدیل شود.
همچنین امیدوارم که با تدوین یک پیوست رسانهای مدون و جامع برای جشنواره و نیز درگیر کردن تعداد بیشتری از نهادهای مربوطه در دورههای بعدی، این جشنواره جایگاه اصلی خود را در این حوزه بسیار مهم ترسیم کند.
نظر شما