پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۰
داستان مادری که پسرش را از خانه اخراج کرد

کودکان و نوجوانان می‌توانند در تعطیلات آخر هفته کتاب «پسر عزیزم، تو اخراجی» نوشته جودی سییررا آی فبرا با ترجمه مینا کریمیان را بخوانند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پیشنهاد مطالعه این هفته اختصاص دارد به کودکان و نوجوانان شیطان و شلخته‌ای که در انجام کارهای شخصی و کمک به والدینشان کوتاهی می‌کنند، که البته تعدادشان هم کم نیست.

اغلب بچه‌ها با وظایف خود آشنایی ندارند و فکر می‌کنند انجام همه کارها از جمله جمع‌کردن لباس‌ها، اسباب‌بازی‌ها، مدادرنگی‌ها، وسایل ریز و درشت اتاق، نظافت، انجام کارهای خانه، خرید منزل، پختن غذا، شستن ظرف‌ها، چیدن و جمع کردن سفره و ... بر عهده والدین است و آن‌ها فقط باید بخورند و بخوابند و بازی کنند حتی در درس خواندن و انجام تکالیف مدرسه‌شان هم کوتاهی می‌کنند. البته برخی از بچه‌ها از این حد هم پا را فراتر می‌گذارند و آن‌قدر شیطنت می‌کنند که همسایه‌ها و دوستان‌شان هم از دستشان آرامش ندارند. غافل از اینکه آن‌ها هم وظایفی دارند که باید انجام دهند و زحمتش را به دوش دیگران نیندازند و به عبارتی با ادب، مهر و محبت بیشتری با اطرافیانشان رفتار کنند.
 
جودی سییررا آی فبرا، در کتاب «پسر عزیزم، تو اخراجی» که با تصویرگری ماگالی کلمر و ترجمه مینا کریمیان از سوی بخش کودک و نوجوان انتشارات چشمه (کتاب چ) منتشر شده، به این مساله می‌پردازد.

او پسر بچه‌ای به نام میگل را به تصویر می‌کشد که بسیار شلخته و کثیف است و اتاقش پر از لباس‌های تلمبارشده و وسایل نامرتب است. میگل علی‌رغم تذکرها، درخواست‌ها، نصیحت‌ها و توصیه‌های مادرش همچنان به رفتار نامناسب، کثیف کردن خانه، شکستن وسایل، پرتاب اشیاء و انجام دادن هرکاری که دلش می‌خواهد، ادامه می‌دهد تا اینکه یک روز صبح درحالی‌که میگل با کفش روی تختش دراز کشیده و مشغول خواندن یک کتاب کمیک استریپ بود مادرش نامه‌ای را به او می‌دهد، اما نه یک نامه معمولی؛ مادر نامه اخراج میگل از خانه را در دست دارد و از او می‌خواهد تا یک ماه آینده محلی برای زندگی و جایی برای کار کردن و امرار معاش پیدا کند و خانه را ترک کند. اما میگل که از این تصمیم مادرش مات و مبهوت شده فکر می‌کند این فقط یک شوخی است که پدر و مادرش با او کرده‌اند. غافل از اینکه بعد از گذشت یک ماهی که در نامه ذکر شده، میگل با یک چمدان از خانه اخراج و راهی کوچه و خیابان می‌شود. میگل که تازه به عمق فاجعه پی برده در پی راهی است که مشکلش را حل کند و دوباره به خانه گرم و پرمهری که داشته برگردد.
 
جودی سییررا آی فبرا، در سال 1947 دربارسلون اسپانیا به دنیا آمده و اولین گام‌های نویسندگی رادر8 سالگی برداشته و در 12 سالگی نخستین رمان باندش را نوشته است. او نخستین کتابش را در سال 1972 منتشر کرده و تا به امروز دست از نوشتن برنداشته است. او با بیش از 400 عنوان کتاب، یکی از خوانده‌شده‌ترین نویسندگان اسپانیایی زبان است. او جایزه‌های ابی بسیار برده ازجمله جایزه ملی ادبیات وزارت فرهنگ (2007)، جایزه ایبروامریکانو در بخش ادبیات کودک و نوجوان (2013) و مدال طلای شایستگی در بخش هنرهای زیبا (2017) در سال 2004 بنیاد جوردی سییررا آی فبرا را در بارسلون و بنیاد کارگاه ادبیات را در مدیین کلمبیا تاسیس کرده است. در سال 2010 این دو بنیاد برنده جایزه آساهی در بخش ترویج کتاب و کتابخوانی شده‌اند.
 
جودی سییررا آی فبرا، داستان «پسر عزیزم، تو اخراجی» را در قالب 13 فصل به‌هم پیوسته با نام‌های «نامه، برخورد اول، دعوا و مرافعه، ماه آخر، اخراج، در خیابان، در پارک، یک دوست واقعی، پیرمرد، آخرین تلاش، گشت پلیس، وکیل و عریضه» نوشته و نسخه اصلی آن در سال 2016 منتشر شده است.

این کتاب به درد بچه‌های شیطان و شلخته می‌خورد. چون پیش از شروع متن داستان، هشتگ‌های شیطنت، خراب‌کاری، دعوا، خانواده، رفتار، وظیفه، تغییر و اخراج، زیر عنوان کتاب چاپ شده‌اند. مخاطبان اصلی این‌کتاب بچه‌های سیزده‌سال به بالا هستند.
 
بخش کودک و نوجوان انتشارات چشمه (کتاب چ)، کتاب «پسر عزیزم، تو اخراجی» را در قالب 101 صفحه مصور، با شمارگان هزار نسخه و قیمت 16هزارتومان منتشر کرده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها