انتشار کتاب تنها چند روز از شهادت سردار سلیمانی، بدون اخذ مجوز، فیپا و اعلام وصول، محتوای گرداوری شده از فضای مجازی و باقی ماجرا!
بعد از انتشار خبر شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، واکنشهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی گستردهای در ابعاد رسانهای و گروههای مردمی را شاهد بودیم و طبعا، برخی نویسندگان و ناشران پرداختن به ابعاد شخصیتی و زندگینامه این سردار سپاه را بهعنوان سوژه آثار جدیدشان در دستور کار قرار دادهاند. اما برخی از اقدامات بهقدری سریع و -شاید بتوان گفت- شتابزده بوده که محصول آنها، انتشار مجلداتی تنها با فاصله زمانی چند روزه از آن واقعه تلخ بوده است.
«کهکشان علم» ازجمله ناشرانی است که به انتشار کتاب درباره شهید سلیمانی، آنهم در کوتاهترین زمان ممکن دست زده؛ هرچند حوزه فعالیت آن این نشر، عمدتا در حوزه علم و دانش بوده است. کتاب «سردار آسمانی»، مجموعهای گردآوری شده از منابع اینترنتی است که که از سوی این نشر به بازار آمده؛ هرچند مدیر این نشر که همان گردآورنده کتاب است، در پاسخ به ایبنا سعی داشت انتشار این کتاب را در حد چند نسخه بهعنوان نمونه مطرح کند.
برخلاف اظهارات این ناشر، کتاب مورد اشاره در کتابفروشیهای مختلف عرضه شده و تحقیقات بهعمل آمده حاکی از آن است که در برخی موارد، جزو فهرست پرفروشها نیز قرار گرفته.
نکته جالب توجه اینکه حتی وبسایت رسمی نشر مورد اشاره نیز کتاب «سردار آسمانی» را بهعنوان پرفروش معرفی و عرضه میکند:
این اتفاق در حالی رخ میدهد که کتاب نامبرده، هنوز از اداره کتاب مجوز نشر نگرفته و بهتبع آن، هنوز فهرستنویسی نشده و تنها با اخذ شماره شابک از خانه کتاب، چاپ و روانه بازار شده است. مدیرمسئول «کهکشان علم» نیز این مساله را تایید کرده است؛ حال آنکه در صفحه اول این کتاب، چهارچوب مشابهی با اطلاعات فهرستنویسی پس از انتشار و البته به شکل ناقص، طراحی و درج شده است:
مساله بعدی به محتوای کتاب برمیگردد؛ تنها با تورقی کوتاه میتوان دریافت که محتوا، نتیجه گردآوری اطلاعات منتشر شده در فضای مجازی، خبرگزاری و کانالهای خبری مختلف درباره سردار سلیمانی است؛ اقدامی که به زعم و نظر کارشناسان نشر، از مصادیق کتابسازی بهشمار میآید.
کتابسازی چیست؟
محمدتقی روحانی رانکوهی، استاد دانشگاه صنعتی شریف و مولف کتاب شایستهتقدیر در بیستمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران -در گفتوگو با ایبنا- در تعریف کتابسازی گفتهاست: «کتابسازی را اینطور میتوان توصیف کرد: تولید یک متن، با ظاهر فیزیکی کتاب که محتوای آن برگرفته از منابع دیگر است.»
مهرداد ملکزاده، پژوهشگر، نویسنده و از عضای فرهنگستان زبان و ادب نیز در تعریف کتابسازی نوشته است: «کتابسازی به نظر من یک فرآیند کاملا عامدانه و عالمانه از سوی فردی است که ما توافق میکنیم تا نامش را کتابساز بگذاریم. این فرد بیآنکه در رشته مورد نظرمان، یا به تعبیر علمای ماضی بیآنکه در موضوع «مانحن فیه» دارای دانش، تخصص و ممارست علمی و پژوهشی باشد، چیزهایی را اصطلاحا با چسب و قیچی به هم پیوند میدهد و به یک موجود بهظاهر کتاب تبدیل میکند؛ اما وقتی آنرا ورق بزنید -و گاه حتی پیش از آن که شروع به ورق زدن آن کنید، از روی جلد به قول معروف اسرار هویدا میکند- میبینید با چه چیز بنجل و در حقیقت بیارزشی مواجهاید.»
هدف وسیله را توجیه میکند؟
صنعت نشر ایران به انواع گرفتاریها در حوزههای مختلف تامین کاغذ، قاچاق کتاب، میزان مخاطب، شمارگان پایین کتاب، شبکه توزیع ضعیف و تعطیلی کتابفروشیها دست و پنجه نرم میکند و در این بین کتابسازی بهعنوان یکی از اصلیترین معضلات این حوزه شناخته میشود. عرضه محتوای ضعیف و بیکیفیت، با هر تفکر و نگاهی که باشد -حتی اگر نگوییم صرفا با نگاه سودجویی و سهمبری از بازار!- بههم ریختگی بازار و به دنبال آن صدمه به بدنه نشر حرفهای و همچنین دلزدگی مخاطب از آسیبهای دیگری را به همراه دارد.
دور شدن برخی از فعالان عرصه تولید کتاب از اهداف فرهنگی و اصیل ازجمله آگاهیبخشی، تولید محتوای غنی و کمک به رشد دانش و اندیشه به افزایش تولید مصادیق کتابسازی دامن میزند.
با این اوصاف باید پرسید، آیا هدف یا انگیزهای وجود دارد که تولید کتاب بیکیفیت و کتابسازی شده را توجیه کند؟ آیا موضوع موجه، هر روشی را؛ و هر هدفی، هر وسیلهای را توجیه میکند؟ و آیا چرخه نشر و فعالان آن به نظارت و توجه بیشتری نیاز ندارد؟
نظر شما