کتاب «الگوی پیاده سازی مدیریت دانش در بخشهای دولتی» شرح میدهد؛
توسعه دانش؛ مهمترین دلیل رقابت کشورها
نویسنده «الگوی پیاده سازی مدیریت دانش در بخشهای دولتی» معتقد است: سازمانهای موفق در مدیریت دانش، دانش را یک سرمایه سازمانی دانسته و ارزشها و قوانین سازمانی را برای پشتیبانی از تولید و اشتراک توسعه دانش میدهند.
یکی از مسائل و نیازهای سازمان، مشخصاً سازمانهای دولتی ارتقای دانش از طریق تولید کسب، ذخیره، انتشار و به کارگیری بهینه آن است. تغییرات سریع مدیریتی و عدم توجه به شایسته سالاری در سطح مدیریتهای میانی و ارشد سازمانهای دولتی از منظر دیدگاههای حزبی و جناحی نه تنها ارتباطات درون سازمانی کارکنان و مدیران در تولید تسهیم و به اشتراک گذاری دانش توسعه نمیدهد، بلکه بخشی از کارکنان و مدیران این سازمانها بدون اینکه تجارب دانش ارزشمند خود را به دیگران منتقل کنند از خدمت خارج شده و داراییهای دانشی را به بیرون سازمان منتقل میکنند و همچنین در حین خدمت با جابجایی، تنزل مقام و پست سازمانی نیز دانش ضمنی آنان به دانش آشکار تبدیل نمیشود. طراحی، الگوی پیاده سازی میتواند نظام مدون و هوشمندی را برای مدیریت دانش در این گونه سازمانها فراهم کند.
کتاب حاضر در 9 فصل تنظیم شده و حاصل پژوهشی است که در قالب رساله دکتری توسط مولف انجام شده است. این کتاب به دنبال معرفی الگوی پیاده سازی مدیریت دانش در سازمانهای دولتی و غیردولتی با رویکرد بومی است.
اهمیت دیگر این کتاب ایجاد سازماندهی، به کارگیری و انتقال دانش برای تسهیل درک شرایط و تصمیمگیری در بخش دولتی است. سازمانهای موفق در مدیریت دانش، دانش را یک سرمایه سازمانی دانسته و ارزشها و قوانین سازمانی را جهت پشتیبانی از تولید و اشتراک توسعه دانش میدهند.
یافتههای این کتاب نشان داده است که هر سازمان دولتی قبل از پیادهسازی مدیریت دانش باید به نقشه راه پیادهسازی که همان طراحی الگو است، توجه لازم را داشته باشد. این مراحل را میتوان از شناسایی ابعاد، مولفهها و شاخصها در نظر داشت.
در بخشی از فصل دوم این کتاب با عنوان «مدیریت دانش در منابع اسلامی و اسناد فرادستی» آمده است: «از آنجایی که نظام حاکمیتی در ایران، جمهوری اسلامی است. الگوی پیاده سازی مدیریت دانش باید منبعث از اصول و مبانی ارزشهای دین متعالی اسلام باشد، تا بتواند پیشرفت عادلانه کشور را مبتنی بر دانش اسلامی و دینی تحکیم بخشد.»
همچنین در فصل چهارم با عنوان «رویکردها، چرخهها،و مدلها» بیان شده است: «رویکردها، جهت گیریهای کلی سازمانی و چهارچوب اساسی مدیریت و دانش را در برمیگیرد. مدلها نیز با جزئیات بیشتر، خط مشیهای خاص را در موارد بخصوص در حوزه مدیریت دانش و اختیار سازمانها قرار میدهند.» این مدلها فهم ما را از ابعاد و واقعیتهای مختلف مدیریت دانش توسعه میدهد. نظر به اهمیت و شناخت رویکردها، مدلها و چرخههای مختلف مدیریت دانش، این فصل به تبیین این مهم میپردازد.
فصل ششم با عنوان «مدیریت دانش و مدیریت راهبردی در سازمانهای دانش محور» اشاره میکند: «مزیت رقابتی در دهههای آینده تا حد زیادی با توانایی سازمانهای دولتی در هم راستایی مدیریت دانش با فرایند تدوین استراتژی برای توسعه منابع مختلف سازمان تعیین میشود. سازمانها در صورتی میتوانند وظایف خود را به اثر بخشترین روش ممکن انجام دهند که جهت گیری استراتژیک(تعیین چشم انداز، برنامه معماری و تکنولوژیکی)داشته و در خصوص مدیریت برتر سرمایههای فکری دارای برنامههایی باشند.»
کتاب «الگوی پیاده سازی مدیریت دانش در بخش دولتی» به نویسندگی نصرالله ابراهیمی با شمارگان هزار نسخه، در 241 صفحه و به بهای 48 هزارتومان از سوی انتشارات دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی روانه بازار شده است.
نظر شما