دوشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۲
ژان تولی با هدفی خاص خواننده را آزار می‌هد

احسان کرم‌ویسی گفت: درد و رنج لابه‌لای تمام صفحات «آدم‌خواران» هست. خواننده با خواندن این رمان و مغازه خودکشی اذیت می­‌شود و خب این سبک ژان تولی است که با هدف، خواننده­‌اش را آزار می‌­دهد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)‌ ژان تولی متولد ۱۹۵۳، کاریکاتوریست، فیلم‌نامه‌نویس و رمان‌نویس فرانسوی است. او علاوه بر فعالیت در تصویرسازی و ساخت فیلم، تاکنون ۱۰ کتاب موفق و پرفروش هم نوشته و از جوایز ادبی نیز سهمی داشته‌ است. تولی همچنین در زمینه نوشتن زندگی‌نامه هم فعالیت دارد. احسان کرم‌ویسی که پیش‌تر با ترجمه «مغازه خودکشی»، مخاطب ایرانی را با «تولی» آشنا کرده بوده، این‌بار به ترجمه اثر دیگری از او یعنی «آدم‌خواران» دست زده که به بهانه انتشار این کتاب، گفت‌وگویی با او داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

با توجه به ناشناخته‌بودن نویسنده در ایران، چه شد به سراغ ترجمه آثار او رفتید؟
البته اینکه نویسنده­‌ای حتما باید در ایران شناخته‌­شده باشد تا مترجم سراغش برود روال درستی نیست. من خیلی اتفاقی چشمم به «مغازه­ خودکشی» ژان تولی افتاد، خواندمش و خوشم آمد. بعد از آن هم چند کار دیگر از این نویسنده خواندم. یک مدتی فاصله افتاد تا تصمیم به ترجمه­‌اش گرفتم. خوشحالم که این کتاب مورد استقبال قرار گرفت. حقیقت این است که بعد از «مغازه­ خودکشی» قصد نداشتم که کار دیگری از ژان تولی ترجمه کنم. برای خودم پروژه‌­هایی انتخاب کرده‌­ام که روی آن‌ها کار می‌­کنم و بیشتر در طیف علاقه خودم، یعنی کمدی سیاه و ژانر وحشت، هستند. منتها دوست عزیزی پیشنهاد کار دیگری از ژان تولی را داد. من دیدم «آدم‌خواران» بهترین گزینه برای کار کردن است. زمانه هم همین را اقتضا می­‌کرد.  

در مورد فرآیند تغییر ترجمه تحت‌اللفظی عنوان کتاب به «آدم‌خواران» بفرمایید.
عنوان اصلی کتاب «اگر دوست دارید آن آقا را بخورید» است که با توجه به حال و هوای داستان دیدم «آدم‌خواران» گزینه بهتری برای ترجمه عنوان است. به اسپانیایی هم همین «آدم‌خواران» ترجمه شده: Los Caníbales

 با توجه به اینکه پیش‌تر هم «مغازه خودکشی» از همین نویسنده را ترجمه کردید، خودتان کدام اثر را بیشتر می‌پسندید؟ چرا؟
راستش اینکه خودم کتاب را می‌­پسندم یک نظر شخصی است. بعضی‌­ها، توی همین مدتی که «آدم‌خواران» ترجمه شده، گفته­‌اند که این کار از «مغازه خودکشی» بهتر است. من هر دو کتاب را بنابه دلایلی برای خودشان، دوست دارم. «مغازه­ خودکشی» کتابی است که بیشترین استقبال را از آثار تولی داشته. پرفروش­‌ترین‌­شان هم همان بوده. یک کمدی سیاه قابل بحث است. پایان چالش‌­برانگیزی دارد و با قواعد فانتزی بازی می‌­کند.
«آدم‌خواران» از طرفی یک کار رئال است؛ رئال سیاه در واقع. درد و رنج لابه‌لای تمام صفحاتش هست. چیزی که در هر دو کتاب مشترک است این است که خواننده با خواندنشان اذیت می­‌شود و خب این سبک ژان تولی است که با هدف، خواننده­‌اش را آزار می‌­دهد و این‌گونه در پی انتقال پیامش است.  

قصد دارید آثار دیگر او نظیر «چارلی 9» یا «شوهر هرلی برلی» را هم ترجمه نمایید؟
نه دیگر قصد ترجمه ژان تولی را ندارم. کارهای دیگری هست که باید انجامشان بدهم. این دو کار شاخص‌­ترین آثارش بوده­‌اند. با همین دو کار خیلی‌­ها او را شناختند و اگر مترجمی دوست داشت و کار بهتری یافت می‌­تواند رویش کار کند.

                            

چرا سایر آثار تولی، فروغی در حد «مغازه خودکشی» نداشتند و با استقبال کمتری مواجه شدند؟
«مغازه­ خودکشی» روایت جذابی دارد. شخصیت‌ها باورپذیرند و خواننده با آن‌ها ارتباط برقرار می‌­کند. بحث شوخی با مرگ هم هست. خب کمتر نویسنده‌­ای است که با مرگ و خودکشی شوخی کرده باشد. ژان تولی با جنبه‌­های منفی زندگی بازی می­‌کند و در واقع ما نمی­‌دانیم وقتی داریم به این کمدی می­‌خندیم، خنده‌­مان به‌جا هست یا نه. مفاهیم در این کتاب جابه‌جا می‌­شوند و قواعد آشنا برای‌مان غریب می‌­شود و مسائلی که تا به‌حال از آن‌ها فراری بودیم، خودشان را توی رویمان می­‌اندازند. کتاب در واقع یک کار تصویری است و خواننده راحت با آن خیال‌پردازی می‌­کند. پایان آن هم جای بحث می­‌گذارد و خواننده با تمام شدن کتاب شوکه می­‌شود. خیلی­‌ها این پایان را اشتباه تفسیر کرده­‌اند. حتی بعضی‌­ها کتاب را مختص نوجوانان دانستند. اصلا هیچ کدام از کتاب‌های ژان تولی را نباید دست یک نفر نوجوان داد. اگر ما با قواعد ژانر آشنا باشیم، وقتی بدانیم کمدی سیاه چیست، مشخصات فانتزی سیاه کدام است، ادبیات آخرالزمانی چیست، آن‌وقت درک مغازه­ خودکشی هم راحت‌تر می‌­شود. ما نباید با قواعد اشتباه این کتاب را تفسیر کنیم. کاری که متاسفانه برخی به اشتباه کرده‌اند. از طرفی این کتاب رمان طویل و سنگینی نیست. مخاطب می­‌تواند در یک نشست بخواندش. مغازه­ خودکشی اثر شاخصی در ژانر خودش است. من قبول دارم شاهکار نیست. قرار هم نیست که آدم فقط شاهکار بخواند. منتها اثر شاخص و قابل تاملی در ژانر خودش است و باید با همان قواعد بررسی‌­اش کرد.

 آدم‌خواران در دسته «وحشت» و «رمان تاریخی» قرار دارد؛ در مورد ژانر(های) کتاب بفرمایید. چگونه با ورود اشراف‌زاده به روستا، علی‌رغم محبوبیت پیشین او، روستاییان از خود بی‌خود شده و دست به اعمال غیرانسانی می‌زنند؟
«آدم‌خواران» براساس یک واقعه تاریخی نوشته شده که در آن جوانی بی‌­گناه، به نام آلن دو مونی، قربانی سوءتفاهم مردم می‌­شود. اصولا ژان تولی به جنبه سیاهِ تاریخ علاقه دارد. جایی که بشود وحشت را بر فضای داستانش حاکم کرد. آدم دوست ندارد این جنبه سیاه را با جزئیات کامل بشنود یا بخواند. ژان تولی در این کتاب دقیقا همین کار را می­‌کند و در واقع ما شاهد شرح چند ساعت از پایان زندگی یک انسان هستیم که به بدترین نحو شکنجه می‌­شود و آن شکنجه­‌ها با جزئیات کامل برایمان شرح داده می­‌شود. مفهوم وارونگی که در «مغازه­ خودکشی» داشتیم اینجا هم وجود دارد. یعنی مفاهیم جمعیت و مردم، که یک نوع همبستگی و اتحاد را برایمان تداعی می‌­کند، معنی عوض می­‌کنند و دیگر نه تنها اتحاد و آرامشی نمی­‌بینیم، بلکه همین مفاهیم وحشت به جانمان می‌­اندازند. جزئیات، توصیفات، مکالمات، همه این‌ها به دقت انتخاب شده و دقیق­‌اند. ژان تولی تنها به اسنادی که از دادگاه و اداره پلیس آن منطقه به دست آورده اکتفا نکرده و خودش شخصا به دهکده «اوتفای» رفته و از نوادگان مجرمین و خانواده‌­های آن‌ها پرس‌وجو کرده، طوری که آن‌قدر پاپیچ­شان شده که به شوخی تهدیدش کرده بودند که اگر بازهم به اوتفای برگردد، قربانی جدید او خواهد بود. همه این‌ها را توی کتابش آورده و سعی کرده تا روایتی جذاب و در عین حال هولناک از ماجرای قتل اوتفای بنویسد. به نظرم تا حد زیادی هم موفق بوده. در واقع این کتاب یک گزارش است از قتل «آلن دو مونی» که به آن کمی آب و رنگ رمانتیک هم بخشیده شده. به همین خاطر هم نثر ژان تولی افت و خیز می‌­کند. گاهی شاعرانه می­‌شود گاهی در حد جزئیات بی­‌روح گزارش پلیس یا دادگاه می‌ماند.

                              

در شرایطی که نظیر داستان، یک منطقه درگیر قحطی می‌شود، مناسبات اخلاقی چگونه تغییر می‌کند؟
فقط قحطی نیست که مناسبات اخلاقی را تغییر می­‌دهد. یکی از دلایلی که کتاب را ترجمه کردم همین بود که با آن احساس نزدیکی می­‌کردم. در واقع این کتاب فقط شرح شکنجه و کتک‌زدن و قتل و آدم‌خواری نیست. یعنی هست، ولی این‌ها ظاهر ماجراست. روح و عاطفه و احساسات و شخصیت آلن هم خرد و نابود می­‌شود. جماعتی که تاب تحمل «دیگری» را ندارد چطور جماعتی است؟ با نابود کردن این «دیگری» چه تغییری ایجاد کرده‌­ایم؟ همین اتفاقاتی که اخیرا افتاد و گرانی‌­ها و مشکلاتی که به وجود آمد، مردمانی بودند که ذره‌­ای عاطفه و رحم در آن‌ها نبود. آن‌ها هم آدم‌خوار بودند. آدمی که با دلالی خون مردم را توی شیشه می­‌کند هم آدم‌خوار است. بحث پیچیده‌­تر از این چیزهاست. مسئله اینجاست که مناسبات اخلاقی با این حرف‌ها حل نمی­‌شود. کتاب چه تاثیری دارد؟ خیلی کم. باید وجود آدم تغییر کند. روان انسان عوض شود. بهبود پیدا کند. ژان تولی هم همین را می­‌گوید: جماعت عصبی و تشنه خون که حرف حالی‌اش نمی­‌شود. یک سوءتفاهم کافی­ست تا نیست و نابودت کنند. به همین سادگی.

درباره کار جدیدتان بگویید.
حدود یک سالی است که مشغول ترجمه‌ کتابی هستم که خودم به آن خیلی علاقه‌مندم. در پایان ترجمه هستم ولی هنوز مقداری کار دارد. امیدوارم تا چند ماه دیگر تمامش کنم و به ناشر تحویلش بدهم. آن کتاب یک کمدی سیاهِ بسیار درخشان است. فضایش به «مغازه‌ی خودکشی» شبیه است، ولی در این رمان، ما با یک موزه عجیب و غریب سر و کار داریم.
 
کتاب «آدم‌خواران» با 114صفحه، تیراژ 1000 نسخه و قیمت 19500 تومان توسط نشر چشمه روانه بازار شده است.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • فرزاد مددی ۰۴:۳۲ - ۱۳۹۸/۱۱/۱۵
    کاش از ایشان می‌پرسیدید چرا نام‌خانوادگی نویسنده را تغییر داده‌اند و بر این اشتباه اصرار هم دارند!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها