با خودم عهد بستم تا عمر دارم برای شناسایی و اعتلای فرهنگ و ادب ترکمن تحقیق و پژوهش کنم
«موسی جرجانی» نویسنده، روزنامهنگار و پژوهشگر گلستانی در گفتوگو با خبرنگار ایبنا درباره جرقه ورودش به دنیای گسترده تحقیق و پژوهش، گفت: سال 1350 در دانشگاه گیلان در رشته بازرگانی درس میخواندم. در اولین روز حضور در کلاس، بنا بر درخواست استادم، دانشجویان به معرفی خود و منطقه و جایی که به دنیا آمده بودند، پرداختند؛ وقتی نوبت به من رسید، گفتم موسی جرجانی هستم از ترکمنصحرای ایران در شمال کشور، در حاشیه دریای خزر، متولد شهرستان آققلا.
وی افزود: استادم باحالتی که تعجب کرده بود، گفت: ترکمنصحرا؟ شما که ترکمن هستی، کمی درباره این منطقه و قوم ترکمن کمی توضیح بده. بهعنوان جوان ترکمن هیچوقت بهاندازه آن روز خجالتزده نشدم. من آن روز چیزی از پیشینه و تاریخ ترکمن و حضورشان در منطقه نمیدانستم. آن شب هرگز نتوانستم بخوابم و آن سؤال استاد مدام در گوشم مرور میشد. حسی به من داد که چرا من کاری نکنم؟ فردای آن روز با خودم عهد بستم تا عمر دارم برای شناسایی و اعتلای فرهنگ و ادب ترکمن تحقیق و پژوهش کنم. بعدها با یک عشق خاص برگشتم به ترکمنصحرا و تا به امروز بهواسطه حرفهام، یعنی خبرنگاری به مناطق مختلف رفتم و گزارش میدانی تهیه کردم و با فرهنگ و آداب و سنن ترکمن از نزدیک آشنا شدم.
بعد از انقلاب وضعیت چاپ و نشر درباره ترکمن رونق بیشتری گرفت
جرجانی درباره وضعیت چاپ و نشر ترکمنها در قبل انقلاب و نقش ترکمنها در مسیر شکلگیری انقلاب، گفت: قبل از انقلاب در مورد کتاب و کتابت اتفاق خاصی از سوی ترکمنها نیفتاده و کارهایی هم که صورت گرفته بیشتر از سوی برخی پژوهشگران و نیز نویسندگان خارجی بوده است، همچنین آنوقتها به شکل امروزی چاپخانهای نبوده، نهایت چاپخانه قابوس مرحوم قاضی در گنبدکاووس بود که آن هم رسمیت خاصی نداشت. حدود 60 تا 70 کتابی که در حوزه ترکمن در آن زمان هم که موجود بود در حوزه دینی، مختوم قلی و شاعران کلاسیک ترکمن است که بهعنوان تنها منابع درباره ترکمنها میتوان از آنها یاد کرد. البته بهصورت جستهوگریخته منابع و مطالبی به چشم میخورد اما بهصورت آنچه در قابوس شاهد بودیم، نبود؛ اما بعد از انقلاب وضعیت چاپ و نشر رونق فراوانی گرفت و چاپخانه مختومقلی فراغی در گرگان و در گنبد چاپخانه ایل آرمان گشایش یافت و کتابخانهها و کتابفروشیهایی باز شدند و تا به امروز بیش از چند صد کتاب درباره ترکمن و یا نویسندگان ترکمن منتشر شدهاند.
وی در کنار ارائه خاطراتی از زیست و وضعیت معیشتی ترکمنها در قبل انقلاب و اصلاحات ارضی که شامل ترکمنها هم شده بود، گفت: از چهرههای نامآشنا و شاخص که با انقلاب همراه بودند و در راهش قدم برداشتند، میتوانم به «حاج آخوند نبوینژاد» در گمیشان که پیرو خط امام بود و طلبه شهید «ابوبکر اونق» اشاره کنم؛ وی پیامهای امام (ره) را در منطقه ترکمن توزیع میکرد. در این بین افراد دیگری هم برای انقلاب فعالیت میکردند اما جو غالب جو هواداری کمونیستی مخالف با نظام شاهنشاهی بود.
در حال حاضر نویسندگان متعدد ترکمن صاحبقلمی در سطح کشور هستند
وی درباره آثار قلمیاش که در آن به نقش و حضور ترکمنها در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس اشاره کرده است، گفت: بهعنوان نمونه من در کتاب «سیمای اجتماعی و فرهنگی ترکمنهای معاصر ایران» به وضعیت زیستی و معیشتی و امکاناتی که برای ترکمنها در قبل و بعد انقلاب فراهم بوده پرداختهام؛ اما جا دارد بگویم که بعد از انقلاب تحول عظیمی در حوزه چاپ و نشر آثار ترکمنها به وجود آمد و امکانات چاپ برای همه و افرادی که تا پیش از آن نمیتوانستند اثری را منتشر کنند، بهخصوص از زمانی گلستان استان شد، پدید آمد.
جرجانی افزود: تا پیشازاین ایام آنچنان بایدوشاید برای شخصیتی چون مختوم قلی در استان فعالیتهای اثربخش انجام نشده بود اما از این تاریخ به بعد پررنگتر شد. در حال حاضر نویسندگان متعدد ترکمن صاحبقلمی چون یوسف قوجق، هادی خرمالی، عبدالصالح پاک، عبدالرحمان اونق و ... در استان هستند که در سطح کشور شناختهشدهاند.
این نویسنده ادامه داد: من خودم در تمام این سالها هشت کتاب مرتبط با دفاع مقدس نوشتهام و در حال حاضر دو کتاب «ترکمنها در 8 سال دفاع مقدس» و «سوگوارهای برای دو شهید در دو سوی مرز» را در این حوزه به اتمام رساندهام و آماده چاپ هستند.
وی درباره وضعیت نشر و رونق کتابخوانی بعد از انقلاب، گفت: 5 تا 6 سالی بعد از استان شدن گلستان کتابخوانی بهواسطه تألیفات جدید و توجهات در بین ترکمنها به نظرم رونق بیشتری پیدا کرد؛ چون تا پیش از آن کتاب خاصی درباره ترکمنها در استان نبود و این آثار جدید مورد استقبال قرار گرفت و جوانان ترکمن توان نویسندگان زیستبوم خودشان را دیدند اما از یکجایی به بعد پروسه چاپ و نشر با مشکل روبرو شد؛ چراکه برای بنده که مؤلف و پژوهشگر هستم بهعلت گرانیها، عدم حمایتها و تبلیغ نامناسب و ناکافی آثار انتشار سخت شد همچنین به مؤلفان کمتر بها و توجه نشان داده شد و در حال حاضر نیز فضای مجازی و تهاجم فرهنگی بیشتر بر روی کمرونقی کتاب تأثیر گذاشته است.
جوان امروز ترکمن درگیر فضای مجازی است
جرجانی افزود: در حال حاضر نویسندگان ترکمن دارند از دور خارج میشوند زیرا رغبت برای نوشتن کم شده است؛ چون هر آنچه مینویسند، بنا به دلایلی که پیشتر گفتم بهخصوص در بین جوان نسل جدید که بهشدت درگیر فضای مجازی است، کمتر دیده و خوانده میشود. متأسفانه جوان امروز ترکمن در فضای مجازی هم کمتر به دنبال محتوایی که نشان هویت ترکمن است میرود و آنها روزبهروز از فرهنگ ترکمن دور میشوند و درگیر فرهنگ کاذب غربی شدهاند.
وی ادامه داد: در حال حاضر به باور من در کل استان حداکثر 20 نویسنده نسبتاً شاخص ترکمن داریم و انتظار داریم مسئولان و متولیان و آنهایی که دغدغه فرهنگ دارند، از آنها حمایت کنند. انتظار دارم استاندار به این مسئله و فرهنگ اقوام در شورای اداری استان توجه نشان دهد؛ شرایطی را به وجود بیاورند که آثار این نویسندگان را خریداری، آنها را تشویق و از ظرفیتهای خود برای تبلیغ این آثار در سطح ملی استفاده کنند.
جرجانی افزود: البته رونق کتابخوانی همتی همگانی را میطلبد. مردم هم باید توجه نشان دهند، مثلاً در مراسم سالانه مختوم قلی که یکی از نمادهای فرهنگ ترکمن است، کتابهایی در خلال برپایی مراسم در نمایشگاهی عرضه میشود اما متأسفانه کتابهایی درباره این عارف و شاعر شهیر نوشته شده، در این نمایشگاه به فروش نمیرود. انتظار دارم مسئولان برای رونق فرهنگ کتابخوانی بیشتر وقت بگذارند و کتاب نویسندگان را خریداری کنند و از آنها تجلیل کنند تا منِ نویسنده و پژوهشگر نوعی، انگیزه بیشتری برای ادامه فعالیت پیدا کنم. من شاعران و نویسندگان ترکمنی را میشناسم که آثار خوبی دارند اما بهواسطه کمدرآمد بودن و عدمحمایت توان چاپ آثارشان را ندارند.
برای چاپ کتاب وام با بهره گرفتم!
وی ضمن اشاره به پژوهش اخیرش که درباره 550 شهید ترکمن است، گفت: انتظار دارم به فرهنگ و کتاب توجه ویژهای چه در رسانه ملی و چه در بخشهای مختلف نشان داده شود. کتاب تولید اندیشه است، تولید خیار و کدو که نیست! متأسفانه برخی از مسئولان فرقی بین این دو قائل نمیشوند. یکبار برای چاپ 2 کتابم نیازمند وام بودم. اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بنده را به بانکی معرفی کرد تا وامی را دریافت کنم. مسئولان بانک گویا به عمرشان ندیده بودند کسی برای چاپ کتاب بخواهد وام دریافت کند. آنها دو نوع وام «خدماتی» با 24 درصد بهره و «تولیدی» با 16 درصد بهره داشتند و مانده بودند که کدامیک شامل وام کتاب من میشود و کار بهجایی رسید که از تهران استعلام کردند و درنهایت وام تولیدی با 16 درصد بهره برای چاپ کتابهایم گرفتم.
وی افزود: بله؛ من برای چاپ کتابهایم وام با بهره گرفتم درحالیکه در کشورهای دیگر تا آنجایی که من اطلاع دارم حمایت از نویسنده و نشر به گونه دیگری است. بهعنوان نمونه یکی از دوستان اهل قلم خودم که اهل گرگان است و الان در اتریش زندگی میکند و چندین کتاب چاپ کرده است، به من گفت روزی که من و یا نویسندهای کتابی را چاپ میکند، از رادیو و تلویزیون و همه ظرفیتهای رسانهای اعلام میشود که فلان اثر از فلان نویسندهای چاپشده و در فلان کتابفروشی و مرکزی بناست رونمایی و جشن امضا برپا شود. مردم از ساعتها قبل جلوی محل رونمایی برای تهیه کتاب نویسنده محبوب خود حتی صف میبندند.
جرجانی ادامه داد: جا دارد به وضعیت نویسندگان در کشور همسایه ترکمنستان اشاره کنم؛ نویسندگانی را میشناسم که با یک کتاب زندگی خود را تأمین کردهاند و خود مسئولان ارزش ویژهای برای نویسندگان خود قائل میشوند و در حد امکان شرایط را برای آسودگی ذهنش مهیا میکنند.
به خاطر عرق ملی و خانواده نرفتم
وی در خاتمه گفت: راستش بارها به من گفتند که بیا در کشور ما زندگی کن، بیا تدریس کن و همینجا بنویس؛ منتهی به خاطر عرق ملی و خانواده نرفتم. من قبل از انقلاب دورههایی را گذراندم و بهعنوان خبرنگار بینالمللی تربیت شدیم و بنا بود برای 25 کشور دنیا 25 خبرنگار بفرستند. بهنوعی اولین و آخرین دورهای بود که ما زیر نظر مدرسان خارجی خوب دوره دیدیم. حدود 10 نفر از همدورهایهای من به هر شکلی رفتند. بعد که انقلاب شد حدود 10 نفر دیگر هم بهنحوی درگیر حواشی شدند و رفتند و درنهایت 5 نفر در سازمان صداوسیما ماندیم. خیلی از دوستانم گفتند تو هم بیا اما ما ترکمنها ضربالمثلی داریم که «بهحساب نیست بلکه به قسمت است» و اینجوری قسمت من شد. علیرغم اینکه تا به امروز بیش از 50 کتاب تألیف کردهام، بهخاطر عرق ملی و خانواده از کشور نرفتم.
نظر شما