ولیالله مظفریان؛ نویسنده و پژوهشگر برجسته حوزه گیاهشناسی ایران که بیش از چهار دهه در این زمینه مشغول به تحقیق و نوشتن است، در گفتوگو با خبرنگار ایبنا، درباره اهمیت پرداختن به فلور مناطق مختلف ایران، بیان کرد: «فلور» مجموعه پوشش گیاهی هر منطقه و «گیاه» یکی از فاکتورهای مهم شناسایی طبیعت، وضعیت کشاورزی، جنگل و مرتع است. هر کجا که پا میگذاریم با حداقل یک یا دو گونه گیاهی مواجه میشویم. تقریبا برای همه پیش آمده که وقتی یک درخت یا گلی زیبا و خوشبو را میبینند، این سوال برایشان پیش آید که نام این گیاه چیست و چه خصوصیاتی دارد؟
وی ادامه داد: بیش از 250 هزار گونه گیاهی در دنیا و هشت هزار گونه گیاهی در ایران ما زندگی میکنند که نامگذاری برای این تعداد گیاه کار بسیار سختی است. کارل فون لینه؛ گیاهشناس و پزشک سوئدی و پایهگذار نظام امروزیِ طبقهبندی گیاهان و جانوران، حدود دو و نیم قرن پیش شروع به مطالعه علمی گیاهان کرد و براساس یک قانون علمی تصمیم گرفت برای همه گیاهان یک نام جنس و یک نام گونه قرار دهد که در همه دنیا گیاه به این نام واحد علمی شناخته شود. بنابراین برای تمام مخلوقات گیاهی، این دو اسم به زبان لاتین از قرن 18 پایهگذاری شد. مثلا درباره درخت چنار، اسم جنس آن «پلاتانوس» و اسم گونه آن «اوریانتالیس» است و در نتیجه همه دنیا درخت چنار را با نام علمی «پلاتانوس اوریانتالیس» میشناسند.
نویسنده کتاب «شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران» افزود: امروز در ایران نیز هشت هزار گونه گیاهی، با این دو نام علمی شناخته میشوند. این نامها، زبان مشترک تمام گیاهشناسان جهان است و با نامهای محلی گیاهان متفاوت است. مثلا درخت «ممرز» که فقط در گیلان وجود دارد با نام محلیاش فقط در این استان شناخته میشود و شاید علاقهمندان و پژوهشگران در دیگر استانها با این نام آنرا نشناسند، اما این درخت با نام علمی «کارپینوس بتولوس» در تمام دنیا مرجعی برای دسترسی به اطلاعات این گیاه است.
مظفریان تصریح کرد: در گذشتههای دور، بیشتر گیاهشناسان، داروسازها بودند و به این دلیل امروزه تب طب سنتی مبتنی بر گیاهان دارویی در ایران و جهان بسیار بالاست. بنابراین برای اینکه به درستی نام گیاه را بشناسیم و از تداخل نامهای محلی و غیرآشنا پرهیز کنیم، یک نام مشترک داریم که در همه دنیا این گیاه به همین نام شناخته میشود. با این نامها میتوان وارد جهان ادبیاتی خصوصیات این گیاه شد که در کجا، با چه خصوصیاتی و با چه نیازهایی و در چه شرایطی زندگی میکند.
مولف کتاب «فلور گیلان»، درباره ضرورت تدوین کتابهای فلور گفت: با هدف معرفی گونههای گیاهی ایران ازجمله گیلان با نام علمی، کتابهای فلور را تألیف کردم تا منبعی برای استفاده علاقهمندان و پژوهشگران باشد. در مدت 42 سال کار گیاهشناسی، علاوه بر «فلور گیلان» پیش از این برای استانهای دیگر ازجمله یزد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، البرز، ایلام و دماوند نیز فلور نوشتهام. این کتابها حاوی اطلاعات مربوط به گیاهان هر استان اعم از درخت، درختچه، گیاهان دارویی، گیاهان جلگهها، گیاهان مناطق کوهستانی و ... است. در کنار اطلاعات گیاهشناسی، اطلاعات جغرافیایی محل رویش گیاه نیز معرفی میشود.
وی با اشاره به مهمترین شاخصههای اثر برگزیده سیوهفتمین دوره جایزه کتاب سال، ادامه داد: بهنظر من باید دید که حوزه کاربردی هر کتاب چقدر است و چه اندازه دیگران میتوانند از آن استفاده کنند. ممکن است یک کتاب داستان خیلی خوب برای مدتی در اذهان خوانندگان باقی بماند، اما کتابی درباره فلور میتواند برای هر کسی که بخواهد درباره پوشش گیاهی ایران و منطقه چیزی بداند، مفید واقع شود و چند سال بعد هم به آن مراجعه کنند.
مظفریان در بیان دیگر ویژگی مهم این کتاب نیز اظهار کرد: بیشتر منابع درباره معرفی فلور ایران به زبانهای لاتین و انگلیسی بود. سال 1840 میلادی، فردی به نام «ادموند بواسیه» به ایران آمد و برای ایران و خاورمیانه، کتابی حدودا 700 صفحهای در معرفی پنج هزار گونه گیاهی جدید نوشت. در فاصله سالهای 1863 تا 2015 میلادی نیز 181 جلد کتاب درباره فلات ایران با عنوان کلی «فلورا ایرانیکا» به سرپرستی کارل هاینس رشینگر؛ استاد دانشگاه وین به زبان لاتین نوشته شده که بیشترین تعداد گونههای گیاهی مربوط به ایران را دربرمی گیرد.
این گیاهشناس افزود: البته امروز هم بینیاز از کتابهای لاتین نیستیم و خود من هم یک فرهنگ پنجزبانه لاتینی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و فارسی دارم. در این کتابهای فلور توانستیم فلورهای لاتین را با جزئیات کاملتر برای دسترسی آسانتر علاقهمندان و پژوهشگران ایرانی به زبان فارسی بنویسیم. محتوای این کتابها همراه با تصاویر گویایی است که توسط خود نویسنده گرفته شده است. هدف اولیه از نوشتن کتاب «فلور گیلان» معرفی پوشش گیاهی این استان سرسبز و زیبا با طبیعت بکر، جنگلهای بارانی و مناطق صعبالعبور به زبان فاخر فارسی به پژوهشگران و مردمانی است که میخواهند درباره این آب و خاک بیشتر بدانند.
مولف کتاب «فلور گیلان» درباره نحوه حمایت نهادهای مسئول از پژوهشها و آثار برتر گفت: اینجا ایران است و من نیز تاکنون تجربه خوبی از حمایت نهادهای دولتی و مسئول نداشتهام، بنابراین انتظارات بیهوده و بزرگ ندارم. پیش از این نیز برای کتابهای دیگرم که هم جنبه پژوهشی و هم کاربردی داشتند، وعدههایی برای حمایت مطرح شده که عملی نشدند. مثلا برای کتاب «درختان و درختچههای ایران» که بیش از همه میتواند برای کارشناسان سازمان جنگلها و مراتع مفید باشد، توافق خرید 100 نسخه از کتاب صورت گرفت، ولی فراموش شد. از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز حمایتی صورت نگرفته، بنابراین به این نتیجه رسیدم که نباید از نهادهای دولتی انتظار حمایت داشت و باید به سراغ حامیان خصوصی و علاقهمندان این حوزه رفت.
نظر شما