انتشارات «راهیار»، 10 عنوان از کتابهای مناسب خود برای دهه فجر را به مخاطبان برای مطالعه پیشنهاد داده است.
بانگ آزادی
هیچ ایرانی نیست که اثری از آثار احمدعلی راغب را نشنیده باشد. نسل دهه شصتیها با آواها و نواهای او بزرگ شده است. از سرود «مدرسهها وا شده»، «بابا خون داد» و «همشاگردی سلام» تا قطعات ارکسترال «بانگ آزادی» و «شهید مطهر» و «آمریکا ننگ به نیرنگ تو» بگیرید تا تصنیف «خجسته باد این پیروزی » و «ظفر مبارک» و بعدها تا اولین آلبوم موسیقی پاپ بعد از جنگ مثل «رقص گلها» و قطعاتی مثل «گل میروید به باغ» و «بیا به امداد ناتوانان» و... . میتوان گفت راغب، یکی از اصلیترین آدمهایی است که چیزی به نام «سرود و موسیقی انقلاب» را در سالهای پس از انقلاب بر سر زبانها انداخت. کتاب «بانگ آزادی» روایت زندگی و فعالیتهای احمدعلی راغب است که در 392صفحه به قلم محسن صفاییفرد روایت شده است.
متولد بهمن
اسفندیار قرهباغی، خواننده ترانه معروف «امریکا ننگ به نیرنگ تو» است که در روزهای نخستین انقلاب، با ورود به مرکز موسیقی صداوسیما، همراه با جمعی از نامداران شعر و موسیقیِ آن روزگار، به خلق قطعات و آثار ماندگار دست میزند و مخاطب، با مطالعه «متولد بهمن» و مرور خاطرات او، تاریخ موسیقی انقلاب را نیز بازمیخواند.
قرهباغی که بعدها از طرف منافقین، مورد سوء قصد هم قرار میگیرد، در این کتاب 240صفحهای که تدوین آن توسط روحالله رشیدی، صورت گرفته است، از نحوه اجرای قطعات و سرودههایی همچون «دیو چو بیرون رود»، «جنگ جنگ تا پیروزی»، «امریکا ننگ به نیرنگ تو» و... سخن میگوید.
برخیزید
این کتاب 208صفحهای، اثر دیگر روحالله رشیدی درباره بزرگان هنر انقلاب است و خاطرات شفاهی «سیدحمید شاهنگیان» از آهنگسازان و مدیران تأثیرگذار حوزه موسیقی را دربرمیگیرد. شاهنگیان از جمله هنرمندانی بود که در واقعه خونین ۱۷شهریور 1357 حضور داشت و از همان زمان، معتقد بود که نباید اجازه داد که این اتفاق مهم تاریخی از سوی رژیم پهلوی به فراموشی سپرده شود. با همین انگیزه بود که به تنهایی و در خفقان آن دوران، سرود ۱۷شهریور را به یاد شهدای این واقعه تولید کرد. به همین ترتیب، او تنظیم و آهنگسازی بسیاری از سرودهای انقلابی نظیر «برخیزید ای شهیدان راه خدا»، «خمینی ای امام» و... را نیز برعهده داشته است. پس از انقلاب نیز تا سال 1360 از سوی رییس وقت سازمان صداوسیما، مسئولیت امور موسیقی این نهاد را به عهده گرفت و در شرایط ویژه آن دوران، شاهد چالشهای زیادی در این عرصه بود. فضایی که خاطراتی مهم و شنیدنی دارد که بخشهایی از آن، در کتاب «برخیزید» روایت شده است.
آپاراتچی
«جلیل طائفی اسدی» در روزهای بعد از پیروزی انقلاب و دهه60، رنج ساخت فیلمهای بلند را با ابتداییترین امکانات به جان خریده و آنها را با زحمت زیادی برای مردم نمایش داده است. مردمی که نه تنها سینما ندیده بودند بلکه حتی داشتن تلویزیون هم برایشان آرزو بوده است. او قصه های انقلاب را به جاهایی برده که مردم آن مناطق، با گذشت چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز در جریان بسیاری از وقایع جامعه انقلابیشان قرار نداشتند. این کتاب 144صفحهای نیز که توسط روحالله رشیدی به نگارش درآمده، دربرگیرنده خاطرات شفاهی این عکاس و فیلمساز انقلابی است.
روز آزادی زن
«هر سال، هفدهم دی، میدان مجسمۀ مشهد شاهد جشن کشف حجاب بود. زنان و مردان موافقِ این سیاست در این روز به منظور تجلیل از اقدام رضاخان، گرد هم میآمدند و دستهگلهایی به پای مجسمۀ او میریختند؛ 17 دی ماه 1356 شمسی هم مثل هر سال، همه چیز برای تجلیل از رضاخان آماده بود و زمستان سرد و ساکت شهر، خیال رژیم را از هر مزاحمی آسوده کرده بود، غافل از آنکه بانوان با حجاب مشهدی در این روز آماده برافروختن شعله تظاهراتی بودند که تا آزادی کامل مردان و زنان ایران از استبداد پهلوی فرو ننشست.»
متنی که خواندید بخشی از مقدمه کتاب 184صفحهای «روز آزادی زن» درباره قیام بانوان مشهدی در 17 دی 1356 بود که کار تحقیق و تدوین آن برعهده ملیحه بخشینژاد، سمیه ذوقی و ندا ترکمنچه بوده است. رهبر انقلاب سال 1386 در بیاناتی درباره این واقعه فرمودند «در دیماه 1356، روز هفدهم دیماه در مشهد، یک اجتماع عظیمی، تظاهراتی از زنان مسلمان با شعار «حفظ حجاب» راه افتاد؛ ما آن وقت در تبعید بودیم، خبر آن را شنیدیم که زنان مؤمن و مسلمان و شجاع، چنین حرکتی را به راه انداختند.»
انقلاب رنگها
این کتاب که به خاطرات شفاهی «علیرضا خالقی»، هنرمند و نقاش پیشکسوت انقلاب اسلامی میپردازد، اولین کتاب تاریخ شفاهی در حوزه هنرهای تجسّمی انقلاب اسلامی محسوب میشود. «انقلاب رنگها» در سه فصل و به قلم حسن سلطانی، فعالیتهای علیرضا خالقی در زمینه خطاطی، نقاشی و تصویربرداری در دوران انقلاب و دفاع مقدس در حزب جمهوری اسلامی و تبلیغات جنگ را روایت کرده است.
انقلاب نقشها
«محمد مُلتجی»، از هنرمندان عرصه تئاتر در سالهای انقلاب و دفاع مقدس بوده و در این کتاب 240صفحهای، خاطرات او از کودکی تا اوایل دهه ۱۳۷۰ روایت شده است. ملتجی، نمونهای از فرزندان انقلاب اسلامی است که شاید بهترین توصیف درباره فعالیتها و تلاشهای آنها این تعبیر سید مرتضی آوینی باشد که: «فرزندان انقلاب در برابر عرصههای تجربه نشده.» نسلی که در مسجد و پای منبر رشد یافتهاند و به ناگاه خود را در مواجهه با هنرهای نوینی میبینند که پیشینه تاریخی چندانی از آنها در ذهن ندارند. ملتجی، خودش گفته است: «انقلاب بود که توقعمان را از خودمان برد بالا و دنیای دیگری را پیش چشممان گشود.» حسن سلطانی و مرتضی انصاریزاده تحقیق و تدوین «انقلاب نقشها» را برعهده داشتهاند.
هشت میلیمتر از انقلاب
محمد اصغرزاده در این کتاب 136صفحهای، خاطرات «علی میرقطبی» از فعالان هنری اوایل انقلاب را درباره نحوه ساخت مستند «انقلاب در سبزوار» که با دوربین سوپر هشت میلیمتری از تمامی اتفاقات راهپیمایی مردم سبزوار علیه رژیم پهلوی فیلم گرفته است، روایت کرده و در آن، روند فیلمسازی مستند در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 مرور شده است.
پایان مجسمه
«موسی کیخا»، متولد ۱۳۲۸ شمسی، نویسنده و روزنامهنگار اهل کاشان است که پیش از انقلاب، گزارشگر مبارزات انقلابی مردم منطقه کاشان و آران و بیدگل بر علیه رژیم ستمشاهی بوده و روزنوشتهای او از اتفاقات سالهای پایانی عمر رژیم سابق در کاشان، به کوشش هادی لطفی در کتاب «پایان مجسمه» گردآوری و تدوین شده است.
دختر تبریز
این کتاب، خاطرات شفاهی خانم «صدیقه صارمی»، رزمنده، امدادگر، مربی نهضت سوادآموزی و مربی پرورشی فعال تبریزی است که با تدوین «هدی مهدیزاد»، فراز و فرود زندگی او را در قبل و بعد از انقلاب اسلامی روایت میکند. صارمی در این کتاب 208صفحهای، خاطراتی از مبارزات مردم تبریز در انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، همراهی با آیتالله شهید مدنی در ستاد نماز جمعه و سردار شهید مهدی باکری در جبهه جنوب ارائه میکند و روایتهای ناگفتهای از عملکرد بهیاران و معلمان نهضت سوادآموزی، جهادگران و مربیان پرورشی دهه شصت دارد. در واقع، «دختر تبریز»، یک الگوی موفق و افق روشن برای زنان و دختران امروز ارائه میکند.
نظر شما