«بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟» جلد شانزدهم از این مجموعه است که به ریاست جمهوری بازرگان تا خاتمی و به حوادث یکم فروردین 67 تا 26 تیرماه 67 میپردازد.
داوود علی بابایی میگوید: اساسیترین دغدغهاش تاریخ، بهویژه تاریخ معاصر ایران است. تا به حال از او کتابهای زیادی منتشر شده اما مهمترین و شاید اثرگذارترین کتابش مجموعهای است با عنوان «۲۵ سال در ایران چه گذشت» که مربوط به بازخوانی تاریخ انقلاب اسلامی از کمی قبلتر از پیروزی انقلاب به این سو است. تاکنون 16جلد از این مجموعه منتشر شده و وی امیدوار است بتواند کار انتشار این مجموعه را ادامه دهد هر چند که خودش میگوید در این راه با مشکلات سختافزاری و نرمافزاری متعددی روبهروست.
وی بر این باور است: «نگارش جلد نخست این مجموعه که مربوط به دوران دولت موقت میشود از نیمه دوم دهه ۷۰ در ذهنم جرقه زد و با دیدن برخی مسایل شروع به نوشتن تاریخ انقلاب کردم و با استفاده از منابع و ماخذی که در اختیار داشتم در سال ۱۳۸۰ تدوین جلد اول این مجموعه را به پایان رساندم. مردد بودم که این جلد را به چاپ برسانم یا نه زیرا فکر نمیکردم این کتاب روزی بر دلها بنشیند و مردم تاریخ دوست و اهالی مطالعه از آن به این صورت استقبال کنند.»
انقلاب اسلامی سبب شده است که اسلام به عنوان یک نظام استوار فکری و عقیدتی؛ بار دیگر میداندار صحنه زندگی بشر و مدعی نظامدهی به آن شود و در نتیجه نه تنها در ذهن، بلکه در عالم خارج، تقابلی سهمگین میان اسلام و نظامهای استکباری موجود که بر عالم و آدم مسلطند، پدید میآید. تقابلی که یکباره چشم تاریخ به آن دوخته میشود و امیدهای فراوان مستضعفان عالم به انقلاب اسلامی نیز بر میزان مسئولیت و فداکاری خدمتگزاران به این انقلاب میافزاید.
در بخش گفتوگوی اطلاعات با حجج اسلامی جمارانی و خاتمی درباره علل تشکیل روحانیون مبارز تهران دیدگاهها و خطمشی آن آمده است: «در فضای آزادی که انقلاب اسلامی پدید آورده است باید همه بتوانند در چارچوب اصول و موازین فکر کنند و فکر و نظر خود را بیان کنند و بر اساس مصالح اجتماعی که تشخیص میدهند موضعگیری کنند، بلکه برای تقویت بنیه معرفتی، عقیدتی و فرهنگی جامعه باید به این سنت مقدس اسلامی که حوزههای علمیه کانون جوشان آن بوده و هست دامن زد و هیچ کس نباید با حربه دین مورد اتهام و حمله قرار گیرد و نباید مجالی برای فرصتطلبان پیش آید تا هر چه را با نظر تنگ یا اهواء خود مخالف دیدند آن را ضدیت با روحانیت معظم و مقابله با «فقه» اسلامی بدانند.»
در این کتاب آمده است: «در یک نظام انقلابی که انقلاب آن بر پایه اسلام و ارزشهای اسلامی پایهگذاری شده، منزلت اجتماعی براساس ارزشهای اسلامی تعیین میشود. ما به جامعهمان برمیگردیم. شما مقایسه کنید جامعه فعلی را با زمان طاغوت. من علت این مقایسه را به این دلیل میدانم و اگر روی این نقطه بایستیم و گسترش بدهیم در رابطه با مساله جوانان ایمن خواهیم شد. اگر نباشد ما جوانان خودمان را به طور قهری از دست خواهیم داد. در یک جامعهای مثل جامعه طاغوت، افراد خانوادهها در یک محله، بسته به اینکه خانه شان بزرگ یا کوچک است، ماشین دارند یا نه، لباسهای بد یا مطابق مد روز میپوشند بیشتر یا کمتر غربزده هستند دارای منزلت و احترامی بودند و شاه که جمع این حقایق بود و از دید انقلاب اسلامی در این زمینه مجسمه تمام این چیزها بود، ضد ارزش شمرده میشود.
آن جوانی که از مدرسه بیرون میآید، اگر در کنار مدرسه و در کنار خانهاش کتابخانه خوبی وجود داشته باشد و امکاناتی برای خلاقیت او نیز مهیا باشد آیا این کودک، جوان و نوجوان به آنجا مراجعه میکند یا اینکه میرود به یک زندگی هرز و به یک زندگی بیهوده تن در میدهد؟ احتمال قوی این خواهد بود و با آمار زیاد میتوان گفت که این نوع مراکز میتوانند در جذب جوانان ما به سمت یک زندگی سالم اثر بگذارند.»
حجتالاسلام والمسلمی جمارانی در یکی از اظهاراتش گفته است: «سابقه روحانیت مبارز سالها قبل از پیروزی انقلاب، بلکه از پانزده خرداد سال 42 نحت نظر و هدایت رهبر بزرگ انقلاب حضرت امام شکل گرفت و در تمام مراحل نهضت، این جمع به پیروی از رهنمودهای امام امت به مبارزه خود ادامه داده و خط آن حضرت را پیگیری و به ارشاد مردم میپرداختند و در همان زمانها روحانیون دیگری نیز که جرئت و شجاعت آنها را نداشتند ولی دلهایشان با انقلاب بود وجود داشتند که آنهد نیز مورد احترام بودند.»
«بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟» در شمارگان هزار نسخه و قیمت 75 هزار تومان ازسوی انتشارات امید فردا منتشر شده است.
نظر شما