چه نسبتی بین جامعه ایران دوره قاجار با گالیور است؟ مگر آن نظام یکصد و سی پنج ساله با کوتوله سالاری نسبت داشته است که باید گالیور ترجمه شود؟
مخاطب در مواجهه با طرح جلد گالیور را بومی و با لباسهای قاجاری میبیند و این خود گویای این مطلب است که نخستین ترجمه آن در ایران زمان قاجار انجام شده است. از آنجا که کتاب رمز و اشارات سیاسی داشته سویفت از ترس کتاب را به گالیور نامی منتسب میکند و پسرعمویی به نام ریچارد سیمسون برای گالیور میتراشد و به نام او کتاب را منتشر میکند و در مقدمه نامهای از گالیور به پسرعمو مینویسد تا ردیابی نشود. رسالت یک نویسنده در برابر متن تا کجا میتواند باشد و چه لزومی دارد که برای نوشتار این همه آدمی خود را به زحمت بیندازد.
یاد سومین پلیس از فلن اوبراین افتادم که رمان را به عنوان یک دفاعیه احتمالی در دادگاه نوشته بود و با همان کتاب تبدیل شد به رأس مثلث ادبی در ایرلند که دو ضلع دیگرش را ساموئل بکت و جیمزجویس تشکیل میدادند. زیستن در سایه نوشتار مقوله مهمی است که در مشرق زمین کمتر به آن پرداخته شده است و در سایه ترجمه میتوانیم به آن پی ببریم و ببینیم که با نوشتن یک دفاعیه چطور جیمز جویس به اوبراین حسادت میکرده است.
تبدیل شدن آدمها در این متن فقط امکانپذیر است و این را در سفرنامه گالیور به خوبی شاهدیم. تبدیل شدن به موجودی قهرمان و موجودی ضعیف در دومرحله. یک بار انسانها را ریزتر از خود دیدن و دوم بار بزرگتر از خود دیدن. انگار باید به بیماریهای روانی نیز موقع خوانش این متن اشراف داشت و خود بزرگبینی و خود کوچکبینی را دانست. باید بگویم که با مارک تواین طرف نیستیم که تاریخ واقعی مدرن و آمریکایی را در متن خود بگنجاند و آن را دستمایه تفکر قرار دهد.
تفاوت بین طنز آمریکایی و طنز انگلیسی در همین است که طنز آمریکایی واقعی است و جهان و انسان را در برابر هم قرار میدهد تا تضادها آشکار شوند. اما در طنز اروپا انسان در برابر خود قرار میگیرد. در اینجا نیز با متنی غیر واقعی طرف هستیم که به صورت سمبلیک قهرمان داستان دستخوش تحولاتی جسمی میشود و این استعارهای است که در کل متن پراکنده شده است.
بعدها علیرضا مترجمالسلطنه در زمان قاجار از سویفت داستان گالیور را ترجمه میکند. البته نامی که از مترجم در چاپ سنگی قید شده است علیرضا مترجم است و شرح حالی از وی معلوم نیست. اما اکنون پرسش این است که چه نسبتی بین جامعه ایران دوره قاجار با گالیور است؟ مگر آن نظام یکصد و سی پنج ساله با کوتوله سالاری نسبت داشته است که باید گالیور ترجمه شود؟ اگر جاناتان سویفت بعد از نگارش کتاب تا مدتها از حکومت میترسیده پس چرا علیرضای مترجمالسلطنه از قجرها نترسیده و به ترجمه کتاب دست زده است؟
آیا ترجمه این کتاب نوعی پوشش به تمامیتخواهی قاجار و سوپاپ اطمینان ساختن برای روشنفکران عصر بوده است؟ اصلا روابط حسنه سلطنت جلیله قاجار با امپراتوری فخیمه انگلستان باعث ورود ادبیات طنز اروپا به ایران شده است؟ چرا انگلیسیها فکر میکردند که سویفت در ایران میتوانسته مخاطب داشته باشد اما حسین کرد و سمک عیار و امیرارسلان به کشور انگلستان صادر نمیشده؟ پس باید ریشههای این مساله را کمی بیرون از آن جستجو کنیم.
هنگامی که با یک اثر طنز روبهرو میشویم باید به سرهای سیاسی و جمجمههای ادبی نیمنگاهی داشته باشیم. اگر به قول گوگل فکر کنیم که طنز در اروپا باعث خنده در میان اشکهاست آن وقت میتوانیم به لغتنامه ساموئل جانسون مراجعه کنیم و ببینیم که آیا طنز شعری است که در آن فساد و حماقت مورد انتقاد قرار میگیرد یا نه. جان درايدن، منتقد و شاعر انگليسی، هدف از طنز را فقط اصلاح فساد میداند.
جاناتان سويفت نويسنده طنزپرداز انگليسی عقيده دارد كه طنز آئينهای است و در آن هر کس هر چهرهای را در آن کشف میکند، مگر چهره خودش. همچنين میگوید كه قصد طنز کينهتوزی و بدخواهی نيست. به زعم او طنز درمان بخش و شفا دهنده عیبها و دردهای جامعه است.
طنز گالیور در پی ارائه فلسفه خود و دعوت از ديگران برای همراهی نیست. چرا كه انتقاد در این طنز اگرچه برمبنای انديشه است ولی اعتبار نهایی آن به ارائه فلسفه نیست. آگاهی از موقعیت خود و پذیرش وضعیت اکنون شاكله اصلی طنز گالیور است که در ایران نخستین بار به نام «کولی ور» نامگذاری شده است.
با توجه به اينكه طنز وابسته به انتقاد از موقعيت است؛ ممكن است كه طنز پردازعنصر زمان را به گونهای وارد متن خود نمايد كه در دورههای بعدی نياز به پاورقی و توضيحات داشته باشد. چرا كه موضوع قابل انتقاد امروز ممكن است براي دورههای بعدی غير قابل لمس شود و یا این که خیلی در لایههای استعاری در هم تنیده باشد.
اگر بين دو پديده تضادی ديده شود میتواند توليد موقعيت طنز آلود كند. عدم تناسب در لحظه يعنی طنز موقعيت. دقیقا در این متن موقعیت انسان از برزرگی به کوچکی ما را با دوانسان نامتعارف روبهرو میکند. اول گالیوری بزرگ در بین انسانهایی کوچک و دوم گالیوری کوچک در بین انسانهایی بزرگ. این طنز شرح حال باطنی هر مخاطبی میتواند باشد و اگر هرکسی به تاریخ زیست خود مراجعه کند میتواند ببیند که دورههای سیطره و افول را در زندگی تجربه کرده است در دوران مشروطه نيز يكی از مراكز توجه شاعران و نويسندگان قالب طنز بود.
روشنگری برای اكثريت محروم جامعه و انتقاد به طبقه حاكم از اهداف مشروطه محسوب میشدند. شكوفایی ادبيات طنز را به عنوان رشتهای مستقل در ادبيات اين دوره؛ مرهون انقلاب مشروطه هستيم. البته اگر بخواهيم به پيش از مشروطه اشاره كنيم بايد به طنز درباری رويكرد داشته باشيم. این کتاب تاکنون به صورت اقتباسی تبدیل به انیمیشن و فیلم شده است و بارها به زبانهای مختلف در جهان ترجمه شده است.
* جاناتان سوییفت طنزنویس و نویسنده رسالههای سیاسی اهل ایرلند بود که در دوبلین زاده شد. وی پس از شرکت در جنگهای استقلال ایرلند به انگلستان رفت و به فعالیت سیاسی پرداخت. در بازگشتش به ایرلند، ریاست کلیسای جامع سنت پاتریک، دوبلین را بهعهده گرفت و در همین دوران آثار زیادی را به رشته تحریر درآورد. سوییفت را یکی از چیرهدستترین نثرنویسان ادبیات انگلیسی میدانند. معروفترین اثر او سفرهای گالیور است.
نظر شما