چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۹
ویلیامز درباره فرهنگ و ادبیات و ارتباط آن با جامعه چه می‌گوید؟

«فرهنگ و جامعه» پژوهشی است در زمینه تاریخ ادبی اما در عین حال از طریق ربط دادن تاریخ اندیشه به شرایط اجتماعی، به تکوین و تحول فرهنگ به مثابه «شیوه کلی زندگی مردم عادی» می‌پردازد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بخش اصلی کتاب «فرهنگ و جامعه» به گفته ریموند ویلیامز، نویسنده کتاب از کشف این نکته آغاز می‌شود که مفهوم فرهنگ چیست؟ این کتاب کوششی است گسترده برای پرداختن جامع به سیر تحول مفهوم فرهنگ و ادبیات و ارتباط آن با جامعه و نیز اهمیت اجتماعی، زنده و پویای فرهنگ در جهان معاصر ما.

این کتاب به یک مفهوم، تاریخ تطور و سیر تحول مفهوم «فرهنگ» است از نخستین سال‌های پرتب و تاب انقلاب صنعتی و طوفان درهم پیچنده‌ای که این انقلاب در زندگی بشر پدید آورد تا به امروز و آنچه اکنون بر انسان مدرن می‌گذرد. آنچه خود ویلیامز بدان باور دارد نه ملت (به معنای بحث و بسیطی که تاکنون داشته است) بلکه جامعگی و تمامیت جامعه است. به ویژه که «جامعه ارگانیک» جامعه‌ای است که مد نظر ویلیامز است.

ویلیامز در این کتاب به پی گرفتن رد دگرگونی اجتماعی، به ویژه پس از تحول بنیادی و دوران انقلاب صنعتی از طریق نوشته‌های ویلیام بلیک، ادموند برک، ویلیام وردزورث، چارلز دیکنز، دی . ایچ. لارنس و جورج اورول می‌پردازد.

ریموند ویلیامز در مقدمه بر چاپ 1983 کتاب می نویسد: «از زمان نوشتن فرهنگ و جامعه اکنون بیش از یک ربع قرن می‏‌گذرد. هنگامی که سراسر یا بخش‌‏هایی از آن را از نو می‏خوانم گاه‏‌به‏‌گاه احساس می‏‌کنم انگار کتابی را می‏‌خوانم که کس دیگری نوشته است. با این همه، در این کتاب بود که موقعیتی یافتم که توانستم دریافت‏ه‌ام را از آن چه در تمدن صنعتی، و در هنر و اندیشه‏‌اش، رخ داده است ـ و هم‏چنان در حال رخ دادن است ـ به بیان درآورم. از آن هنگام نکته‌‏ها و داوری‏‌های خاصی را بسط و پرورش داده و گاه دگرگون کرده‏‌ام، اما دست به ترکیب این دیدگاه خود نزده‏ام که یکی از راه‏‌ و روش‏‌های اصلی درک و فهم دو سده‏ خارق‏‌العاده‏‌ای که با چنین ابعاد عظیمی جهان را دگرگون کرده است و شالوده‏ بحران بزرگ کنونی آن را تشکیل می‏‌دهد، از طریق اندیشه‏‌ورزی مفصل و پیچیده در باب فرهنگ است که در هر عصر فعال و پُرجوش‏ و خروش بوده است.

چنان که درآمد اصلی کتاب توضیح می‌‏دهد، فرهنگ و جامعه گردِ این کشف من شکل گرفت که فرهنگ، در معانی مدرن آن، هنگام انقلاب صنعتی سر برآورد. کتاب پیرامون انواع تازه‏‌ای از مسائل و مشکلات سامان گرفت که نه تنها به معنای تازه‏ای از فرهنگ بلکه در گروه کاملی از واژه‏‌های بسیار مرتبط به هم بیان شد. بدین‏‌گونه، زبانِ پژوهش و استدلال جدی خود تا حدودی دگرگون شد و هم‏چنان در حال دگرگونی است، و در آن هنگام هدف من این بود که این دگرگونی را در شیوه‏ نگارش زنان و مردان مختلفی دنبال کنم که به این نوع استدلال محوری تازه یاری رسانده‏‌اند.»


مارکسیسم چه تاثیری بر روی فرهنگ گذاشت؟
مارکس معاصر راسکین و جورج الیوت بود، اما تفسیر مارکسیستی از فرهنگ تا دهه سی سده ما تاثیر گسترده‌ای در انگلستان به جا نگذاشت. ویلیام موریس آرمان هنر را با آرمان سوسیالیسم پیوند زد و سوسیالیسم‌اش از نوع سوسیالیسم مارکسیستی انقلابی بود. ولی مبنای موضع او قدیم‌تر بود و آن میراثی بود که از سنتی کلی از راه راسکین به او رسیده بود. مارکس خود طرحی کلی از نظریه فرهنگی پی ریخت اما هرگز به تمامی آن را نپرورد. برای نمونه، اظهار نظرهای پراکنده و تصادفی او در باب ادبیات از سنخ گفته‌های مردی فاضل و هوشمند از دوره خود اوست و نه آن‌چه اکنون به عنوان نقد ادبی مارکسیستی می‌شناسیم. گاه به گاه بینش اجتماعی خارق‌العاده‌ای از او از حد یک اظهار نظر برمی‌گذرد، اما هرگز حس نمی‌کنیم که او دارد نظریه‌ای را به کار می‌بندد.

تعریفی درباره توده‌ها
در حال حاضر ما به کرات هم مفهوم توده‌ها را به کار می‌گیریم و هم مفهوم‌های پی‌‌آیند آن، تمدن توده‌گیر، دموکراسی توده‌ای، ارتباط توده‌گیر و دیگر مفهوم‌ها را. به گمان من، این‌جا موضوعی کانونی و بسیار دشوار در میان است که بیش از هرچیز دیگری به بازنگری نیاز دارد. توده‌ها لفظ تازه‌ای بود برای انبوه درهم جمعیت و این لفظ بسیار معناداری است. محتمل می‌نماید که سه گرایش اجتماعی به هم پیوسته‌اند تا معنای آن را تصدیق کنند.
 
اما اصطلاح دموکراسی توده‌ای، از قرار معلوم هم‌چنین نوعی پیش‌داوری است. دموکراسی، هم‌چنان که در انگلستان تفسیرش کردیم عبارت است از حاکمیت اکثریت.  

کتاب «فرهنگ و جامعه» نوشته علی‌اکبر معصوم‌بیگی و نسترن موسوی در 574 صفحه به بهای 65 هزارتومان توسط انتشارات نگاه منتشر شده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها