جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۵
طی ادوار مختلف یک گفتمان بر مجلس شورای اسلامی حاکم بوده است

تینا چهارسوقی امین می‌گوید: ما در بستر جامعه‌مان برای شاخص‌های رتوریک تعاریف جدیدی ارائه دادیم. اکثر نمایندگان در همه ادوار در تخصیص زمان به مباحث خود ناتوان هستند. به نظر می‌رسد ما تربیت نیروی درستی برای نمایندگی نداشته‌ایم و فردی را برای نمایندگی پرورش نداده‌ایم.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- امکان برقراری پیوند میان رشته‌های مختلف از ویژگی‌های و پدید آوردن فضایی میان‌رشته‌ای و از سوی دیگر بهره‌گیری از اصول و قواعد یک رشته برای بررسی مسائل عینی اجتماعی و ارائه بصیرتی جدید در آن حوزه از ویژگی‌های جالب توجه رشته‌های علوم انسانی است. تینا چهارسوقی امین دانش‌آموخته دکترای رشته زبان‌شناسی و پژوهشگر این حوزه در کتاب خود «رتوریک سیاسی در ایران؛ سازوکارهای اقناع در گفتمان مجلس شورای اسلامی» به سراغ موضوعی جذاب رفته و قرائتی پژوهشی از یک موضوع روزمره ارائه داده است. با او درباره کتابش، رتوریک و سازوکارهای گفتمانی مجلس شورای اسلامی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم:

شما در مقدمه کتاب‌تان از رتوریک با تعریف «علم کاربرد ابزارهای اقناع در یک سخنرانی مطلوب» یاد کرده‌اید. اگر درباره ابزارهای اقناع در این تعریف کمی توضیح دهید، ما می‌توانیم به تعریف شفاف‌تری از رتوریک رهنمون شویم.
اقناع تیغی دو دم است. هم می‌تواند به جهت فریب‌کاری مورد بهره‌برداری قرار گیرد و هم در مسیر درست معنا و مفهوم. ابزارهای اقناع نوع کاربرد استدلال‌ها در کلام و نوع بهره‌گیری از سفسطه، چگونگی و جایگاه استفاده از آن، بهره‌گیری از جذابیت‌های شخصی در هنگام ارائه کلام به گونه‌ای که سخن در پس شیوه جذاب ارائه سخنران پنهان شود و نوعی از اقناع شخصیتی در مخاطب ایجاد شد، ایجاد همپوشانی میان پیام و نیازهای مخاطب، به گونه‌ای که اقناعی حسی در مخاطب ایجاد شود و او حس کند که دارد حرف دل خود را می‌شنود، فارغ از پیام و شخصیت ارائه دهنده پیام می‌تواند به اقناع منجر شود. بنابراین نوع پیام، شخصیت ارائه دهنده پیام و ایجاد همدلی در مخاطب ابزارهای اقناع هستند.
 
وجه دیگری که در تعریف شما از رتوریک وجود دارد، «سخنرانی مطلوب» است. مطلوب واژه‌ای است که بار ارزشی خاصی دارد. اگر کمی حدود و ثغور «مطلوب» در این تعریف را تبیین کنید فکر می‌کنم مناسب باشد. سخنرانی مطلوب چه نوع سخنرانی‌ای است؟
مفهوم مطلوب الزاما محدود به سخنرانی نیست. ما می‌توانیم از اساس از گفت‌وگوی مطلوب سخن بگوئیم. در این بستر می‌توان این پرسش را مطرح کرد که از اساس ما چرا گفت‌وگو می‌کنیم؟ به دلیل انتقال پیام. پیامی که ممکن است برخاسته از نیاز باشد، برای کسب احترام باشد و... به هر علت ما از ابزار زبان برای انتقال پیام استفاده می‌کنیم. هنگامی که پیام ما به درستی به مخاطب منتقل شود. به درستی فهم شود و به درستی از مخاطب بازخورد بگیرد روند مطلوب گفت‌وگو صورت گرفته است. این روند هم در یک گفت‌وگوی بینافردی مصداق دارد و هم در یک سخنرانی که در آن ناطقی با جمعی به صورت یک‌سویه سخن می‌گوید. هنگامی که ناطق پیامی را انتقال می‌دهد. در پی اثرگذاری فکری یا احساسی است و یا در نهایت می‌خواهد مخاطب را به عمل وا بدارد. آن هنگام که مخاطب به نیت خود برسد و بتواند هدف خود از سخنرانی را عملی کند، سخنرانی مطلوب رخ داده است.
 
شما در کتاب خود از رتوریک که در سوالات پیشین تلاش کردیم به تعریفش نزدیک شویم، برای بررسی گفتمان مجلس شورای اسلامی استفاده کرده‌اید. همین گزاره گفتمان مجلس شورای اسلامی، گذاره چالش‌برانگیزی است. آیا ما می‌توانیم به یک گفتمان خاص برای مجلس شورای اسلامی قائل شویم؟
هر گفت‌وگویی در صورت استمرار قواعدش به یک فضای گفت‌وگویی دامن می‌زند. به عنوان مثال نوع سخن گفتن ما با اهل منزل با نوع سخن گفتنمان با همسایه متفاوت است. به عبارتی یک فضای گفت‌وگویی خاص، به گفتمان خاص خود شکل می‌دهد. گفتمان را تکرار و استمرار و حضور مولفه‌های ثابت در روند گفت‌وگو شکل می‌دهد. فضای مجلس عرصه‌ای است که این تکرار و استمرار و مولفه‌های ثابت را دارد. دلیل شکل‌گیری این فضای گفت‌وگویی و این گفتمان به دلیل شرح وظایف خاص و ثابت مجلس است. این شرح وظایف خاص، ادبیات خاص خود و فضای گفتمانی خاص خود را شکل می‌دهد. این به معنای مطلق بودن این فضا نیست. گاه ممکن است به دلیل برخی شرایط تغییراتی در فضا حاصل شود ولی یکی از مطالبی که ما در کتاب به آن اشاره کرده‌ایم این است که اگر سیر مجلس شورای اسلامی را در نظر بگیریم مشاهده می‌کنیم که تغییر اسم در دال‌ها قابل مشاهده است اما در نهایت خروجی مجلس در یک مدار مشخص قرار دارد. این را به ویژه از اواخر مجلس دوم که انشقاقی در مجلس پدید آمد می‌شود مشاهده کرد. از آن به بعد مجلس همواره بر پایه گفتمان‌های دو دستگی به حرکت خود ادامه داده است. در این تداوم بیش از هر چیز شرح وظایف خاص و مشخص مجلس نقش داشته است. نماینده در مجلس کارویژه مشخصی در سطوح ملی و منطقه‌ای دارد که بر پایه همان کارویژه عمل می‌کند و همین وظایف خاص به گفتمان‌هایی که خروجی ثابتی دارند دامن می‌زند.
 
بخشی از بن‌مایه نظری کتاب شما بر پایه مقایسه تطبیقی رتوریک باستان با ساختارهای رتوریکی در ایران امروز شکل گرفته است. این مقایسه را کمی تبیین می‌کنید؟
رتوریک بر حسب ویژگی‌های سنتی‌ای که در شهرنشینی اول به وجود آمده است، در سه پلتفرم خاص بروز پیدا می‌کرده است و ما تقریباً مشابه این سه پلتفرم را در قوای سه‌گانه ایران داریم. یعنی وقتی از قوه مجریه صحبت می‌کنیم ناظر به رتوریکی هستیم که در عصر باستان به آن رتوریک تشریفاتی می‌گفتند. وقتی از رتوریک قوه قضائیه سخن می‌گوئیم ناظر بر رتوریکی هستیم که در دوران باستان هم به عنوان رتوریک حقوقی یا دادگاهی نامیده می‌شد و همچنین رتوریک سیاسی دنیای باستان موازی با رتوریک قوه مقننه ماست.

 
شما رتوریک سیاسی را محدود به پارلمان می‌بینید و رتوریک تشریفات را ناظر بر قوه مجریه؟ این تطبیق‌ها با توجه به ادبیات کلامی امروزین ما کمی نیازمند تبیین است.
این سه عرصه رتوریک چندان موازی هم نیستند. تقدم و تاخری بین آنها مشاهده می‌شود و من رتوریک سیاسی را نسبت به دو رتوریک دیگر در جایگاه فراگیرتری دسته‌بندی می‌کنم. به این دلیل که رتوریک سیاسی می‌تواند واژگانی را به بدنه دو رتوریک دیگر تزریق کند و قوه مجریه می‌تواند از آن الهام بگیرد. در رتوریک قوه مجریه ممکن است پروپاگانداهای خاص تشریفاتی بیشتر دیده شود و اقناع معطوف به اقناع رسانه‌ای، پروپاگانداسازی‌های تبلیغاتی، برجسته‌سازی‌ها و حاشیه‌سازی‌های خاصی که در مسیر اقناع می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند در رتوریک قوه مجریه بیشتر قابل مشاهده است. همچنین کلمات و دال‌های حقوقی و دادگاهی را در رتوریک قوه قضائیه بیشتر می‌توان مشاهده کرد. به گمان من رتوریک سیاسی که از صحن مجلس نشات می‌گیرد و الهام‌بخش دو جنبه دیگر رتوریک است. از اساس اینکه من اولویت بررسی را به این رتوریک دادم هم بر همین پایه فراگیرتر بودن آن بود.
 
شیوه کار شما در این تحقیق هم باید جالب توجه بوده باشد. چرا که فکر نمی‌کنم در این حوزه پیش از اثر شما کاری در ایران صورت گرفته باشد.
پیش از این کاری انجام نشده بود. کتابی درباره سیر تحولات رتوریک از قرون باستان تا کنون منتشر شده بود اما کتابی که بخواهد یک بررسی بر پایه رتوریک در سازوکارهای امروزین جامعه ما انجام دهد خیر. به همین دلیل وقتی که در مرحله گردآوری داده‌ها بودیم مشاهده کردیم نهایت کارهایی که شده در مقوله فصاحت و بلاغت یا بازشماری سفسطه‌ها می‌گنجد و احساس کردیم لازم است تمرکز کار را بر بخش محدودی از گستره تحقیقمان بگذاریم. می‌توانستیم بر کمپین‌های تبلیغاتی ریاست‌جمهوری یا کمپین‌های نمایندگان قبل از ورود به مجلس کار کنیم. یا کار را متمرکز بر رتوریک اقناع در رسانه‌ها کنیم. یا اینکه اگر فردی دانش حقوقی هم داشته باشد، می‌تواند بر رتوریک حقوقی در قوه قضائیه متمرکز شود. اما من به این نتیجه رسیدم که تا تبیین رتوریک سیاسی به صورت کل و در قالب چتری فراگیر صورت نگیرد، پرداختن به دیگر جنبه‌های رتوریک بی‌فایده است. چرا که برای تبیین آنها هم همواره ناچار خواهیم بود که به رتوریک سیاسی برگردیم تا مشخص شود دال‌ها و عناصر رتوریکی در پلتفرم‌های دیگر از کجا وام گرفته و تزریق شده است. برای بررسی رتوریک سیاسی هم بهترین جا مجلس بود. چرا که در آنجا بود که واژگان کارکرد ویژه و دلالت‌های خاص خود را پیدا می‌کردند و لازم بود ببینیم نماینده‌ای که بناست رتوریک سیاسی را در جامعه شکل بدهد، خود از چه ادبیاتی بهره می‌برد.
 
کمی درباره داده‌هایی که در کتاب بررسی شده توضیح دهید. چه میزان داده را با چه شیوه‌ای بررسی کردید؟
یکی از دستورکارهای ما واکاوی سفسطه‌ها بود. این کاری بود که اگر بنا داشتیم در تمام طول ادوار مجلس آن را انجام دهیم زمان زیادی می‌گرفت. پس ما این موضوع را به مجلس دهم محدود کردیم. در مجلس دهم نیز از ابتدای شروع کار تا شروع تعطیلات تابستانی اول مجلس و یک دوره نیز بررسی برنامه‌های ریاست‌جمهوری و برنامه‌های پیشنهادی وزرا در تابستان سال 1396 مورد بررسی قرار گرفته است.
 
بررسی شما با چه شاخصه‌ها و چه الگوهای روش‌شناختی صورت گرفت؟
ما در مطالعات تاریخی‌ای که برای نوشتن بخش پیشینه تحقیق انجام دادیم مشاهده کردیم هر قدر کانون‌های اصلی رتوریک در جهان باستان یعنی لوگوس، اتوس و پاتوس که مورد توجه ارسطو بوده‌اند اهمیت دارند، جوانب دیگری از رتوریک مانند فن بیان، زبان بدن و... که مورد تاکید کسانی مانند سیسرو بوده است هم دارای اهمیت است. پس به گمان ما مثلث بررسی رتوریک در جهان باستان را در ساختار مدرن رتوریک باید به یک چند ضلعی تبدیل کرد و ما اکنون تنها نمی‌توانیم با سه فاکتور اعتبار گوینده، مخاطب‌شناسی و متن پیام به تحلیل رتوریک دست بزنیم و باید فاکتورهای دیگری را نیز در نظر بگیریم. الان در عصری هستیم که صدا مهم است، زبان بدن مهم است، حتی این موضوع که متن از رو خوانده می‌شود یا خیر نیز مهم است. من در مطالعه‌ای که درباره نوع تحلیل رتوریکی در کشورهای دیگر داشتم، به این نتیجه رسیدم که تمام موارد یا در حوزه سه فاز ارسطویی باقی مانده است یا مواردی که سیسرو مطرح کرده است را هم مدنظر قرار داده‌اند، ولی هر کدام از این موارد را با توجه به اقتضای جامعه و زمانه خود بازتعریف کرده‌اند. ما هم تلاش کردیم این اقتضائات را مدنظر قرار دهیم. به عنوان نمونه وقتی از شخصیت‌شناسی یک نماینده در ایران سخن می‌گوئیم لزوماً قواعد این شخصیت‌شناسی با شخصیت‌شناسی یک نماینده کنگره آمریکا یکی نیست. ممکن است اشتراکاتی هم داشته باشد. بنابراین ما در بستر جامعه خودمان برای شاخص‌های رتوریک بر مبنای جامعه خودمان تعاریف جدیدی ارائه دادیم. این شاخصه‌ها را هم از متن گفتمانی خود نماینده‌ها در ادوار مختلف به دست آوردیم. به عنوان مثال در همه ادوار نمایندگان با یک سبک خاص سخن خود را آغاز می‌کنند. یک نمونه دیگر اینکه اکثر نمایندگان در همه ادوار در تخصیص زمان به مباحث خود ناتوان هستند. نمی‌توانند وقت هفت دقیقه‌ای خود را به درستی تقسیم کنند تا در زمان مناسب بهترین نتیجه را بگیرند. گاه مشاهده می‌شود نمایندگان در زمان سخنرانی خود به گزارش عملکرد می‌پردازند. در صورتی که تریبون مجلس جای مطالبه‌گری است و نه گزارش عملکرد. به نظر می‌رسد ما تربیت نیروی درستی برای نمایندگی نداشته‌ایم و فردی را برای نمایندگی پرورش نداده‌ایم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها