نویسنده کتاب «رویکردهای مختلف به الگوی توسعه و پیشرفت اسلامی» در گفتوگو با ایبنا
خواستههای ما با اندیشههای سنتی در چالش با یکدیگر قرار دارند
صغری صالحی با اشاره به دیدگاههای متفاوت اندیشمندان در رابطه با مدرنیته و چالشهای آن با جامعه اسلامی گفت: با توجه به اینکه در کشورمان با تفکرات شبه مدرن مواجه هستیم، دیدگاههای متفاوتی نیز در این زمینه وجود دارد و همین امر موجب شده در برنامهریزیهای فرهنگی و توسعهای با چالش مواجه شویم.
به استناد این اثر، رویکردهای متفاوت و متناقض به پیشرفت، یکی از چالشهای اصلی سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه در جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود که تبعاتی برای سیاستگذاری فرهنگی به دنبال داشته است. بر همین مبنا نویسنده، بررسی و ارزیابی رویکردهای مختلف و اتخاذ دیدگاه روشن در این باره را مسأله مهمی دانسته است که نمیتوان نسبت به آنها، بیاعتنا بود. بر همین مبنا این نوشتار، با هدف بررسی و ارزیابی نگاههای مختلف به الگوی توسعه، شکل گرفته و از میان گفتمانهای مختلف فکری، سه گفتمان مهم و مطرح، انتخاب و ذیل عناوین «سنت گرایان ایدئولوژیک»، «رویکرد هایدگری به تجدد و غرب» و «گفتمان الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت» جزئیات دیدگاههای این جریانهای فکری بررسی و ارزیابی شده است.
به استناد این پژوهش، تاکنون تحقیق مستقلی درباره ارزیابی رویکردهای مختلف به الگوی پیشرفت و توسعه اسلامی انجام نشده، از این رو این اثر میتواند پژوهشی قابل توجه محسوب شود.
«سنتگرایان ایدئولوژیک و الگوی توسعه؛ با تأکید بر آرای مهدی نصیری»، «هایدگریها و الگوی توسعه؛ با تأکید بر آرای رضا داوری اردکانی»، «رویکرد موافقان و الگوی توسعه» و «بخش نتیجه گیری» عنوان فصلهای این کتاب هستند که در 271 صفحه به همت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است. با صغری صالحی، نویسنده این کتاب به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
اختلاف جریانهای مختلف فکری و سنتگرایان چه ارتباطی با بحث توسعه دارد؟
طی مطالعاتی که در راستای گردآوری این مجموعه انجام دادم با دیدگاههای اندیشمندان مختلف درمورد الگوی توسعه برخورد کردم که در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و این تقابل مانع از اجرای برنامهها میشود. به همین منظور در کتاب رویکردهای مختلف به الگوی توسعه پیشرفت اسلامی، سه رویکرد که در کشور ما نقش زیادی داشتهاند، مطرح شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. اندیشمندان به لحاظ فکری دیدگاههای متفاوتی درمورد مدرنیته دارند و با توجه به اینکه در کشورمان با تفکرات شبه مدرن مواجه هستیم، دیدگاههای متفاوتی نیز در این زمینه وجود دارد و همین امر موجب شده در برنامهریزیهای فرهنگی و توسعهای با چالش مواجه شویم.
در این کتاب بر رویکرد مهدی نصیری که دیدگاه سنتگرایانه دارد تأکید شده و بخش وسیعی از کتاب به بررسی دیدگاه رضا داوری اردکانی پرداخته که وی نیز دیدگاه سنتگرایانه دارد اما کمی متعادلتر از رویکرد مهدی نصیری است و بحث الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت، که بعد از انقلاب روی این دیدگاه تأکید شد از جمله رویکردهایی است که در این کتاب به بررسی آن پرداخته شده و تقابل این این سه گروه نیز در این کتاب بررسی شده است.
سنت گرایان ایدئولوژیک چه رویکردی نسبت به توسعه مدرن دارند؟
برنامهریزیهای توسعهای در مرکزی به عنوان مرکز الگوی پیشرفت تدوین میشود. برنامهریزی و سیاستگذاری توسعه به اندیشهها و جریانهای مختلف فکری برمیگردد که نقش زیادی در فرهنگ دارند و رویکردهای اصولگرایی و نگاهی که به بحث توسعه مدرن دارند و الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت نگاه دیگری به توسعه مدرن دارند و برنامهریزی که میکنند از دیدگاه و اندیشهها برمیخیزد یعنی کسی نمیتواند برنامهریزی برای توسعه بکند و بعد بگوید پشتوانه آن هیچ فکری نیست، بلکه برگرفته از اندیشههاست، از این رو این کتاب بر اندیشهها متمرکز شده و توضیح داده شده که طیفی کلاً مخالف توسعه مدرن هستند، یعنی باید به شیوه سنتی برگردیم و توسعه مدرن امکانپذیر نیست، بهخاطر اینکه ما به لحاظ فرهنگی گرایشهای سنتی داریم، این در حالی است که وقتی میخواهیم برنامهریزی کنیم، بخشی از برنامههای توسعهای نمیتواند بدون در نظر گرفتن مدرنیته صورت پذیرد.
گاهی خواستههای ما با اندیشههای سنتی در چالش با یکدیگر قرار میگیرند، مثلاً در مورد بانکداری اسلامی، نصیری معتقد است که بانکداری امری مدرن است و اینکه اسلامی را به آن اضافه میکنیم حتی از لحاظ مفهومی با هم متناقض هستند، یعنی اسلامی در کنار یک امر مدرن امکانپذیر نیست و بخشی از مشکلات ما در بحث بانکداری برمیگردد به اینکه با دیدگاههای اسلامی ما جور در نمیآید.
مثال دیگر اینکه در برنامههای اول تا پنجم توسعه کشور مسائلی مانند فناوری و تکنولوژی وجود دارد و از سویی دیدگاههایی به لحاظ دینی داریم که در تقابل با یکدیگر هستند، مثلا در بحث زنان میگوییم زنان باید در اجتماع حضور داشته باشند از سویی با مسائلی درمورد حفظ خانواده و سیاستهای جمعیتی که روبه کاهش است مواجه هستیم که در تقابل با هم قرار میگیرند. در بحث الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مؤلفههایی به اسم اسلامی داریم که اصولاً به لحاظ ساختاری در کشور ما زیرساختش وجود ندارد که بخواهیم آنها را اسلامی و ایرانی کنیم و درواقع دور باطلی است که گویی داریم دور خود میچرخیم.
رویکرد نصیری که دیدگاه سنتی دارد، مخالف با توسعه مدرن است و مدرنیته را قبول ندارد و میگوید بانکداری ماهیت مدرن دارد و زاده شده غرب است و پشت محصول غرب تفکر مدرن است و کشور اسلامی این تفکر را قبول ندارد و این محصول مدرن کشور ما را دچار چالش میکند. مثلاً در بحث خانواده برای ما به لحاظ گرایشهای سنتی که داریم سرسفره غذا خوردن یک ارزش است اما در کشورهای دیگر این ارزش نیست، بنابراین وقتی وارد فضای مجازی میشویم خیلی آسیب میبینیم چون در مقابل فرهنگ ما قرار میگیرد.
اسلام چقدر با توسعه مدرن سازگاری دارد؟
نصیری معتقد است که سیر تفکری که مدرنیته طی کرده با تاریخ آن کشور پیش رفته، اما در کشور ما یک چیز وارداتی است و ما بر مبنای اسلام مبانی اسلامی داریم و چون مدرنیته در تقابل با مبانی فکری و فرهنگی ما قرار میگیرد، دچار چالش میشویم. وی همچنین بر اساس یک سری احادیث که در کتاب نقد شده، میگوید اسلام زندگی مدرن را قبول ندارد و حتی معتقد است که زمان ظهور به همان سنتها برمیگردیم و داوری اردکانی هم این دیدگاه را دارد و مدرنیته را نقد میکند و در عین حال که به معضلات آن اشاره میکند معتقد است موجب سهولت در انجام برخی کارها نیز میشود، مثل استفاده از گوشی همراه، اما از آسیبهای آن هم میگوید از جمله اینکه اشعه مضر دارد یا در بحث محیط زیست مانند پیشرفتهای هستهای که اگرچه فوایدی دارد، اما آسیبهایی به محیط زیست وارد میکند. بنابراین نصیری، داوری اردکانی و موافقان الگوی اسلامی پیشرفت هرسه معتقدند که مدرنیته آسیب دارد ولی همه از جمله نصیری معتقدند که چارهای جز بهره مندی از آن نداریم، چون در شرایط اضرار هستیم و باید منتظر زمان ظهور بمانیم تا همه چیز درست شود.
داوری اردکانی در ابتدا دیدگاهش شبیه نصیری است اما با توجه به شرایط جامعه کوتاه میآید و میگوید باید مدرنیته را بپذیریم و اصلاحاتی دارد که البته برخی از آنها در این کتاب نقد شده، موافقان الگوی پیشرفت نیز میگویند هم باید با مدرنیته پیش رویم و هم به سنتها در کنارش توجه داشته باشیم مثل سبک زندگی ایرانی اسلامی که تبلیغ میشود، ولی نصیری معتقد است که اینها همزمان با هم تناقض دارند و اینکه کشور ما توسعه یافته نمیشود بهخاطر همین تناقض هاست و از اساس این دو تفکر در مقابله با هم نمیتوانند کنار بیایند.
مدرنیته چه تأثیری بر سیاست و برنامههای مختلف اداره کشور دارد؟
در نتیجهگیری کتاب آمده که این موارد تبعات دارد و مانع ایجاد میکند و برنامه توسعه کشور را که نگاه میکنیم مجموع سنت و مدرنیته است، مثلاً یکی از محورهایش این است که ما به لحاظ فناوری باید پیشرفت کنیم یا حتی بحث انرژی هستهای که نمیتوانیم به لحاظ امنیتی و موارد دیگر آن را نادیده بگیریم، متأسفانه به لحاظ سیاستگذاری گاهی برنامهریزیهایی صورت میپذیرد که پر از تناقضات است و تبعاتی دارد که ممکن است به نتیجه مطلوب نرسیم که اگر به لحاظ ریشهای و ساختاری بتوانیم این موارد را اصلاح کنیم ممکن است بتوانیم به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم راهکاری که کتاب مذکور در این زمینه مطرح میکند این است که اگر در رویکردهای مختلف هم سو شویم و نقاط اشتراک را پیدا کنیم و مواردی که کم اهمیتتر است را کنار بگذاریم شاید بتواند به برنامهریزی درستتر کمک کند در غیر اینصورت بحث عمده سیاستگذاری ما دچار مشکل خواهد بود.
نظر شما