کازرونی در گفتوگو با ایبنا درباره این اثر میگوید: «با اینکه سالها در حوزه ادبیات و شعر کتابهایی را تالیف و ترجمه کردهام، اما تالیف این کتاب که در حوزه علم برای عام است، جذابیت زیادی برایم داشت. در واقع وجود شعر در آثار ریاضیدانان عامل اصلی توجه من به تالیف این کتاب شد. همچنین علاقه من به خیام و آوازه آن در شعر باعث شد به آثار دیگر ریاضیدانان هم توجه کنم. به اعتقاد من در برههای از تاریخ ریاضیدانان پرچمدار شعر بودند.»
مطالب تالیف شده این اثر در بخش مربوطه به ایران از کتابهای مفصل تاریخ ادبیات در ایران تالیف ذبیحالله صفا و دیگر قسمتها از فرهنگنامهها و دایرهالمعارفها و سایر نشریاتی است که همگی ذکر ماخذ شدهاند. گفتنی است آن گونه که تاریخ ریاضیات نشان میدهد نخستین انسانها برای شمارش و محاسبه از انگشتان خود استفاده میکردند و با شکل نمایهها را ترسیم میکردند. کازرونی در این اثر توصیفاتی از تاریخ پیدایش علم ریاضی تا ریاضیدانان معاصر را به مخاطب میدهد. وی معتقد است: «علت اینکه نام ریاضیدانان عصر حاضر مانند مریم میرزاخانی یا پروفسور لطفیزاده در کتاب نیامده است به دلیل زمان اولین چاپ کتاب بوده است و در آن زمان صلاح دیده شد که آخرین ریاضیدان نام برده شده در کتاب محسن هشترودی باشد. لازم به ذکر است در ویراستهای بعدی حتمن نام ریاضیدانان جدیدتری آورده خواهد شد.»
این مولف در بخش پیشگفتار آورده است: «امید است با حضور دانشمندان ایرانی در عرصه بینالمللی بهویژه ایالات متحده آمریکا و سازمان فضایی ناسا که بیش از 120 نفر از مخاطبان دانش ریاضی در آنجا به خدمت تحقیقاتی مشغولند و ریاست و یا معاونت بسیاری از پروژهها در آنجا بر عهده دارند.» خودش میگوید: «اصلیترین نکتهای که درباره ریاضیدانان عصر حاضر میتوانم بگویم این است که چون نخبگان امروز ما به دلایل مختلف از کشور مهاجرت میکنند جای تاسف دارد. در واقع ایران برایشان مکانی است که فقط یاد میگیرند آنها علم خود را در جایی دیگر پرورش و مورد استفاده قرار میدهند.»
در این اثر به خوبی به یادگیری ریاضیات توسط اروپاییان از مسلمانان اشاره شده است در این باره میخوانید؛ «اروپاییان، دانش جبر را از مسلمانان آموختند و بعدها تلاش مضاعفی را در ارتقای دانش جبر به انمجام رسانیدند. آپاستامپا (قرن پنجم) و آربابها تا قرن (قرن ششم) و بهاسکارا در قرن نهم میلادی از نخبگان هندی در ریاضیات بودهاند و خدمات ببیشماری را به عالم بشریت ارائه کردند. باید دانست که تمدن و علوم ریاضی یونان منشا شرقی و ایرانی دارد، ولی آنان توانستند به جنبههای عملی آن، جنبه علمی بخشند.»
یکی از شاخصترین ریاضیدانان نام برده شده در این اثر دکتر محمود حسابی است که دارای درجه دکتری فیزیک از دانشگاه سوربن پاریس بود. وی پس از بازگشت به ایران و خدمات فرهنگی به کشور، با یاری چند تن از استادان دیگر دانشگاه تهران را پیریزی کردند.
به گفته این مولف: «باید بپذیریم که زمینه پیشرفت در کشورهای اروپایی و کانادا بیشتر است. این شرایط در کشور ما در هر زمانی حاکم بوده است. برای مثال پروفسور حسابی به علت علم زیادی که داشت مدتی را در کشور در بیکاری گذراند. وی در سال 1309 به عنوان اولین دکتر فیزیک و ریاضی در ایران شناخته شد. در همان سالها شغلی نبود که وی به آن بپردازد با اینکه دارای چند مدرک مهندسی هم بود. حتی در نود سال پیش هم برای وی شغلی مناسب نبود. کشورهای پیشرفته با توجه به امکاناتی که دارند این افراد را جذب میکنند و شکوفا هم میشوند. در حقیقت کسی که دلسوخته علم است، اگر در جایی امکانات کافی نبیند مجبور است که مهاجرت کند.»
این مولف معتقد است؛ «این را هم باید پذیرفت که دانشمندان را باید ورای مرزهای سیاسی دانست و تنها ویژه یک سرزمین نیستند آنها میراث جهانند. دانشمندان ماهیتی دارند که تمام مردم جهان را دوست دارند و میخواهند به بشریت خدمت کنند. برای مثال وقتی دانشمندی موفق به کشف مادهای میشود آن ماده به کمک و استفاده همه مردم جهان است.»
در بخشی از کتاب با عنوان ریاضیات قرون وسطی آمده است؛ «در دوران تاریک و وحشتناک قرون وسطی، اروپا غرق در تعصب بود، کتاب و یا رسالهای جز درباره دین و مذهب نوشته نمیشد، دانشمندان واقعی وجود نداشتند. در این میان جسته و کریخته به اسامی مردانی مانند ژربر بر میخوریم که از دانستههای خود و از مجموع مطالی که در رم و پاریس فراگرفته بود.
«شرح حال ریاضیدانان بزرگ ایران و جهان» در 193 صفحه، با شمارگان 500 نسخه، به قیمت سیهزار تومان روانه کتابفروشیها شد.
نظر شما