آثار حیدری تاکنون در روزنامههای مختلف جهان عرب، ازجمله الدستور اردن، القبس کویت، بلد لبنان، مجله فرادیس و الوفاق ایران و نیز پایگاههای اینترنتی تخصصی در زمینه ادبیات و فرهنگ جههالشعر، پایگاه اینترنتی قصه، مجله مسرحیون، روزنامه العرب قطر، به چاپ رسیده است. او همچنین کتابهای «زنی که مردش را گم کرد»، «سفرنامه نصف جهان» (هر دو از صادق هدایت)، رمان «تابستان آن سال» (از طاهره علوی)، «چشمهایش» (از بزرگ علوی)، «دایی جان ناپلئون» (از ایرج پزشکزاد)، «نوشتن با دوربین» (گفتوگو با ابراهیم گلستان)، «زندگینامه و اشعار فروغ فرخزاد» و... را هم به عربی ترجمه و منتشر کرده است.
وی در خصوص ایده نشست «سهشنبههای داستان» به خبرنگار ایبنا گفت: با توجه به اینکه جلسات ادبی، بهخصوص داستان کوتاه ایرانی در استان خوزستان به تعداد خیلی کمی برگزار میشود یا اصلا برگزار نمیشود، به کمک آقای محمد حزباییزاده و خانم مولود بخشیزاد تصمیم گرفتیم مانند جلسات خواندن داستان که در 5 سال پیش اجرا کردیم، دوباره نشستهایی را درباره تاریخ ادبیات داستانی ایران برگزار کنیم.
مترجم خوزستانی درباره انتخاب کتابهایی که در این جلسات خوانده میشوند، هم اینگونه توضیح داد: در ابتدا 10 داستان از 10 نویسنده را انتخاب کرده و درنهایت 4 داستان از بین آنها تایید میشود. در ماه اول داستانهای سبک رئال را انتخاب و در ماههای دیگر کلاسیک، مدرن و پست مدرن را ادامه میدهیم تا به داستانهایی که هماکنون چاپ میشوند، برسیم. اما اگر کتابی قوی و حائز اهمیت در حوزه ادبیات داستانی منتشر شود، سعی میکنیم آن را در اولویت قرار داده و به نقد و بررسی آن کتاب بپردازیم.
حیدری ویژگی برجسته این جلسات را حضور گروههای سنی مختلف ذکر کرد و گفت: نوع نگاه نقادانه و بررسی داستانها توسط جوان 25 ساله با فرد بالای 50 سال از ویژگیهای بارز جلسات «کناره» است. در داستانهای سبک رئال عموما زندگی اجتماعی داستان نزدیک به سلیقه، علایق و زندگی افراد مسن است و به دلیل تقارن دورهای است که آنان پشت سر گذاشتهاند، بهتر میتوانند از واژهها و ابزاری که در داستان به کار رفته، درک درستی داشته باشند. اما جوانها نگاه مدرنی دارند و بهخوبی این گروه نمیتوانند به عمق واژهها برسند.
وی هدف از برگزاری این جلسات را جمعآوری مجموعه خوبی از داستانهای ایرانی برشمرد و اضافه کرد: در این جلسات درصدد هستیم توضیحات و بحث و تبادل نظر شرکت کنندگان، نقد و بررسی داستانهای ایرانی را یادداشت کرده تا در ترجمه عربی منتخبی از داستانهای ایرانی را با این نگاه نقادانه به کار ببندیم.
این مترجم همچنین معتقد است: تجربه به من ثابت کرده نویسندگان ایرانی بیشتر علاقهمند به نوشتن داستان کوتاه هستند؛ تا رمان. در سال 5 مجموعه داستان کوتاه موفق در ایران چاپ میشود؛ درحالیکه هر دو سال یک رمان قوی روانه بازار نشر میشود.
نظر شما