تئاتر خصوصی در ایران پیش و پس از انقلاب چه تطوری داشته است؟
ما پیش از انقلاب فعالیت تئاتر خصوصی را شاهد بودیم و گروههای زیادی وجود داشتند که فعالیت میکردند البته غالب این گروهها بعد از کودتای 28 مرداد از معیارهای اصلیشان دور شدند و جریان غالب دیگری شکلی گرفت. بعد از آن هم تئاترهای خصوصی به وجود آمدند و از سال 1336 طی اطلاعیهای که وزارت فرهنگ آن موقع صادر کرد دولت متولی تئاتر شد و حمایت از آن برعهده دولت گذاشته شد. اما باز هم گروههایی بودند که خصوصی کار میکردند و ما حتی شکلی از کمپانی تئاتر را در کارگاه نمایش شاهد بودیم؛ این کارگاه نمایش وابسته به رادیوی ملی آن زمان بود ولی مدیریت آن در دست هنرمندان بود و سیستم اداری آن به صورت کمپانی تئاتر اداره میشد بدین معنی که چندین گروه به صورت ثابت در آنجا فعالیت میکردند و تمرین و اجرا داشتند و از این طریق امرار معاش میکردند. پس کارگاه نمایش شکلی از کمپانی تئاتر بود که از سال 48 تا 58 فعال بود و بعد از انقلاب تعطیل شد. اما بعد از انقلاب فعالیت بخش خصوصی وجود نداشت مگر گروههایی که ذیل تئاتر آزاد فعالیت میکردند و صرفا هدفشان سرگرمی، تفریح و خندان مخاطب بود. این گروهها در سانسهای آخر سینماها اجرا داشتند اما تئاتر هنری در بخش خصوصی تا اواخر دهه 80 فعالیتی نداشت تا اینکه در اواخر دهه 80 شاهد تأسیس تماشاخانه خصوصی بودیم و نه تئاتر خصوصی چرا که تفکیک اینها از یکدیگر بسیار مهم است.
چه تفاوتهای اساسی میتوان بین تائتر خصوصی و دولتی در ایران قائل شد؟
اگر بخواهیم تفاوتها را بیان کنیم باید بگوییم این تفاوتها در اجرا نبود بلکه به اجرا در تماشاخانههای دولتی و خصوصی برمیگشت بدین معنی که گروهی که در تماشاخانههای خصوصی اجرا داشتند ملزم به پرداخت هزینه بودند چرا که مدیر آنجا باید هزینههای مکان را تأمین میکرد و اساسا از این تماشاخانهها به جز حمایتهای پراکنده حمایت سازمانیافته و مدونی صورت نمیگرفت. اغلب این تماشاخانههای خصوصی اجارهای بودند و از این جهت مدیر تماشاخانه باید هزینهای را بابت اجاره بهای مکان دریافت میکرد اما گروههایی که در سالنهای دولتی اجرا دارند ملزم به پرداخت هزینه نیستند البته روی هر دو گروه توسط گروه ارزشیابی در سالهای دولتی و خصوصی نظارت صورت میگیرد و اساسا هر دو گروه باید برای اجرای تئاتر مجوز دریافت کنند. تنها نکته قابل تاکید در این حوزه حمایتهایی است که از تئاترها در تماشاخانههای خصوصی صورت میگیرد بدین معنی که این حمایتها سازمانیافته نیست مگر اینکه گروه شرایط خاصی داشته باشد و یا درخواست خاصی را ارایه کند.
الگوی اقتصادی تئاتر خصوصی در ایران آیا میتواند از مدلهای جهانی آن پیروی کند؟
کشورهایی که پیش از ما فعالیت بخش خصوصی را تجربه کردند و این مسیر را آزمودند میتوانند الگوهایی را در اختیار ما قرار دهند بنابراین لازم نیست الگوی جدیدی را ابداع کرده و مسیر جدیدی را تجربه کنیم. بلکه باید الگوهای متناسب با فرهنگ کشور خودمان را ایجاد کنیم و آنها را اخذ و پیاده کنیم. ما نیاز به اصلاح ساختاری داریم تا این الگوها را پیاده کنیم. چراکه حرکت به سوی تئاتر خصوصی نیاز به اصلاح زیربنایی دارد و تا اتفاق نیفتد تئاتر نمیتواند در مسیر درستی حرکت کند.
خصوصی سازی تئاتر در ایران با چه چالشهای اساسی رو به رو بوده است؟
مهمترین چالش این است که قبل از فعالیت و شکلگیری تئاتر خصوصی شرایط برای فعالیت آن فراهم شود. در ایران ما با افزایش جمعیت تئاتری که برآمده از آموزشگاهها و دانشگاههاست مواجه شدیم بدین معنی که با افزایش تعداد دانشگاههای هنر و تئاتر جمعیت زیادی از گروههای تئاتری که بعضا همخوان با نیاز جامعه نبودند به جامعه هنری افزوده شدند و این افزایش دانشگاهها و آموزشگاهها منجر به ورود جمعیت زیادی از تئاتریهای جوان شده که درخواست سالن برای اجرا دارند. این افزایش جمعیت تئاتری این وضعیت را به وجود آورد که وقتی از سوی آموزشگاهها برای اجرا در سالنها درخواست داده میشد مرکز هنرهای نمایشی این درخواستها را میپذیرفت بنابراین زیرساختهای ما متناسب با این افزایش جمعیت نبود و ما بدون برنامهریزی در شرایطی قرار گرفتیم که مجوز میدادیم و صرفا مکانی را برای اجرا تهیه میکردیم اما به عواقب آن فکر نکردیم.
با مجوز موسسات تک منظوره و چند منظوره شرایط قانونی به صورت موقت برای فعالیت تماشاخانهها ایجاد شد در حالی که ما باید پیش از این شرایط را فراهم میکردیم که از طریق قوانین و حمایتی و تشویقی کار را تسهیل کنیم. قوانین تشویقی اساسا به این صورت است که براساس آن سازمانهای غیردولتی باید بخشی از مالیاتشان را به فعالیتهای هنری اختصاص دهند تا از معافیت مالی برخوردار باشند. متاسفانه ما نتوانستیم به چنین اقداماتی دست بزنیم البته من در کتاب به صورت مفصل به این مباحث اشاره کردم که چگونه با اینکه در سالهای گذشته قوانین حمایتی وجود داشت اما در سالهای بعدی تمدید نشد و زمانی که تماشاخانهها شروع به فعالیت کردند این قوانین وجود نداشتند تا از آن حمایت کنند وقتی هم که این قوانین حمایتی در کشور اجرا میشد تئاتر ما دولتی بود و اساس چنین نیازی را احساس نمیکرد. پس تماشاخانههای خصوصی در شرایطی فعالیت خودشان را شروع کردند که قوانین حمایتی و تشویقی در کشور وجود نداشت.
اکنون نیز باید مسأله همکاری بین سازمانی وجود داشته باشد چرا که مرکز هنرهای نمایشی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تنهایی قادر به حل این مسأله نیست و به طور مثال شهرداری باید در این زمینه همکاری کند البته شهرداریها به صورت قانونمند ملزم به حمایت تئاتر نیستند و این بستگی به سلیقه شهردارها دارد که من در کتاب به آن پرداختهام باید این نیاز توسط کمیسیون فرهنگی فرهنگی مجلس درک شده و قوانین لازم تصویب شود در همین راستا نیاز به مدیران فرهنگیای داریم که این ضرورت را درک کرده و این قوانین را تصویب کنند. به دلیل عدم حمایتهای سازمانیافته امروز اغلب مدیران تماشاخانهها به سختی امورات خود را میگذراند و بعد از 10 سال فعالیت بخشی از آن تعطیل و یا با مشکل مواجه شده است اما قدر مسلم با این روند نمیتوان حرکت خود را ادامه داد.
یکی از مباحث مهم درباره الگوی اقتصادی تئاتر خصوصی در ایران ارتباط آن با دولت است. دولت چه تاثیراتی در این باره میتواند داشته باشد؟
با توجه به آنچه که پیش از این هم گفتم دولت نقش تأثیرگذاری در این حوزه دارد چندی پیش در تئاتر شهر نشستی توسط اداره کل هنرهای نمایشی درباره فعالیت بخش خصوصی بدون حمایت دولت برگزار شد در حالی که اساسا چنین موضوعی امکانپذیر نیست چراکه تئاتر هنر هزینهبر و گرانی است و هزینه تولیداش بیش از درآمد آن است پس باید به صورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط دولت حمایت شود در اینجا دولت باید شرایطی را فراهم کند که به تئاتر مانند بخش آموزش و درمان بهعنوان یک ضرورت و پدیدهای که تأثیر مثبتی بر جامعه دارد نگاه شود و همانطور که برای درمان و آموزش هزینه میشود برای تئاتر هم هزینه کنند. دولت باید شرایط لازم را برای رونق کسب و کار بخش خصوصی فراهم کند چراکه بدون حمایت دولت تئاتر خصوصی با مشکل مواجه میشود.
همین اواخر در تئاتر شاهد اجرای تائترهای لاکچری در ایران بودیم که بعضا از سوی مقامات اصلی دولت تقبیح شد. این گونه واکنشها چه تاثیری روی اقتصاد تائتر خصوصی و رفتار هنرمندان آن دارد؟
ضرورت رفتن به سوی تئاتر خصوصی این است که همه نوع تئاتری برای هر نوع سلیقهای وجود داشته باشد. در کشورهایی که اصولی در این حوزه کار میکنند هم وضعیت به همین شکل است بنابراین اگر ما بخواهیم اینگونه الگوها را در کشور پیاده کنیم ناگزیر هستیم پیامدهای آن را بپذیریم. یکی از این پیامدها تئاتر لاکچری است که بخشی از تئاتر محسوب میشود و باید در جامعه وجود داشته باشد البته این بدین معنی نیست که همه تئاترها به این سمت بروند. وقتی به سمت تئاتر خصوصی میرویم باید تئاتر جایگزین و تجربی هم داشته باشیم که نمونههای ارزشمندی از نظر معیارهای هنری هستند اینها بخشهای مختلفی از تئاتر است که باید در جامعه وجود داشته باشد و باید از آن حمایت شود و هزینههای آن پرداخت شود. تئاتر مستقل نمیتواند توسط دولت حمایت شود اکنون تئاتر شهر سالن قشقایی را به اجرای تئاترهای تجربی اختصاص داده که کار درستی نیست چرا که این تئاترها نمیتواند توسط دولت حمایت شود بلکه دولت باید به صورت دیگری به این تئاترها فضا اختصاص دهد. تئاتر تجربی میتواند یک روح و جریان تازهای به کالبد تئاتر بدمد. شکل درست در این ماجرا این است که تئاتر تجربی توسط گروههای مستقل که دیدگاه الترناتیو دارند حمایت شود و تئاتر لاکچری هم در کنار آنها وجود داشته باشد به هرحال دیدگاه درست این است که باید همه نوع تئاتری در جامعه وجود داشته باشد و حرکت به سمت تئاتر خصوصی منجر به حذف تئاتر لاکچری نشود. از سویی دیگر سالنهای دولتی ما نباید تنها به سمت معیارهای تئاتر لاکچری بروند بلکه باید به تناسب تئاترهای هنری، تجربی، لاکچری، دانشجویی و ... در عرصه هنر فعالیت کنند و هرکس متناسب با ذائقه مخاطب خود اجرا داشته باشد.
چه میزان دخالت دولت در تئاتر خصوصی در ایران میتواند آن را ایدئولوژی زده کند؟
من چندان با دخالت ایدئولوژی دولتی در تئاتر موافق نیستم. وقتی تئاتر حمایت زیربنایی و مدون ندارد باید برای تأمین هزینههای خود به سمت معیارهایی برود که با نیازهای تئاتر همخوان نیستند و نه ایدئولوژیک. آنچه در اینجا بیشتر مشکل ایجاد میکند حمایت دولت از جشنوارههاست چراکه جشنوارهها باید فضایی باشند که حوزههای مختلف در آن فعالیت کنند و دولت نباید در جشنوارههای اعمال نفوذ کند و آنها را با تفکر دولتی اداره کند باید فضایی باشد که گروههای خارجی در فضاهای فستیوالی بده و بستان داشته باشند و گروههای تئاتری ما نیز در عرصههای بینالمللی کار کنند و دیده شوند این فضاهای میتواند برای گروههای خصوصی درآمدزایی ایجاد کند.
نظرات