پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۰
اطلاعات و شناخت ولتر از تاریخ و فرهنگ ایران دقیق نبوده است

«تأثیر فرهنگ ایران بر اندیشمندان عصر روشنگری» نوشته مریم فیروز و ترجمه کیانا شریفی با مقدمه حامد فولادوند از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، «تأثیر فرهنگ ایران بر اندیشمندان عصر روشنگری» ترجمه رساله دکتری زنده‌یاد مریم فیروز است؛ زنی متشخص، آزادی‌خواه و اهل فرهنگ. او رساله خود را در دانشکده فلسفه شهر لایپزیگ تدوین کرد و در سال 1963 میلادی موفق به اخذ دکترا شد. هدف از نگارش این رساله، معرفی و تحلیل نوشته‌های مونتسکیو، ولتر و دیدرو در ارتباط با ایران است.

هم مونتسکیو در «نامه‌های ایرانی»، ولتر در اثر دراماتیک «مدارا نزد گبرها» و هم دیدرو در مقالات «دایره‌المعارف یا دانشنامه encyclopedie» به سعدی و فرهنگ ایران‌زمین پرداختند و به گفته نویسنده برداشت‌های این سه نویسنده درباره ایران در مجموع بار مثبت داشته و آنان با ایرانیان کم و بیش همدلی کردند.

این کتاب پس از یادداشت‌های مقدمه در دو فصل به ایران یا پارس و نامه‌های ایرانی می‌پردازد. در پیوست نیز فرهنگ ایران، آیین مانوی و عصر روشنگری آمده است. گفتار پایانی، کتابشناسی و عکس‌هایی از دوره‌های مختلف زندگی مریم فیروز در پایان کتاب آمده است.

اصطلاح روشنگری به جریان فکری و عقیدتی که در قرن هجدهم اغلب ممالک اروپا را فرامی‌گیرد اطلاق می‌شود. این جریان می‌کوشد جهان موجود را تنها براساس «نور طبیعی خرد» دکارت درک کند. در واقع، در پس پرچم و استعاره روشنگری نویسندگان و متفکران مبارز عصر هجده از سویی، در برابر تاریک‌فکری و خرافات دستگاه مسیحیت برمی‌خیزند و از سوی دیگر، با نظام‌‌های استبدادی و بی‌عدالتی حاکم مخالفت می‌کنند. در طی این دوران جدال‌های فکری و اجتماعی شدت می‌یگرند و پایه‌های دین، کلیسا و سلطنت‌شکننده می‌شوند و بالاخره در فرانسه به انقلاب کبیر 1789 منجر می‌شود.

می‌توان گفت که عصر بذرکار این انقلاب تاریخی بوده ولی باید یاددآور شد که روند و نیز شکل این نهضت فکری ـ عقیدتی همگون نبود: روشنگری در کشور کاتولیک فرانسه همراه با دین‌ستیزی شدیدی (ولتر، دیدرو، روسو) است در حالی که در سرزمین پروتستان آلمان پیروان آن (کانت و گوته) با دین کم و بیش سازش می‌کنند.

پس از استقرار سلسله قاجاریه و گسترش مناسبات سرمایه‌داری در منطقه، رقابت‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دول اروپایی به ویژه جدال روسیه تزازی و امپراتوری انگلیس و هواداران آنان درون حکومت شدت گرفت و به قول لرد کرزن، ایران تبدیل به مساله برای قدرت‌های بزرگ شد. جامعه و حاکمیت سنتی نتوانست پاسخگوی تحولات جدید و نیازهای زمانه باشد و از این رو هم در میان درباربان ویکتور برار دانشمند و سیاستمدار فرانسوی، نظام قاجار را حکومتی ایرانی ـ تورانی می‌داند که دارای ویژگی‌های و پیش‌زمینه‌های فرنگی‌مآبی است هم در بین زبدگان کشور نوعی اصلاح‌طلبی و تجدد و آزادی خواهی‌ با رنگ و بوی غربی شکل می‌گیرد و این جریان ناهمگون می‌کوشد تاثیر بر اوضاع پرتلاطم آن روزگار بگذرد تا گره مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موجود باز شود.

 

نویسنده ابتدا نگاهی به کل تاریخ ایران و نیز وضعیت اجتماعی فرانسه در قرن هیجدهم انداخته و سپس به برداشت‌های اندیشه‌ورزان اروپای آن دوران می‌پردارد. او بررسی خود را با ولتر شروع می‌کند و می‌گوید که اطلاعات و شناخت ولتر از فرهنگ ما دقیق نبوده، اما به جهان شرق و ایران توجه داشته است. فیروز افزوده که ولتر مدیون نوشته‌های معاصر خود است؛ زیرا آن‌ها درباره سعدی، زرتشت، تاریخ ایران و سلسله صفویه سخن گفتند و سپس به بررسی نگرش ولتر می‌پردازد.
 
نویسنده پس از ولتر به نوشته‌های دیدرو در «دانشنامه» توجه می‌کند؛ مقالاتی که او درباره زرتشت، زند اوستا، میترا، هورمزد یا اهریمن تحریر کرده و زمینه‌ساز تکفیر وی توسط فرقه یسویی شده است. در این نوشتار نویسنده بیشتر به پیوند دیدرو و سعدی توجه می‌کند؛ زیرا متفکر فرانسوی با سعدی حکایت‌پرداز رابطه خاصی داشته، نوعی هم‌خوانی فکری یا همدلی.
 
در بخش دیگری از این کتاب، نویسنده به «نامه‌های ایرانی» مونتسکیو پرداخته است و می‌گوید که پرسش «چگونه می‌توان ایرانی بود؟» نشانگر ناآشنایی و عدم شناخت اروپاییان قرن هجدهم مرحله آغاز شرق‌شناسی و سلطه سرمایه‌داری در جهان شرقی و ایرانی است؛ نادانی‌ای که به گفته نویسنده همچنان ادامه دارد؛ زیرا مردم جهان غرب امروز هنوز تصور «هزارویک‌شب» گونه از شرق و ایران دارند.

از نظر او مونتسکیو در متن جذاب «نامه‌های ایرانی» هم نظام شاهی مطلقه در فرانسه و هم استبداد شرقی را نقد کرده است. البته این انتقاد از شرق بر اساس شناخت کلی و محدود مونتسکیو از متون یونانیان دوران باستان و سفرنامه‌های موجود در دوران این اندیشمند، تدوین شده است. جالب اینجاست که مونتسکیو در این متن به رفتار متین و شرم و حیای زن ایرانی اشاره کرده و از برخی کردارهای ناشایست یا جلف زن غربی انتقاد می‌کند.
 
از ویژگی‌های مهم مریم فیروز در این رساله، نگاه نقادانه اوست. او هرچند که طرفدار افکار پیشرو این سه اندیشمند فرانسوی است، اما از نقد عقاید آنها درباره شرق فروگذار نکرده است. او نه‌تنها ایراداتی به منابع آن‌ها می‌گیرد، بلکه از منظر یک زن ایرانی تصاویر و دیدگاه‌های کاذب موجود در سفرنامه‌ها را زیر سؤال می‌برد. از جمله نکات جالب توجه او در نقد منابع و برداشت‌های عصر روشنگری این است که اروپاییان آن عصر مانند ولتر و دیدرو اسلام را با اعراب یکی می‌پنداشتند و این باور و برداشت اشتباه موجب شد که نقش اساسی ملل و فرهنگ‌های غیرعرب در تدوین و اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی محو یا نفی شود.
 
از نظر مریم فیروز هر سه متفکر فرانسوی پیرو خرد و عقلانیت و منتقد خرافات و مخالف بی عدالتی و استبدادند اما در نگاه آنها تفاوت‌هایی دیده می‌شود: محور رویکرد ولتر تساهل و مدارای عقیدتی است، دیدرو بیشتر بر اعتراض به دستگاه مسیحیت و نظام سلطنتی تمرکز می‌کند و مونتسکیو خواستار استقرار قانون و حقوق شهروندی است. فیروز در گفتار پایانی خود بر این رساله نوشته است: «هنگامی که دست به این پژوهش زدم به خوبی می‌دانستم ایران با تمدن کهن و نوینی که دارد، نمی‌توانسته از چشم دانشمندان عصر روشنگری پنهان بماند و آنها را به سوی خود نکشد ...»
 
پیوست کتاب نوشتاری است درباره فرهنگ ایران، آیین مانوی و عصر روشنگری. همچنین در پایان کتاب تصاویری از شادروان فیروز در مراحل مختلفی از زندگی او آورده شده است.

«تأثیر فرهنگ ایران بر اندیشمندان عصر روشنگری» در333 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه و قیمت 80 هزار تومان از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شده است. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها