محمد حسینی میگوید: امسال کتاب خوب خواندم، اما اینکه بخواهم بگویم رونقی داشته یا نه باید بگویم واقعا رونقی نداشته است.
او افزود: کتابفروشیها مانند بقیه صنفها روزهای بدی را میگذرانند. ظرفیت توان عصبی آدمی حدی دارد که امسال بیش از حد توان هرکسی بود؛ استرس، ناراحتی و نگرانی زیادی به مردم وارد شد. خیلیها در ماجرای کرونا و هواپیما و دیگر ماجراها داغدار شدند.
حسینی درباره اینکه «برخی معتقدند برخی وقایع ناگوار بعدا به شکوفایی ادبی منجر میشود و آیا این وضعیت میتواند در آثار هنرمندان در سالهای بعد به شکوفایی برسد؟» اظهار کرد: نمیخواهم بگویم این اوضاع عامل تحول میشود. قاعدتا واقعیتهای پیرامونی هر نویسنده سکوی پرش اوست. امسال ما واقعیتهایی را داشتیم که از هر کدام میتوان چندین و چند درام و تراژدی استخراج کرد؛ اینکه کی تهنشین و به ادبیات تبدیل میشود، در آینده دور ممکن است اتفاق بیفتد.
این نویسنده در ادامه بیان کرد: اما چه خوب که هیچگاه این اتفاقات نیفتند و نویسنده به تخیل خود متکی باشد. ما آنقدری در دهههای اخیر برای خلق ادبیات خوراک داریم، و بالاخره یک روز اتفاق میافتد و به دلایل متعدد از جمله سانسور به تأخیر افتاده است، که دیگر به خوراکهای اینچنینی نیازی نداریم.
او همچنین گفت: آرزویم این است آنهایی که باید، به خودشان بیایند و کمی مدیریت دقیقتر داشته باشند و اگر مسئولیتی را میپذیرند متوجه باشند باید آن کار را به درستی انجام دهند. امیدوارم یک روز بفهمند این همه کلاهبرداری و اختلاس توسط افرادی که سالهای سال مردم را با عنوان آدمهای صالح و نیکو فریفتهاند، بر آنها تاثیر بد میگذارد. در جامعهای که افسرده و غمگین است، دل خوش کردن به اینکه در آینده از این اتفاقات میتوان ادبیات ساخت، بهنظرم گمراهی است. حال همه ما بد است، آدمهایی که حالشان بد است نمیتوانند کار خوب انجام بدهند، این یک واقعیت است. فراتر از توان همه دارد فشارهای عصبی، مالی و سیاسی و اجتماعی به جامعه تحمیل میشود.
حسینی با اشاره لغو مجوز برخی از کتابها گفت: در ارشاد مسیر غلطی باز شده و ارشاد شاید به دلیل کمکاری، ناتوانی و سوءمدیریت اجازه داده دیگرانی که وظیفهشان نیست در امر ادبیات و کتاب و هنر دخالت کنند. خیلی وقتها از وزارت ارشاد میشنویم که «دستور از جای دیگری آمده و از اختیار ما خارج است»، این جواب رسمی نیست اما جواب غیر رسمیای است که هر ناشری که کتابش دچار مشکل شده، بارها و بارها شنیده است.
او در پایان این کتابها را برای خواندن در تعطیلات نوروز و این روزهای در خانه ماندن بهخاطر شیوع ویروس کرونا پیشنهاد کرد: ظاهرا قرنطینه طولانی خواهد بود و اینطور که هویداست تا پایان اردیبهشت درگیر این ماجرا هستیم. خوب است مردم رعایت میکنند و دلشان به حال خودشان سوخته است. پیشنهاد من در این روزها این است که ادبیات کلاسیک بخوانند. داستایوفسکی نویسندهای است که بهترین گزینه برای این روزهاست؛ کتابهای «برادران کارامازوف» و «ابله» جزء کتابهایی است که میتوانند بخوانند. شاید ادبیات روسیه خواندن، به ویژه دوره استالینی، باعث آرامش شود و این حس در آدمها ایجاد شود که هر شرایط تلخی میگذرد، «مرشد و مارگریتا»ی بولگاکف را میتوان خواند یا از ناباکوف. از معاصرتران میتوانند مارگارت اتوود بخوانند که هم رنگ و بوی کلاسیک دارد و هم تکنیکهای مدرن را به کار گرفته است.
این نویسنده افزود: بهنظرم عبید خواندن و خیام خواندن در خلوت این روزها میتواند گزینه مناسبی باشد. اگر کسی «مدار صفردرجه» و «درخت انجیر معابد» احمد محمود را نخوانده، میتواند از این فرصت استفاده کند. برای کسانی که کارهای سیاسی را دوست دارند، کتاب «خودآموز دیکتاتورها» با ترجمه بیژن اشتری را پیشنهاد میکنم.
نظر شما