یکشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۴
ذره یا موجی به نام نور

نویسندگان در کتاب «نور در گذر زمان» تلاش کرده‌اند بدون بهره‌گیری از فرمول و روابط پیچیده هر آنچه را که مخاطبان باید درباره نور بدانند تشریح کنند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «نور در گذر زمان» نوشته مصطفی صحرایی، عضو هیات علمی دانشگاه تبریز و علی همراه قراملکی به سیر تکامل نظریه‌ها و دیدگاه‌ها درباره نور پرداخته است.
 
نویسندگان یکی از مهم‌ترین اهداف کتاب را برای تالیف آن ارایه اثری شیوا و ساده و بدون بهره‌گیری از فرمول‌ها و روابط پیچیده ریاضی می‌دانند. در حقیقت هدف آن‌ها این بوده است که خوانندگان علاوه بر آشنایی با سیر تحول شناخت نور، با طبیعت و ویژگی‌های آن نیز به طور اجمالی  آشنا شوند.
 
مخاطبان با خواندن این اثر تا حد زیادی با سرگذشت طبیعت و ویژگی‌های آن آشنا خواهند شد. چنانچه پیش‌تر اشاره شد این اثر روایتی از سرگذشت و سیر تکامل نظریه‌ها درباره نور است و نویسندگان برای تفهیم بهتر به تقسیم‌بندی دوره‌ای در کتاب پرداخته‌اند. در مقدمه اطلاعات کاملی درباره مهبانگ یا همان انفجار بزرگ می‌خوانیم. همواره بیگ‌بنگ یا مهبانگ یکی از جذاب‌ترین و بحث‌ برانگیزترین نظریه‌های دنیای فیزیک است. نظریه‌ای که بر پایه آن داستان‌ها و فیلم‌های علمی تخیلی بی‌شماری خلق شد. برای مثال کریستوفرنولان در فیلم «میان ستاره‌ای» تلاش کرد در بستر علم و با همراهی کیپ ثورن، فیزیکدان برجسته قرن حاضر دنیای فیزیک را واضح‌تر به مخاطب نشان دهد.


همچنین مجله علمی هوپا درباره بیگ‌بنگ اینگونه می‌نویسد: «بر طبق این نظریه، جهان فعلی ما از ذره بسیار کوچک تر از کوچک‌ترین ذرات بنیادی بوجود آمد. البته علم فیزیک در آن لحظه وجود نداشت، و به این حالت تکینگی گویند. در واقع بر طبق این نظریه، از این تکینگی جهان منفجر شد و از این ذره همهٔ ذرات بنیادی به وجود آمدند و شروع کردند از مرکز آن دور شدن، که میلیاردها کهکشان و از جمله کهکشان راه شیری به وجود آمدند. این انفجار باعث انبساط جهان به صورت بادکنکی می‌شود. البته نیروی دیگری که در این انبساط و کند شدن سرعت انبساط ان تأثیر دارد نیروی جاذبه‌است و خمیدگی‌های فضا زمان نسبیتی و در این صورت سه حالت متصور است.»

اما آن چیزی که نویسندگان در کتاب «نور در گذر زمان» درباره مهبانگ نوشته‌اند سیر این انفجار را تشریح کرده و در نهایت به منشا نور از دیدگاه علمی پی برده‌اند. در این بخش کتاب می‌خوانیم: «طبق نظریه مهبانگ در گذشته‌ای بسیار دور کل جهان در نقطه‌ای با چگالی و دمای بینهایت متراکم بوده است تا اینکه حدود 7/13 میلیار سال پیش با انفجار مهیب (مه بانگ) این نقطه، جهان متشکل از فضا و زمان شروع به انبساط  و سرد شدن کرد.  در همین موقع بود که نور یا به طور کلی امواج الکترومغناطیس به وجود آمدند. در ابتدا چگالی ذرات باردار چنان زیاد بود که نور بیش از مسافتی کوتاه نمی‌توانست انتشار یابد. پس از گذشت چند صد هزار سال پس از مهبانگ دمای جهان تا حدود زیادی کاهش یافته و شرایط برای ایجاد شدن اتم‌های سبک مانند هیدروژن، هلیوم و لیتیوم مهیا گردید با تشکسل اتم‌ها  و کاهش چگالی ذرات باردا، نور قادر بود در مسافت‌های بسیار طولانی انتشار یابد.»
 
با توجه به اینکه این اثر درباره سرگذشت نور در گذر زمان نوشته شده است به اصلی‌ترین نظریه‌های دانشمندان درباره این پدیده معجزه‌آسا می‌پردازیم، سایت علمی بیگ‌بنگ در گزارشی درباره نظرات دانشمندان درباره ماهیت‌ گوناگون نور نوشته است: «آیزاک نیوتن (Isaac Newton) در کتاب خود در رساله‌ای درباره نور نوشت پرتوهای نور ذرات کوچکی هستند که از یک جسم نورانی نشر می‌شوند. احتمالاً آیزاک نیوتن نور را به این دلیل بصورت ذره در نظر گرفت که در محیطهای همگن به نظر می‌رسد در امتداد خط مستقیم منتشر می‌شوند که این امر را قانون می‌نامند و یکی از مثالهای خوب برای توضیح آن بوجود آمدن سایه است.» این توصیف نیوتن درباره ماهیت ذره‌ای نور بوده است اما همزمان با نیوتن هوینگس طرفدار ماهیت موجی بور بود در ادامه گزارش مذکور آمده است: «کریسیتان هویگنس طرفدار توضیح دیگری بود که در آن حرکت نور به صورت موجی است و از چشمه‌های نوری به تمام جهات پخش می‌شود به خاطر داشته باشید که هویگنس با بکار بردن امواج اصلی و موجکهای ثانوی قوانین بازتاب و شکست را تشریح کرد. حقایق دیگری که با تصور موجی بودن نور توجیه می‌شوند پدیده‌های تداخلی هستند مانند به وجود آمدن فریزهای روشن و تاریک در اثر بازتاب نور از لایه‌های نازک و یا پراش نور در اطراف مانع.»
 
اما امروزه نور چگونه تعریف می‌شود
در بخش دیگر این گزارش آمده است: «بیشتر به خاطر نبوغ جیمز کلارک ماکسول (James Clerk Maxwell) (1879-1831) است که ما امروزه می‌دانیم نور نوعی انرژی الکترومغناطیسی است که معمولاً به عنوان امواج الکترومغناطیسی توصیف می‌شود. گسترده کامل امواج الکترومغناطیسی شامل: موج رادیویی ، تابش فرو سرخ ، نور مرئی از قرمز تا بنفش ، تابش فرابنفش ، اشعه ایکس و اشعه گاما است.»

گفتنی است، نویسندگان در این اثر در بخش‌هایی با عنوان «دوران انقلاب علمی» و «قرن بیستن میلادی» از ابتدایی‌ترین نظریه‌ها تا پیشرفته‌ترینشان را تشریح کرده‌اند.
 
در واقع برای توصیف سرگذشت  در این اثر مولفان از کتاب کوپرنیک با عنوان «در گردش کرات آسمانی» و با طرح نظریه خورشید مرکزی آغاز کرده‌اند و به توالی تاریخی آن پرداخته‌اند. تیکو براهه، یوهانس کپلر، اسنلیوس و رنه دکارت پس از کوپرنیک یک به یک نظریات خود را مطرح می‌کنند و در این اثر اشاره مختصری به تمامی این نظریات شده است. در حقیقت نویسندگان از تشریح جزییات این نظریه‌ها در کتاب پرهیز کرده‌اند و تنها به ذکر دلایل نقض نظریه‌های پیش از دانشمندان را مطرح کرده‌اند.
 
«نور در گذر زمان» در 122 صفحه، به قیمت 27 هزار و پانصد از سوی انتشارات ثنام راهی کتابفروشی‌ها شد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها