چه ویژگــــــی خاصی در سرودههای پروین اعتصامیست که از او به عنوان یکی از بزرگترین شاعران زن کشورمان یاد می کنند؟
پروین اعتصامی زمانی با زندگی وداع گفت که سی و پنج سال بیشتر نداشت و شاید همین مرگ زودهنگام را بتوان خوش شانسی اش دانست. نکتهای که درباره تنها دیوان به یادگار مانده از او مطرح است سن کم اوست. شعرهایی که به گمانم برای زنی شاعر آن هم با موانع اجتماعی و از سویی تلاش جامعه ادبی آن روزگار برای پس زدن شاهکارهایش بیشتر به معجزه میماند.
حاضر جوابی پروین در مناظره هایش را می توان یکی از ویژگی های خاص شعر او دانست؟
بله، چراکه پروین از توانایی خاصی در این زمینه برخوردار بوده و دیوانی ارزشمند در سنی کم خلق کرده. البته نباید فراموش کرد که از این سی و پنج سال عمر بخشی صرف روزگار کودکی و تحصیل شده، بخشی هم برای گرفتاریهای ازدواج نافرجام. در آخر هم مبتلا به بیماری حصبه می شود که جانش را می گیرد.
زمانه پروین چندان دور از روزگار ما نیست؛ با این حال چرا هیچ نسخه ای به خط خود پروین از دیوانش در دست نیست؟
پاسخ سؤال تان را نمی دانم؛ هرچند که نباید شرایط اجتماعی روزگار پروین را هم فراموش کنید؛ پدر پروین علیرغم تأثیر بسیاری که در کسب جایگاه ادبی او داشته تا پیش از ازدواج و حتی طلاق، به او اجازه نشر دیوانش را به دلیل نگرانی از برخی تفکرات اشتباه نمی دهد.
مقدمه ملک الشعرای بهار بر دیوان پروین تأثیری در تغییر نگاه جامعه ادبی و رفع اتهام از او نداشته؟
اتفاقاً در همان روزگاری که دیوان پروین با مقدمه بهار منتشر می شود بسیاری به او خرده می گیرند که چرا چنین کاری کرده؛ کسی باورش نمی شد که آن اشعار به شاعری زن، آن هم با آن سن و سال تعلق داشته باشد. ما در ایران با چهره های درخشانی روبه رو هستیم. اما در میان زن ها، به ویژه در روزگار گذشته با کمتر زنی مواجه می شویم که قادر به عبور از تفکرات جامعه مردسالار شده باشد. البته نه این که نداشته باشیم، در اواخر قرن پنجم و سال های آغازین قرن ششم شاعر زن مطرحی به نام «مَهسَتی گنجوی»که اشعار محدودی از او باقی مانده هم بوده اما هیچ کدام موفق به کسب شهرتی همچون پروین نشده اند. در دوران معاصر شاعران زن دیگری هم نظیر سیمین بهبهانی و فروغ فرخزاد موفق به کسب جایگاهی والا شده اند که خوشبختانه آنقدر خوش شانس بوده ام که هر دو آنها را دیده ام. فروغ هم نظیر پروین روزگار چندان خوشی نداشت، او نیز بسیار جوان بود که با زندگی وداع کرد. البته این دو تفاوت مهمی با پروین داشتند، این که فروغ و سیمین بهبهانی در زمان حیاتشان هم مشهور بودند اما پروین تازه بعد از مرگش بود که کم کم از سوی جامعه ادبی پذیرفته شد.
بازگردیم به سؤال ابتدایی گفت و گو و این که شعر او برخوردار از چه ویژگیهایی ست؟
شاهکارهای به یادگار مانده از پروین در قالب های قصیده، قطعه و مثنوی هستند، با این حال مهارت مثال زدنی اش در مناظره گویی را می توان یکی از مهمترین ویژگیها در پاسخ به سؤال شما دانست. نکته مهم دیگری که نباید فراموش کرد این است که سرودههای پروین به گونهای هستند که انگار امضای او بر آنهاست و حتی بدون درج نامش هم می توان فهمید که فلان بیت یا شعر از سرودههای او هستند.
با وجود همه بی مهریها و اتهاماتی که متوجه پروین بوده او از حمایت افرادی همچون علامه قزوینی هم برخوردار بوده.
بله حتی علامه قزوینی در نامه ای به پدر پروین از این گفته که:«شکی نیست که در خصوص جنبه صنعتی و فنی شعر، یعنی جنبه فصاحت لفظی این خنسای عصر و این رابعه دهر( خنسا و رابعه عدویه از مشهورترین شاعران زن جهان عرب هستند.) مدیون توجه و عنایت پدری فاضل همچون شما است.» او در جای دیگری از این نامه گفته:«به طور قطع تاکنون هیچ زنی در این زبان، مانند پروین و به خوبی او شعر نگفته است.» این نقلقولی ست که در هفتمین شماره مجله مهر در دوره رضا شاه منتشر شده است. اما دلیل گفته علامه قزوینی درباره نقش پدر پروین در چیست؟ او شعرهای برجسته شاعران خارجی را ترجمه کرده و برای پروین میخوانده و او را از سن خردسالی به تنظیم آنها به نثر تشویق می کرده است.
افرادی نظیر علامه دهخدا و ملک الشعرای بهار چقدر در معرفی پروین به جامعه مردسالار آن روزگار نقش داشته اند؟
در نقش این دو که هیچ تردیدی نیست، البته منتقدان پروین و جامعه ادبی نقد بسیاری هم به دهخدا و بهار داشته اند؛ حتی وقتی بهار مقدمه دیوان پروین را مینویسد به او ایراد گرفتند که تو بی سوادی، چراکه تشخیص نداده ای این اشعار به خود پروین تعلق ندارد و سرودههای دیگران را دزدیده و به نام خود زده. پروین سالهای آخر عمرش به کتابخانه دانشسرای عالی که حالا به مرکز تربیت معلم تبدیل شده میرفته، از همین طریق هم شرایط آشنایی نزدیک او با دهخدا و بهار که گویا آنجا تدریس می کرده اند فراهم می شود.
شما چرا پروین اعتصامی را شاگرد خلف بزرگان ادبیات کلاسیک فارسی دانستهاید؟
بگذارید قبل از پاسخ به این سؤال نکته ای بگویم، اگر شعرهای پروین را بخوانید و توجهی هم به شرایط او داشته باشید به منتقدانش حق می دهید که گمان کنند شعرها کار خودش نبوده است. به گمانم پروین از آن دسته افرادی ست که خداوند به آنان لطف خاصی داشته وگرنه چطور می توان در آن سن کم چنان شعرهای پختهای گفت. مضامین اشعار پروین بیشتر به نقد شرایط اجتماعی بازمی گردد، به بیان آنچه بر طبقه ستمدیده گذشته بوده و این در حالی ست که او به خانواده ای مرفه تعلق داشته، هر چند که علیرغم شرایط خانوادهاش همواره در تلاش برای دیدن آنچه بوده که بر مردم می گذشته است. پروین طی سال های کوتاه زندگی اش موفق به دیدن چیزهایی شده که امروز هم دیده می شود، هرچند که شاید اغلب ما بی تفاوت از کنارشان عبور کنیم. به عنوان نمونه :«کودکی کوزه ای شکست و گریست.» نظیر این کودک هنوز هم هست، کودکان کاری که تا کمر در سطل های زباله خم می شوند و ... مهم ترین فرق پروین با ما در این است که ما همه اینها را می بینیم و میگذریم؛ اما او همه اینها را دید و بی تفاوت عبور نکرد. به گمانم پروین را می توان یکی از بهترین شاگردان بزرگان ادبیات کلاسیک مان دانست، او حرف هایی را شنیده که کمتر کسی توان شنیدنش را داشته است.
نظر شما