کتاب «رسانهایشدن فرهنگ و جامعه» نوشته استیگ هاروارد با ترجمه سید محمد مهدیزاده به زودی ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر میشود.
به عبارت دیگر، هدف نگارش این کتاب، آن است که مفهوم رسانهایشدن را بیازماید، ارتقا دهد و بهبود ببخشد.
کتاب «رسانهایشدن فرهنگ و جامعه» مجموعاً از هفت فصل تشکیل شده که «از واسطهبودن تا رسانهایشدن»، «رسانهایشدن: یک رویکرد نظری جدید»، «رسانهایشدن سیاست: از مطبوعات حزبی تا صنعت افکارسازی»، «رسانهایشدن دین: از ایمان به کلیسا تا افسون رسانهای»، «رسانهایشدن بازی: از آجرها تا بایتها»، «رسانهایشدن عادتواره: شخصیت اجتماعیِ یک فردگرایی جدید» و «پیامدها و سیاستهای رسانهایشدن» عناوین فصلهای آن هستند.
فصل مقدماتی این کتاب، اهمیت و شالودههای نظری نظریه رسانهایشدن و فصل دوم آن، نظریه رسانهایشدن را با یک بحث نظری مفصل ارائه میکند. فصلهای سوم، چهارم و پنجم به تحلیل تجربی قلمروهای متفاوت فرهنگ و جامعه میپردازند. فصل ششم، موضوع رابطه بین رسانهایشدن و «فردیشدن» را به خود اختصاص داده و فصل پایانی نیز، خلاصهای از آثار و پیامدهای پیچیده فرایندهای رسانهایشدن را ارائه میدهد و اَشکال گوناگون سیاستهای رسانهای در جامعه «بزرگ» و «کوچک» را به بحث میگذارد.
نویسنده در پایان ضمن اشاره به تأثیر چشمگیر رسانهایشدن، شمایی کلی از پیامدهای مهم آن را در حوزههایی مثل سیاست، دین، بازی و …، بهدست میدهد و نیز نشان میدهد که پیامدهای آن، بسته به پدیده یا نهاد اجتماعی خاص موردنظر، میتواند بسیار متفاوت باشد.
استیگ هاروارد در پایان نتیجه میگیرد که سیاست رسانهای برای جامعه مدنی باید تأثیرات توانمندساز، محدودکننده و ساختاردهنده رسانهها داشته باشد و نحوة ایجاد تعادل میان مطالبات مربوط به الزامات جمعی و اقتضائات فردی را مورد توجه قرار دهد.
او معتقد است رسانهایشدن باعث شده که شگردها و طرز کار رسانهها بر بخش بزرگتری از جامعه تأثیر بگذارد، اما اینطور نیست که نتوان رسانهها را اداره کرد. بلکه با ترکیب مجموعه گستردهتری از سیاستهای رسانهای در سطح کلان جامعه و سیاستهای رسانهای برای واحدهای خُردتر جامعه مدنی، میتوان کاری کرد که رسانهها در خدمت فرهنگ و جامعه باشند، نه برعکس.
نظر شما