انجمن صنفی کارگری داستاننویسان استان تهران به مناسبت ۱۴ تیرماه، روز قلم بیانیهای را منتشر کردهاند که در ادامه میخوانید.
چهاردهم تیر هر سال با موجی از تبریکها و تهنیتهای زبانی به اهل قلم از راه میرسد و میرود تا سال بعد. اما در این میان درد اهل قلم سالهاست که شانه به شانه این تعریفها و تعارفها همچنان برقرار است و نه تنها کاهش پیدا نکرده بلکه سال به سال بیشتر هم شده است. آیا وقت آن نرسیده که به جای این شیرینزبانیها که هرگز دردی -حتی ظاهری- از کسی دوا نکرده، آستینی بالا زده شود و برای درمان این دردها کاری صورت پذیرد؟
در روزگاری که دایره فعالیت و لغات اهل قلم، هر روز تنگتر و تنگتر شده، شمارگان کتابها به هزار و یک دلیل معقول و نامعقول به پایینترین حد خود در دهههای اخیر رسیده، نوشتن و فقط نوشتن بار اتهام بر دوش اهل قلم گذاشته و برخی قلمها را شکسته و برخی را عزلتنشین کرده، معیشت بسیاری از نویسندگان در خشکسالی فرهنگ و هنر به لبۀ پرتگاه سقوط رسیده، در خزان مطبوعات -به طور اعم و مطبوعاتِ تخصصی به طور اخص- بازار نقد و تفحص منصفانۀ آثار ادبی کساد شده و برخی فرصتطلبان بیهنر در فضای مجازی عرصه حقیقی را ربودهاند و دامنه فعالیت نویسندگان که به واقع سلسله اعصاب هشیار جامعه هستند، محدود و تنگ شده چه جای تبریک؟ در این روزگار وانفسای فشار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی، چه جای تبریک؟
به جای تبریک روز قلم هر کدام از ما در هر مقام و مرتبهای که هستیم بیندیشیم سهم و نقش ما در این میانه چیست؟ تبریک و پاسداشت نمیخواهیم: باید بند از دست و پای اهل قلم برداشته شود، نبودها و کمبودها در قوانین مربوط به حق مالکیت فکری داغی است که سالها بر دل اهل قلم قرار دارد، به این مهم کمر همت بسته و دکانهای رانت و سودجویی و خودی و ناخودی کردنها تخته شود تا در رقابتی سالم قدرتِ قلم تعیین کننده باشد نه قلمِ قدرت.
به امید آن که چهاردهم تیر سال آینده و سالهای بعد قلم را در جایگاه واقعیاش ببینیم و بتوانیم روزش را تبریک بگوییم اما اینک و اینجا چه جای تبریک.
نظر شما