کتاب «گزارش یک انقلابی شیعی؛ آناتولی 878 قمری» با نگاهی نو در تاریخنگاری معاصر، مسیر رویدادهای تاریخی از رونق قونیه تا سقوط قاهره را با قرار دادن ذوق یادگیری خواننده در جایگاه کشف پیگیری میکند.
در دوره بیزانس، آناتولی نام یونانی آناتولیا را حفظ کرد. در منابع اسلامی آناتولی را «بلاد روم» نامیدهاند. در دوره حکومت سلجوقیان ایران، واژه «ترکیه» به شبه جزیره آناتولی اطلاق شد. در دوره حکومت عثمانی واژه «آناتولی» بیشترین کاربرد را برای این شبه جزیره داشت. آناتولی را از سمت شمال دریای سیاه، از سمت غرب دریاهای مرمره و اژه و از سمت جنوب دریای مدیترانه احاطه کردهاست. دریای مرمره، جداکننده آناتولی از قاره اروپاست و اتصال دهنده دریاهای سیاه و اژه از طریق تنگههای سفر در شمال وداردانل در جنوب است. آناتولی از شرق به ایران و از جنوب شرقی به به سرزمینهای بین النهرین و شام دسترسی دارد.
نویسنده میگوید: روایت مردمان را خواندم، با مردمان روایت زندگی کردم و روایت آن مردمان را نوشتم. این کتاب مسیر رویدادهای تاریخی را از رونق قونیه در زمان سلاجقه دوم تا سقوط قاهره به دست عثمانی در هجده فصل پیگیری میکند. فصول هجدهگانه این کتاب همانند هجده تابلوی نقاشی در کنار هم قرار گرفتهاست. با این هدف که ذوق یادگیری خواننده در جایگاه کشف قرار گیرد. این کتاب یک اثر ارزشمند پژوهشی است که به ۲۷۰ کتاب و مقاله معتبر علمی استناد کرده است. این اثر یک نگاه نو و یک حرف تازه در تاریخنگاری معاصر به زبان فارسی است.
در تابستان سال 857 ق، آناتولی شاهد دو رویداد مهم سیاسی همزمان بود. این دو رویداد، تقارن و همزمانی تولد دو امپراطوری در آناتولی در کنار یکدیگر بودند که بر سرنوشت مردمان خاورمیانه و آینده سرزمین خاورمیانه تأثیری عمیق بر جای گذاشتند. اولین رویداد در تابستان سال 857 ق روی داد زمانی که محمد دوم عثمانی، قسطنطنیه را فتح کرد و به لقب «محمد فاتح» سرافراز شد. پس از 100 سال، سرانجام امپراطوری بیزانس در آناتولی سقوط کرد. دومین رویداد در تابستان سال 857 ق رخ داد و در این زمان اوزون حسن بایندر توانست امیرنشین بایندر در دیاربکر را تصرف کند. این امیرنشین به دلیل نزاع جانشینی بیست ساله رو به اضمحلال بود.
اوزونحسن آققویونلوی ترکمنالاصل وقتی در سال ۸۵۷ قمری (۱۴۵۳ میلای) شروع به گسترش نفوذش بر سرزمینهای مجاور کرد، جهانشاه قراقویونلو بر ایران حکم میراند. درست در همین سال بود که هفتمین پادشاه عثمانی یعنی سلطان محمد دوم مشهور به سلطان محمد فاتح، قسطنطنیه را فتح کرد و آن را اسلامبول نامید اما هنوز مانده بود تا حواسش به ایران جمع شود.
این در حالی بود که نبرد میان اوزونحسن ادامه داشت تا اینکه با مرگ جهانشاه «در بامداد پنجم ربیعالثانی ۸۷۲/ ۱۲ نوامبر ۱۴۶۷ در جنگ سنجق» پایان گرفت و «پایتخت بایندرها را از دیار بکر به تبریز انتقال داد» و از آن مهمتر، تحت امر قرار گرفتن خانقاه اردبیل بود. «در مرزهای غربی قلمرو بایندری، محمد دوم عثمانی بهسرعت در حال احیای مجدد امپراتوری عثمانی بود. اوزونحسن از عواقب قدرتگیری روزافزون حکومت عثمانی در همسایگی خود بیمناک بود.»
اما اختلاف اوزونحسن با عثمانیها از هفتسال پیش آغاز شده بود. هرچند نتیجهاش آن بود که «محمد دوم عثمانی با فتح ترابوزان، اوزونحسن را به تواضع مجبور کرد.» اما دوازدهسال بعد، «اوزونحسن پیروزیهای درخشانی در کارنامه خود داشت. این پیروزیها اعتماد به نفس و انرژی لازم را به وی برای پیگیری و ادامه تنش و درگیری با عثمانی میداد.»
روزی که جنگ آغاز شد را تاریخ به یاد دارد زیرا «در ۲۹ ذیحجه ۸۷۷/ ۵ ژوئن ۱۴۷۳، آناتولی و ایران شاهد یک خورشیدگرفتگی کامل بود.» محل مناقشه، دو شهرِ توقات و سیواس بود و البته این اوزونحسن بود که جنگ را آغاز کرد. این در حالی بود که «ارتش بایندر [یعنی اوزونحسن] در مهندسی لجستیک واحدهای توپخانه ضعیف بود. توپهای موجود در ارتش بایندری بسیارسنگین بودند. ارتش بایندر دانش ساخت ارابههای چوبی بادوام برای جابهجایی توپهای جنگی را نداشت.»
اوزونحسن اما سرانجام شکست را پذیرا شد؛ تابستان یکسال بعد یعنی «در ۱۶ ربیعالاول ۸۷۸، ارتش مشترک محمد دوم عثمانی و شاهزاده شورشی (فرزند ارشد اوزونحسن)، در حملهای هماهنگ و گازانبری در محلی به نام اتلقبئلی، اوزونحسن را شکست دادند. این جنگ به «اتلقبئلی» معروف شد. اتلقبئلی در ۶۰ کیلومتری شمالغربی ترجان در حوزه سرچشمه رودهای فرات و چوروخ قرار دارد. امروزه یادمان این جنگ در غرب روستای اتلقبئلی در کشور ترکیه واقع است. در این جنگ زنیل بایندر، پسر نوجوان اوزونحسن و حاکم قزوین کشته شد. از پیامدهای شکست اتلقبئلی این بود که اوزونحسن محبوبیت، مشروعیت و اعتبار خود را در آناتولی از دست داد.» و جالب آنکه با وجود این شکست، «بین ایران و عثمانی صلح برقرار نشد. در زمانه خلایل بایندر، پسر و جانشین اوزونحسن، مناسبات دوستانه مجدداً با عثمانی شکل گرفت.» اما پس از این جنگ بود که تحول مذهبی و فرهنگی آغاز شد.
«پیامد شکست حکومت بایندر در جنگ اتلقبئلی، عثمانیشدن آناتولی شرقی را به همراه داشت. قوانین مالیاتی ناعادلانه و انعطافناپذیر حکومت عثمانی با رفتاری سختگیرانه مأموران حکومتی، مردم آناتولی را به ستوه آورده بود. از قدیمالایام، خانقاه اردبیل اعتبار و نفوذ ریشهداری بین مردم در آناتولی داشت. در این زمانه میان صدها خانقاه در سراسر قلمرو عثمانی، آناتولی و ایران، فقط و فقط خانقاه اردبیل بود که از نظر عقیدتی مورد تأیید حکومت عثمانی نبود. از این رو، خانقاه اردبیل به یک پایگاه انقلاب شیعی و مقاومت برای مردم آناتولی بهمنظور رهایی از ظلم و جور حکومت های عثمانی تبدیل شد.»
این در حالی بود که «در آناتولی یک جریان انقلاب شیعی در حال رشد و بالندگی بود. هر روز گروههای مهاجرین آناتولی به اردبیل وارد میشدند. آنها با شور و نشاط وصفناشدنی به اردبیل میآمدند. آنها مردمانی بودند که به کار و سختکوشی برای کسب رزق حلال افتخار میکردند. حاصل اسکان آنها در اردبیل، رونق شگفتانگیز کسب و کار در این شهر بود. در این زمانه آناتولی به اشغال حکومت عثمانی درآمده بود. مردم مهاجر آناتولی آرمانهای استقلالطلبانه و آزادیخواهانه شیعی را برای آزادی آناتولی از حکومت عثمانی مطرح میکردند. این مردم پایهگذاران شیعه انقلابی در آناتولی بودند. حضور مردم آناتولی در اطراف خانقاه اردبیل از جمله اولین تلاشها و انقلابهای مردمی در مقیاس بزرگ در تاریخ ایران و آناتولی است.»
و جالب آنکه «این مردم صفوف یک ارتش ضدعثمانی را تشکیل دادند.» و ازاینرو «مردم آناتولی نقش اساسی و بیبدیلی در روی کارآوردن سلسله صفوی داشتند. اوزون حسن، معاصر جنید و حیدر بود. موفقیت چشمگیر سیاسی و نظامی خانقاه اردبیل حاصل حمایتهای بیدریغ اوزونحسن بود.» که زمستان چهارسال بعد، یعنی «در شب عید فطر ۸۸۲ ق، اوزونحسن که خود را «بنده مخلص دولتخواه و بیاشتباه» مینامید، فوت شد. اوزونحسن را در باغ نصریه تبریز دفن کردند.»
این انقلاب شیعی اما به تشکیل حکومت صفوی منجر شد که سرسلسله آن، شاهاسماعیل، نوه اوزونحسن بود؛ «در سال ۸۷۸ ق، اوزونحسن دختر خود را به نام شاهزادهخانم حلیمه بایندر را که به «عالمشاه» ملقب بود، به ازدواج حیدر صفوی، خواهرزاده خود درآورد… در ۲۵ رجب ۸۹۲، اسماعیل در اردبیل متولد شد. اسماعیل حاصل ازدواج حیدر صفوی و حلیمه باندر است.»
کتاب «گزارش یک انقلاب شیعی: آناتولی ۸۷۸ قمری» که امیرفروزان میرفندرسکی به رشته تحریر درآورده است، مشتمل بر هجدهفصل میشود که عناوین آنها شامل کلیات، سلجوقیان، استیلای مغول، شیخزاهد، تیموریان، اروپا، انقلاب شیعی، اسماعیل، بازدارندگی، خانقاههای بورسا، مسیر تجاری جدید، عبور از فرات، درگیری، اقتضائات، جزیره شاها، شب پرستاره، امید و مسیر تجاری قدیم است.
کتاب «گزارش یک انقلاب شیعی: آناتولی ۸۷۸ قمری»، تألیف امیر فروزان در ۱۸۰ صفحه، شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات میرفندرسکی راهی بازار نشر شده است.
نظر شما