گفتوگوی ایبنا با نویسنده کتاب «گام اول پیروزی»؛
اختلاف سلیقهها در بیان رویدادها و تحلیل تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی به وحدت برسد
نویسنده کتاب «گام اول پیروزی» گفت: اختلاف سلیقه و موضعگیریها در بیان رویدادها و تحلیل تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی باید به وحدت برسد و یک مأخذ قابل دفاع و ارزشمند ایجاد شود که به عنوان منبع و مأخذ برای تمامی نویسندگان و فیلمسازان قرار گیرد.
هدف از نگارش کتاب، نگاه به عملیاتهای مهم نیروی زمینی ارتش در اولین سال جنگ تحمیلی است. متأسفانه در سال اول جنگ مسئولان جمعآوری اخبار جنگ و رسانهها آنچنان که باید فعال نبودند و مسائل مربوط به عملیاتهای آفندی و پدافندی خیلی خوب معرفی نشدند.
در سال اول جنگ اتهاماتی به نیروی زمینی ارتش وارد شد مبنی بر اینکه آنچنان که باید نیروی زمینی در سال اول جنگ مؤثر نبوده است، لذا این کتاب تلاشی است برای رد اتهامات به نیروی زمینی. در ادامه گفتوگو با احمد حسینیا، سرهنگ بازنشسته و نویسنده کتاب «گام اول پیروزی» را از نظر میگذرانیم.
تألیف کتاب «گام اول پیروزی» چگونه شکل گرفت و نخستین جرقههای آن چگونه و کجا زده شد؟
جرقهها و انگیزههای اولیه این کتاب اتهاماتی بود که در اوایل جنگ متوجه ارتش شده بود و گفته میشد که ارتش ایران آمادگی دفاع ندارد و عراق هم به هر شکل و شیوه که دوست دارد وارد خاک ایران شده و حتی بیاحترامیهایی در این نقل قولها و ادعاها دیده میشد که ارتش زمینها را واگذار میکند و در سالهای بعد نیز در رسانهها به تبلیغات خود ادامه میدادند و درواقع ارتش در سال اول جنگ تحمیلی در مظان اتهام قرار گرفته بود و از سال دوم که سپاه آمد، عملیات شکل موفقیتآمیزی به خود گرفت و این کتاب در پاسخ به افرادی که میخواستند تفکیک و تزلزل را در نیروهای مسلح ایجاد کنند شکل گرفت و فعل و انفعالاتی که آن زمان توسط نیروهای ارتش و سپاه صورت گرفته را مورد بررسی قرار داده است.
لطفاً توضیحاتی در رابطه با محتوای کتاب و عنوان آن بفرمایید.
در این کتاب اول سعی کردیم که مخاطبان را نسبت به این مسأله که ارتش غافلگیر نشده آگاه کنیم. همانطور که در این کتاب ذکر شده، ارتش از مدتی قبل از آغاز جنگ تحمیلی، نیروهای خود را در خطوط مرزی مستقر کرده بود و تعدادی از نیروهای ارتش در کردستان مستقر بودند و درگیر مسائل داخلی بودند و لشگر 81 و 92 زرهی خوزستان لشگرهای سرزمینی بودند که مسئولیت دفاع در غرب و جنوب را بر عهده داشتند و تعدادی از یگانها هم از نقاط دیگر به این مناطق اعزام شده بودند. از قبل هم گزارش یگانهایی که در مرز مستقر بودند، حاکی از آمادگی و هشدارهایی به مسئولان بود که عراق قصد حمله به ایران را دارد و اینکه گفته میشود ارتش در ابتدای جنگ غافلگیر شد، این کتاب بر اساس نامهها و مدارک موجود ثابت میکند که اینگونه نبوده است.
نامگذاری کتاب با عنوان گام اول پیروزی هم به این دلیل است که به صورت کلی موضوع دفاع در برابر عراق در سال اول به دو بخش کلی تقسیم میشود. گام اول این بود که نیروهای دفاعی از پیشروی دشمن جلوگیری کنند و گام دوم این بود که با عملیات بزرگتر دشمن را از خاک بیرون کنیم.
گام اول در یک سال پیشبینی و متوقفکردن دشمن در سه فاز خلاصه شده بود. یکی از آنها تثبیت دشمن با اجرای تکهای محدود به منظور فراهمکردن زمینه عملیات بزرگ بود. دوم این بود که توانمندی آفندی دشمن را تضعیف کنیم و سوم اینکه در زمینه تضعیف روحیه دشمن کار کنیم و فایده دیگرش هم این بود که نقاط ضعف دشمن را در تکهای محدود شناسایی کنیم و در نقطه متقابل روحیه آفندی نیروهای خودی را تقویت کنیم؛ یعنی خودباوری و اعتمادبهنفس در نیروهای خودی ایجاد شود.
در کتاب گام اول پیروزی ممکن است نکته جدیدی از نظر تشریح عملیات وجود نداشته باشد؛ اما هدف کتاب این است که با یک نگاه جدید گام اول پیروزی را در دوران دفاع مقدس مورد بررسی قرار دهد که دقیقاً بعد از یک سال اولین عملیات بزرگ که ثامنالائمه باشد اجرا شد و عملیاتهای بعدی طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس شکل گرفت؛ یعنی زمینه عملیات بزرگ در سال اول پایهگذاری شد.
جذابترین فصل کتاب از نظر شما کدام قسمت است؟
فصلهای این کتاب تفکیکشده نیست و بر اساس اتفاقات تاریخی و رویدادهای عملیاتی تنظیم شده است. مثلاً فصل اول راجع به برهه خاصی از عملیاتی است که در تاریخ خاصی انجام شده و تداوم آن در فصل دوم بیان شده و فصلهای کتاب مستقل نیست و نمیتوان گفت کدام فصل متمایزتر است.
نگاه متمایز در این کتاب نگاهی است که بر اساس سیاست و تاکتیک عملیات شکل گرفته و توقف دشمن، فراهمکردن زمینه عملیات بزرگ، تضعیف روحیه دشمن و غیره را مورد بررسی قرار داده که درواقع هدف و پیام کتاب است.
تفکری که در پی این خاطرهها میتواند شکل بگیرد، چیست و چگونه میتوان نسبت به عمقبخشی بیشتر آن در جامعه کمک کرد؟
مهمترین خصیصهای که تاریخ و تاریخ شفاهی دارد، صداقت در بیان رویدادهاست. اصطلاحی اخیراً از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی بیان شده؛ مبنی بر اینکه ما واقعیتها را تحریف نکنیم و با زاویههای خاص و سلیقهای خاطره تعریف نکنیم. ماباید این نکته را مورد توجه قرار دهیم. پشت بیان خاطره باید نگاه خاص و انگیزه طبقاتی پنهان نباشد و آنچه بوده، بیان کنیم اگر در بیان خاطرات، صداقت، اخلاص و سادگی را ملاک قرار دهیم، بهترین اثر را در جامعه خواهد داشت اما اگر هر نویسنده، فیلمساز و هنرمند اثری ارائه کند که در آن تحریف باشد، این آثار تأثیری نخواهد داشت و باید آثار را از حالت سلیقهای خارج کنیم. جنگ متعلق به همه افراد جامعه بوده و هرشخص در این جنگ سهمی داشته است و باید همه این موارد در آثار مورد توجه قرار گیرد.
امروزه کتابهای دفاع مقدس یکی از مهمترین منابع شناختی مخاطبان نسل سوم انقلاب از دفاع مقدس هستند، این آثار تا چه اندازه سندیت دارند؟ آیا پرتعداد بودن آنها ضرورت دارد؟
بحث کارهای تحقیقاتی و بیان رویدادهای واقعی، مستند به واقعیتهاست. گاهی یک رویدادی را بر اساس مشاهدات خود گزارش میدهید و گاهی هم بر اساس شنیدهها مطلبی را بازگو میکنید. این موارد با هم تفاوت دارد. در مورد اول، نویسنده کتاب بر اساس مشاهدات خود، رویدادهایی که اتفاق افتاده را منعکس میکند و با خاطرات فرق میکند و اینکه بیان خاطرات تا چه حد لزوم دارد با توجه به تنوع و تعدد فراوان که دارد بحثی جداگانه است.
اینکه شما رویدادی را مستند و بر اساس مشاهدات و رویدادهایی بنویسید که در نقل قول آن همه متفقالقول باشند با خاطرهنویسی متفاوت است زیرا خاطره آن سندیت را ندارد و میتواند آمیخته به مسائل هیجانی خاصی باشد.
امروز در تألیف، تدوین و جمعآوری خاطرات رزمندگان جبههها و آثار مربوط به دوران دفاع مقدس با چه مشکلاتی مواجهید؟
اگر رویدادهایی که در زمان جنگ تحمیلی اتفاق افتاده توسط اشخاص مختلف با انگیزههای متفاوت پوشش داده شود، ممکن است در بیان این رویدادها سلیقههای شخصی دخیل شود و الآن تحلیل تاریخ شفاهی جنگ همینگونه شده و برای 8 سال دفاع مقدس سازمانها و نویسندههای گوناگونی با سلیقههای متفاوت این کار را انجام میدهند، در حالی که باید یکدستی در بیان رویدادها وجود داشته باشد و وحدت رویه ایجاد شود و اختلاف سلیقه و موضعگیریها به وحدت برسد و یک مأخذ قابل دفاع و ارزشمند ایجاد شود که به عنوان منبع و مأخذ برای تمامی نویسندگان و فیلمسازان قرار گیرد و تمام هزینههای مربوط به جمعآوری اسناد دفاع مقدس باید متمرکز شود و مدیریتها هماهنگتر شوند.
همچنین در زمینه انتشار و چاپ کتاب، ناشران ممکن است از کمبود کاغذ بگویند؛ اما من به عنوان نویسنده محدودیتی برای تألیف کتاب نداشتم و خط قرمزی تعیین نشده بود و تاکنون هر موضوعی که برای تحقیق و پژوهش پیگیری کردهام محدودیتی وجود نداشته است. ممکن است برخی مطالب در ممیزی تغییر کند؛ اما در تألیف کتاب مشکلی نبوده است. آنچه ممکن است در زمینه تألیف و چاپ کتاب مشکلاتی ایجاد کند، توزیع هزینه، تبلیغات و حمایت مالی است که بین دستگاههای مختلف، متفاوت است.
نظر شما