شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۸:۲۷
داستان کوتاه، ضرباهنگی هماهنگ با زمانه‌ دارد

راضیه مهدی‌زاده گفت: داستان کوتاه، ضرباهنگی هماهنگ دارد با زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، داستان کوتاه، به عمق رفتن را به عهده خواننده می‌گذارد و این تعاملی‌ست پویا میان داستان و خواننده.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به تازگی مجموعه داستان «بعد از هفت قدم بلند» نوشته راضیه مهدی‌زاده توسط انتشارات هیلا به چاپ رسیده است. این مجموعه ده داستان دارد که هر کدام منتخب جشنواره‌ها و جایزه‌های داخلی بوده‌اند. مهدی‌زاده در این مجموعه به تجربه‌های انسانی، مسائل مهاجرین و هویتی و همچنین زبان مادری توجه کرده است. او در این ده داستان شخصیت‌هایی ساخته است که پیوند عمیق اما گسسته‌ای با وطن خویش دارند و در پی یافتن آرامش هستند و آنچه می‌خواهند در مسیر زندگی قدم برمی‌دارند. هر یک از آن‌ها دست به انتخاب‌هایی می‌زنند که این مسیر را تغییر می‌دهد. داستان‌های این مجموعه عبارتند از: هجدهم مهرماه، سفید، زندگی جای دیگری است، اتاقی در زوریخ، کورتانا می‌چرخد، سومین قطره خون بعد از هفت قدم بلند، رویای ایتالیا، حاجی واسموس، ساز شکسته، قلب شکسته خریداریم، چسب زخم. در ادامه گفت‌وگوی ایبنا را با راضیه مهدی‌زاده می‌خوانید. 
 
هر یک از داستان‌های این مجموعه اگرچه داستانی مستقل و جدا هستند ولی نخ‌های ارتباطی یا موتیف‌هایی در داستان‌ها مشاهده می‌شود که آن‌ها را بهم وصل می‌کند. در این باره توضیح دهید؟ 
شخصیت‌ها و فضاها در هر یک از داستان‌ها مستقل است و در شهرها و کشورهای مختلفی رخ می‌دهد. در یکی از داستان‌ها، مادری در شهر اصفهان تبدیل به زاینده رود می‌شود. در داستان دیگر، دختری دوچرخه سوار از ایران را بالای کوه فوجی ژاپن پیدا می‌کنند. داستان دیگر، قصه دختری ست که در منهتن نیویورک زندگی می‌کند، روزها را می‌شمارد تا به ایران مهاجرت کند و مربی باله شود. در یکی از داستان‌ها پسری از بوشهر سفری را آغاز می‌کند و به قبری در آلمان می‌رسد. در داستان دیگر، استاد دانشگاهی در شهر سیاتل آمریکا با الکسا و کورتانا و سیری معاشرت می‌کند. و در نهایت، در داستان آخر، همه این شخصیت‌ها در مقابل نویسنده کتاب (راضیه مهدی زاده) قرار می‌گیرند.
 
نگاه‌تان به داستان کوتاه چگونه است؟ «بعد از هفت قدم بلند» چگونه تجربه‌ای بود؟ 
داستان کوتاه، ضرباهنگی هماهنگ دارد با زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم. موقعیتی، اتفاقی، ایده‌ای، شخصیتی که با آن در برهه‌ای از زندگی و زیستش همراه می‌شویم اما سرعت جهان اطراف، فراغتی برای غرق شدن در هزارتوی پیرنگ داستان و موقعیت و شخصیت را فراهم نمی‌کند. داستان کوتاه، به عمق رفتن را به عهده خواننده می‌گذارد و این تعاملی‌ست پویا میان داستان و خواننده.

کتاب بعد از هفت قدم بلند، ده داستان دارد که در سال‌های مختلف نوشته شده است. داستان‌ها برگزیده و منتخب جشنواره‌های داستان در شهرهای مختلف ایران شده‌اند. به همین دلیل برای من نوعی سفر درونی به اقصی نقاط ایران و جهان بود؛ سفرهایی به اصفهان و بوشهر و شهرهای بزرگ آمریکا مثل نیویورک و سیاتل و شهرهای حاشیه‌ای سوئیس و آلمان.
 
یکی از عناصری که در داستان‌های این مجموعه به چشم می‌خورد تجربه‌ زیسته مهاجرین است که مانند آونگی میان رفتن، ماندن وآمدن به سرزمین مادری، در حرکت هستند و خاطراتی که دائما بار زیستن را برای‌شان سنگین‌تر می‌کند. درباره این نگاه بیشتر به ما بگویید. 
در بسیاری از داستان‌ها شخصیت‌هایی را داریم که رفته‌اند اما هنوز در جغرافیای هویتی و فرهنگی وطن زیست می‌کنند و شخصیت‌هایی که مانده‌اند اما مدت‌هاست که رفته‌اند و هیچ ارتباط مستقیم روانی و ذهنی با جغرافیای کشوری که در آن زندگی می‌کنند ندارند. این سوال، من را یاد قسمتی از نامه ابراهیم گلستان به سیمین دانشور می‌اندازد که در کتاب «نامه به سیمین» چاپ شده است. گلستان می‌نویسد: «مهاجرتش از خیلی پیشترها زمانی که در محله دروس تهران زندگی می‌کرد آغاز شده بود.» زیرا ماندن و رفتن در معنایی عمیق‌تر رخ می‌دهد؛ در ذهن. وطن، ساحتی‌ست در ذهن و روان آدم و مرزهای این وطن را خیلی چیزها گشادتر و تنگ‌تر می‌کنند؛ چیزهایی مثل فضای خانواده، علاقه ها و دوستان و...

 
در این مجموعه زبان مادری، اهمیت دو چندانی دارد. احتیاج به هم‌زبانی، بیان برخی احساسات و همچنین آن فراموشی که شخصیت تمام آنچه داشت را جز زبان مادری و کودکی‌اش فراموش کرده بود. زبان از نظر شما چگونه کارکردی دارد؟
 زبان مادری با زیست مستقیم و اتصالی که از طریقی تن و گوشت و پوست و استخوان برقرار می‌شود و همچنین پستوهای حافظه ارتباط مستقیم دارد. در این داستان‌ها، زبان مادری، چنپره زدن در انتهای وجود خود است. نویسنده سوریه‌ای به اسم غاده السمان که به شش زبان زنده دنیا می‌خواند و می‌نویسد و از کودکی در کشورهای مختلف زندگی کرده است درباره زبان مادری چنین تجربه‌ای را بیان می‌کند: «وقتی پدرم سفیر بود شش زبان به من آموخت. نمی‌دانست که این زبان دانی چقدر بر رنجم خواهد افزود. به ناگاه دریافتم که می‌توانم به زبان شش ملت سخن بگویم اما از ارتباط کامل با یک نفر ناتوانم.  از زمانی که دمشق  و زبان مادری‌ام را ترک کرده‌ام با همه دنیا آشنا شده‌ام ولی با آرامش و یقین نه.»
 
موضوع بعدی‌ای که در این مجموعه داستان به چشم می‌خورد و نشان پرداخت جدی شما دارد: فاصله طبقاتی است البته نه به شکلعریان آن بلکه با نمادهایی که ایجاد کرده‌اید. دخترها در این داستان‌ها به نوعی نمادی از آدم‌هایی هستند که به زندگی اکنون‌شان نه می‌گویند و می‌خواهند مسیر خودشان را پیدا کنند. 
دخترهای داستان‌ها، آری گویان به مسیر زندگی هستند. در مسیر، جاری می شوند و در برابر اتفاقات پیشِ رو، گشودگی ذهنی و روانی دارند. از این جهت، بین این شخصیت‌ها و منفعل بودنِ وضعیتی که در آن قرار گرفته‌اند، فاصله ایجاد می‌شود. این فاصله طبقاتی بیشتر از اینکه معنای اقتصادی داشته باشد در جهت هویت‌هایی‌ست که خودشان را از تعریفِ همیشگی و قالبی جامعه جدا می‌کنند و بدین ترتیب میان آن‌ها و جامعه راکد اطرافشان، فاصله ایجاد می‌شود.
 
مجموعه داستان «بعد از هفت قدم بلند» نوشته راضیه مهدی‌زاده در 112 صفحه و با قیمت 17 هزارتومان توسط انتشارات هیلا به چاپ رسیده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها