جلسه نقد و بررسی این کتاب که اثری است نوشته محمد سکاک و در قزوین به چاپ رسیده است، با حضور جمعی از استادان حوزه ادبیات و نیز رعلاقمندان به شعر و ادب فارسی بر بستر فضای مجازی برگزار شد.
حافظ فیلسوف زندگی است
سیدمحمد حکاک نگارنده کتاب «فلسفه زندگی از نظر حافظ» گفت: تلاش ما در این کتاب این نیست که حافظ را فیلسوف معرفی کنیم؛ اگرچه گاهی خود حافظ نیز چنین ادعایی ندارد، اما با مشاهده رهنماییهای حافظ میتوان او را فیلسوف زندگی دانست چرا که آثار تولید شده ادبی برجستهای که امروز در دست ماست، بجز جنبههای شگفت انگیز ادبی، محتواهای ارزشمندی نیز داشته است چرا که آثار ادبی معلم بشرند و بعد از کتابهای آسمانی مسیر زندگی را پیش روی انسان قرار میدهند.
حکاک اضافه کرد: ما میبینیم تاثیر حافظ در زندگی انسان بسیار بیشتر از فیلسوفان است که مباحث را با نگاهی فیلسوفانه بیان کردند، نگاه ما در این کتاب به خود حافظ است که با اشعار به بیان فلسفه زندگی پرداخته است.
وی افزود: روش کتاب پیشرو پژوهشی است ولی از بیانات و سخنان دیگران بهره نجستهایم، و به عبارتی از سرچشمه منشا گرفتهایم و تولید علم را از دل خود کتاب حافظ برگفتهایم.
این نویسنده قزوینی تصریح کرد: برخلاف چیزی که معمول است، از ارجاعات استفاده نکردیم و در اعمال این روش بنای بنده این بوده است که خودم را بر حافظ تحمیل نکنم و اما اینکه چقدر موفق بودهام باید از سوی مخاطبین قضاوت شود؛ چرا که در بسیاری از آثاری که از حافظ خوانده شده است، افراد تلاش کردند تا حافظ را تاییدکننده زندگی خود بدانند از این رو سعی کردم تا حافظ را آنگونه که هست، معرفی کنم.
حکاک افزود: اینکه تصورات ذهنی خودم را با تطبیق اشعار حافظ تثبیت کنیم، مسیری است که در چند سال گذشته به کار گرفته میشود که از نظر بنده ظلم به فلسفه زندگی حافظ است.
رد پایی از باده انگوری در اشعار حافظ دیده نمیشود
وی گفت: در باب حافظ شرحهای ادبی زیاد نوشته شده است و در این خصوص محتواهای زیاد ارزشمندی تولید شده است اما بنده تلاش کردم در این کتاب معنای عشق و معنای باده را از منظر حافظ بیان کنم.
این نویسنده قزوینی افزود: عشق از نظر حافظ یک طیف است و میتواند عرفانی و زمینی باشد، و در نهایت تعلیم آخرتی حافظ برای روز معاد عشق و معرفت خداوند است.
حکاک افزود: ما حتی یک مورد هم از حافظ پیدا نمیکنیم که معنای باده او انگوری باشد و ادعای بنده این است که در این کتاب توانستهام با استناد از اشعار خود حافظ معنای باده و عشقی را که حافظ دم به دم از آن سخن میگوید، بیابم و به مخاطبانم ارائه کنم.
حیات معنایی حافظ، فلسفه زندگی است
وی ادامه داد: کتابها، درس گفتارها و آموزشهای متفاوتی که با عنوان معنای زندگی در جامعه متداول شده در تلاش است تا هر کسی بافتهها و یافتههای خودش را بیان کند، اما کاری که استاد دکتر حکاک کردند این بوده است که معنای زندگی را از دل دریا سوال کرده است، چرا که از گمشدگان ساحل نمیتوان گوهر و مقصود دریا را جست.
وی گفت: از این رو از حافظ که به نوعی بیانگر ادبی و استاد ماست نگاه ایشان به زندگی را سوال کرده است و درسی که از ایشان میتوانیم برای زندگی امروزمان بیاموزیم در کتاب در دو بخش آوردهاند.
حضرتیها افزود: پس از تمهیدی که در آغاز برای بیان فلسفه زندگی مطرح کردند، کتاب را به دو بخش عمده تقسیم کردند که فلسفه نظری حافظ و فلسفه عملی حافظ این دو بخش اساسی هستند.
این پژوهشگر ادبی گفت: در این دو بخش با بحث مبدا از کجا آمده ام، آغاز شده است و با دیدگاه حافظ که من مسافری بهشتی ام و از عالم اعلاء آمدهام و این مسئله را میتوان در جای جای اشعار حافظ مشاهده کرد.
حضرتیها افزود: فصل دیگر این کتاب ادامه مسیر زندگی است و دنیا را از منظر حافظ با اوصاف بد و نیک جهان برشمرده است که ناپایداری، زوالپذیری، بیوفایی دنیا را از صفات بد دنیا برشمردهاند و آن را سرای مکر و حیله و غرور دانستهاند و از این رو بیان میکند که تصور آسایش در این دنیا نباید داشت و همه اینها را با شواهد فراوان از حافظ بیان کردند و سعی کردند حافظ و نگاه او را آنطور که خود حضرت حافظ معرفی کرده است، بیان کنند.
حافظ مسیر زندگی بشریت را در اشعار خود به تصویر کشیده است
این استاد ادبیات و زبانشناس قزوینی ادامه داد: در فصل بعدی این کتاب به این پرداختند که آیا دنیا صرفا دارای این بدیهاست و یا اینکه صفات خوبی هم دارد و دنیا را رازی میداند که عقل که یکی از ابزارهای گشایش این راز است در این مسیر چندان توانمند نیست.
وی افزود: در این ادامه مسیر و مقصد را بیان میکند و اشاره میکند که من باید دوباره به اصل خود بازگردم که بهشت برین و روح الهی است و باید به این سمت حرکت کنم، چرا که آنجا دارالسلام است و جایی است که در حقیقت رندان امکان راه یابی به آنجا دارند.
حضرتیها گفت: دوستی و مدارا با مردم، دعای سحرگاهی که کلید گنج مقصود است و پرهیز از مصاحبت حکام و این که انسان خود را در اختیار قدرتمندان و حاکمان قرار ندهد که جانش دچار ظلمت میشود و نا امید نبودن از خدا و اجتناب از سخت گیری کارها از توصیههایی است که از اشعار حافظ برای گذران نیکوی زندگی بیان شده است.
این زبان شناس و پژوهشگر ادبی قزوینی افزود: در ادامه برای جهان دوم و مسیر ادامه پیش روی انسان و مسئله معادو مقصد نیز راهبرد اصلی حافظ «عشق، معرفت شهودی نسبت به خدا و ندیدن خود» این راهبرد است.
وی ادامه داد: حافظ از ائمه مدد میجوید، توکل و سحرخیزی و پرهیز از عافیت طلبی، عمل به حقیقت و تبعیت از پیر راه آشنا و اهمیت داشتن رفیق، تبعیت از خرد و حکمت را ابزارهای طی کردن این مسیر میداند و اگر در کلاس حافظ بنشینیم این نکات را خواهیم آموخت.
حضرتیها گفت: حافظ فلسفه زندگی را با حافظ در آمیخته و معانی را در دید قرآن و اشعار یکجا جمع کرده است و فلسفه ای کامل برای زندگی ما ارائه نموده است که نیاز است تا امروز به کار بگیریم.
حافظ اعتقادی به مفهوم «هنر برای هنر» نداشته است
رضا سمیعزاده زبان شناس و استاد زبان فارسی نیز در ادامه این جلسه در این خصوص بیان کرد: وظیفه ما امروز این است که کاری کنیم که مخاطبان حافظ افزایش یابد و قطعا خود حافظ میتواند تعلیم و تربیت را انجام دهد.
وی افزود: دکتر سکاک به معنای واقع حافظ خوانان را افزایش میدهد، چرا که به مسئله به چشم عتیقه سازی نگاه نکرده است و توانسته از هنر برای هنر بهره نگیرد و معنای روزمره به آن ببخشد.
این زبان شناس گفت: حافظ اعتقادی به هنر برای هنر به معنای رایج در قرن 19 نداشته است، و تعارف هم نداریم چرا که مواضع او به صراحت در اشعارش آورده شده است.
سمیع زاده بیان کرد: حافظ از جمله افرادی است که در واقع یک وجهی و فقط و فقط دارای یک نگاه به یک شی نیست و به جهان نگاهی شامل انداخته و همه وجوه جهان را میبینید و همه وجوه عرفان و فلسفه و ... را میبینید و از این روست که ظرفی فراهم شده است تا همه افراد بتوانند غذای روح خود را از اشعار حافظ بهره بگیرند.
نظر شما