گودرز رشتیانی در گفتوگو با ایبنا:
آثار باستانیپاریزی در افزایش سطح سواد عمومی ایرانیان نقشی داشته است
گودرز رشتیانی گفت: «پیغمبر دزدان» کتابی دانشگاهی نیست، در عین حال رمان و داستان زرد هم نیست و سهم مهمی در تقویت بینش تاریخی تودههای مردمی دارد که با حداقل سواد خود میتوانند از بینش تاریخی بیشتری بهرهمند شوند.
با توجه به شیوه نگارش دکتر باستانی پاریزی به نظر میرسد ایشان معتقد بودند تاریخ را باید با جنبههایی از ادبیات و علوم اینچنینی به مردم معرفی کرد چه نظری درباره این موضوع دارید؟
استاد باستانی پاریزی از روشهای متعارفی که سایر استادان تاریخ برای آموزش و انتقال تجربه استفاده میکنند، چندان استفاده نمیکرد و اساسا چندان هم معتقد نبود که تاریخ را با روشها و ابزارهای معمول میتوان تدریس کرد. شیوه او در آموزش منحصربهفرد بود و این سبک و شیوه با درگذشت ایشان به پایان و سرانجام خودش هم رسید. او معتقد بود که تاریخ را نهتنها بر اساس متون تاریخی، بلکه بر اساس متون ادبی، روایتهای عامیانه، تاریخ شفاهی و... میتوان به نحو شایستهتری آموخت و به نسل جدید هم انتقال داد.
تسلط ایشان بر شناخت متون ادبی و اشعار و دیوانهای فارسی بسیار بود. ارجاعات او به اشعار و متون ادبی همانند ناصر خسرو، انوری ابیوردی، سعدی و دیگران بسیار در نوشتههای او دیده میشود. باستانی ذوق و قریحه شاعری هم داشت و حسب موضوع از اشعار خود هم استفاده میکرد.
برخی بر این باورند که باستانی قصد داشت که تاریخ را برای خواننده شیرین و جذاب کند و این را مهمترین عامل در افزایش مخاطبان وی میدانند. من خیلی با این ادعا موافق نیستم. اساسا باستانی پاریزی دنبال تغییر در رخدادهای تاریخی نبود که خوشایند مردم واقع شود. اگر بر این موضوع تاکید کنیم، اساس پژوهشهای تاریخی پاریزی دگرگون میشود و از دایره تاریخی بودن خارج میشوند. میتوان گفت او تاریخ را فارغ از روایتهای سیاسی و کلان بر توجه به زندگی مردم عادی متمرکز میکرد که همین ویژگی او را از دیگران متمایز میکرد. ازین رو اقبال بیشتر به آثار او همین توجه او به زندگی مردم عادی است و البته این روایت زندگی مردمان عادی تلخیها و شیرینیهای خاص خود را دارد.
برخی از پژوهشگران معتقدند باستانی پاریزی بیش از آنکه به تاریخ حکومترانان بپردازد به تاریخ مردم پرداخته است این ادعا را چگونه میبینید؟
بله. حوزه پژوهشی ایشان بیشتر به حوزه زندگی مردم و پیوند این زندگی با گذشته تاریخی متمرکز بود. باستانی پاریزی کمتر به زندگی سیاسی یا تاریخ طبقه بالای جامعه میپرداخت. اگر بخواهم یک تقسیمبندی بر اساس آثار باستانی انجام بدهم، بخشی از آثار او تصحیح متون تاریخی است. او چند متن مهم درباره تاریخ کرمان را تصحیح کرده است و از جهت کیفیت همتا ندارد که از این میان میتوان به «تذکره صفویه کرمان» از مشیزی، «سلجوقیان و غز در کرمان» از افضلالدین کرمانی، «عقدالعلی للموقف الاعلی» ( قدیمیترین تاریخ مربوط به حوادث کرمان در عهد سلاجقه) از اوحدالدین کرمانی، «تاریخ کرمان» (سالاریه) از احمدعلی وزیری.
بخش دیگر آثار باستانی مقالهنویسی او یا به عبارت دیگر روزنامهنگاری او است. شاید باستانی پاریزی تنها مورخی باشد که در روزنامههای کشور به صورت مستمر یادداشت و مقاله مینوشت. او در روزنامه اطلاعات صفحهای کامل داشت و حتی دفتری هم در روزنامه اطلاعات به او اختصاص داده بودند. بخش دیگر مطالعات باستانی پاریزی، آثار علمی و پژوهشهای روشمند ایشان است. باستانی پاریزی چند متن مهم تاریخی دارد که به نظرم مهمترینشان «اقتصاد و سیاست عصر صفوی» است. این کتاب نشان میدهد باستانی چقدر به روشهای پژوهش در تاریخ مسلط است. «تلاش آزادی: محیط سیاسی و زندگانی مشیرالدوله پیرنیا»، «اخبار ایران از کتاب الکامل ابن اثیر» و تعدادی دیگر از همین دسته هستند.
دسته دیگر هم آثار عامیانهتر باستانی است که بیشترین تعداد آثار ایشان از این سنخ هستند که میتوان به کتاب «پیغمبر دزدان» اشاره کرد که تا کنون دهها بار تجدید چاپ شده است. «نای هفت بند»، «هشلالهفت»، «اژدهای هفتسر»، «خاتون هفت قلعه»، «حصیرستان»، «زیر این هفت آسمان»، «سنگ هفت قلم»، «شاه منصور» (پهلوان گرزهنده من)، «مزار خواجگان هفت چاه»، «شاهنامه آخرش خوش است» و چند اثر دیگر از همین دسته هستند که این دسته اخیر باعث معروفیت و محبوبیت بیشتر استاد در فضای فرهنگی جامعه ایران شدهاند.
دسته دیگر هم ترجمههای استاد باستانی است. باستانی به عربی، انگلیسی و فرانسوی مسلط بود و آثاری را از این زبانها ترجمه کرده است همانند «اصول حکومت آتن» از ارسطو، «ذوالقرنین یا کورش کبیر» از ابوالکلام آزاد. همچنین باید به راهنماییها و مشاورههای ایشان در رسالهها و پایاننامههای دانشجویان هم اشاره کرد. ایشان برخلاف استادان حال حاضر میل زیادی به مشاوره و راهنمایی رساله و پایاننامه نداشت. ایشان تنها چهارده رساله را با این سمت بر عهده داشت که فقط و فقط هم درباره تاریخ کرمان است. باستانیپاریزی در نقد آثار مکتوب هم دستی داشت و سبک جدیدی در نقد خود اختراع کرد که در کتابش با نام خود مشت و مالی آن را عرضه کرده. در مجموع وقتی آثار باستانی را کنار هم میگذاریم، یک کارنامه درخشان، متنوع، با مخاطبان بسیار به دست میآوریم.
بخش زیادی از تالیفات ایشان درباره کرمان است جدایی از تعلق خاطر استاد پاریزی به کرمان به علت تولدشان در این استان به نظرتان چه مسائلی باعث شده است ایشان به این موضوع بپردازند؟
همانطور که خود باستانی هم گفته است، او عهد کرده بود دست به هیچ قلمی نبرد و در هیچ کنفرانسی شرکت نکند، مگر اینکه نوشتهاش ربطی به کرمان داشته باشد. او تا پایان عمر به این عهد وفادار و پایبند ماند. با قلم هنرمندانهاش، حتی اگر به موضوعاتی به غیر از کرمان میپرداخت، آن اثر را به نحوی به کرمان مرتبط میکرد. در واقع کرمان محور و اساس نوشتههای او است.
در سالهای اول بعد از فروپاشی شوروی کنفرانسی در وزارت خارجه با موضوع روابط فرهنگی و تاریخی ایران و گرجستان برگزار میشد. در آن کنفرانس پاریزی سخنران بود. برای من بسیار جالب بود که باستانی پاریزی با توجه به عهدی که با خود بسته، چگونه میخواهد در این کنفرانس از کرمان بگوید؟ سخنرانیاش شگفتآور بود. ایشان درباره یک کرمانی در کنار رود کورا در دوره تیمور لنگ صحبت کرد!
از آنجایی که شما کلاس درس ایشان را تجربه کردهاید چه ویژگیهایی در روش تدریس ایشان وجود داشت که او را از دیگر استادان متمایز میکرد؟
باستانی از نظر شیوه تدریس نیز با باقی استادان متفاوت بود. ایشان اعتقاد چندانی به شیوه کلاسداری متعارف نداشت. در درسی که بنده با باستانی گذراندم، تنها روز اول سر کلاس آمد و نیم ساعتی را درس داد. او نقشه ایران را کشید و در آن نقشه نیز جای کرمان را مشخص کرد! کمی هم درباره اهمیت کرمان در تاریخ ایران صحبت کرد. او نه منبعی معرفی میکرد نه امتحانی میگرفت. در این کلاس دانشجویان باید مقالهای را آماده میکردند و آن را به استاد تحویل میدادند که خوشخط بودن آن علاوه بر محتوای مقاله برایش اهمیت بسیاری داشت. اما دفتر ایشان در دانشگاه همیشه به روی همه باز بود. دانشجویان میآمدند و سوالهایشان را میپرسیدند و ایشان نیز با صبر و حوصله به تمام آنها پاسخ میدادند.
ایشان تالیفات متعددی در حوزههای مختلف تاریخ پژوهی دارند به نظر شما کدام کتاب ایشان را میتوان اثری ماندگار و معتبر نامگذاری کرد؟
باستانی پاریزی کتاب و مقاله مهجور ندارد. هرکدام از آثار او به نحوی موردتوجه قرار میگیرد. اگر بخواهم انتخاب کنم، کتاب «سیاست و اقتصاد عصر صفوی» (چاپ اول در ۱۳۴۸) کتاب بسیار مهمی است و هنوز هم کتاب مرجع محسوب میشود.
شاید شیوه ایشان در تاریخ نگاری اشکالاتی را هم در انتقال این علم به وجود بیاورد به نظر شما کدام کتاب از استاد از این نظر دچار ضعف است؟
مسئله این است که این آثار متنوع هستند و هرکدام کارکرد خاص خودش را دارد. اگر «پیغمبر دزدان» کتابی دانشگاهی نیست، در عین حال رمان و داستان زرد هم نیست و سهم مهمی در تقویت بینش تاریخی تودههای مردمی دارد که با حداقل سواد خود میتوانند از بینش تاریخی بیشتری بهرهمند شوند. کارکرد این اثر و آثار مشابه دیگر که به آنها اشاره شد در همین تعمیق بینش تاریخی تودههای مردم است. سایر محققان حوزه تاریخ ممکن است این شیوه را نپسندند، اما باستانی پاریزی عامدانه این سبک از نوشتن را انتخاب کرده است و به آن پایبند هم بوده است. ابداع این سبک و به اوج رساندن آن از جمله میراث خود پاریزی است. اگر ادعا کرد که آثار او در افزایش سطح سواد عمومی ایرانیان نقشی داشته است چندان بیراه نیست.
نظر شما