نویسنده آمریکایی داستانهای علمیتخیلی اعتقاد دارد داستانهای علمیتخیلی آیینه تمامقد مقابل انسانها هستند که در واقع درون خود ما را نشان میدهند و میتوان به واسطه آنها آینده را پیشبینی کرد.
رابطه انسان و داستان علمیتخیلی را به آینه توصیف کردید. کمی بیشتر توضیح میدهید؟
داستانهای علمیتخیلی خوب میتوانند خودمان را به ما نشان دهند و همه ابعاد و جوانب انسان را نمایش می دهند. این داستانها به ما اجازه میدهد بیشتر درباره ابعاد مختلف بیرون و درونمان فکر کرده و به روشهای غیرمعمول زندگی انسان روی کره زمین فکر کنیم.
در زمان فعلی فکر میکنید این نوع داستانها چه نقشی در جامعه داشته باشد. به عبارتی نقش داستان با وجود مشکلات سالهای اخیر با سالهای گذشته تفاوت کرده است؟
در هر زمانی داستانهای این دست نقش خود را دارند. شما نمیتوانید داستان علمیتخیلی را به یک زمان خاص محدود بدانید. در هر زمان انسان دارای تخیل مربوط به آن دوره است و در زمان امروزی با تکنولوژی و امکانات فضانوردی تخیل بیشتری به سراغ انسان میآید. سالهای تکنولوژی خیلی سریع میگذرد و داستانهای بیشتری رقم میزند. سال 2010 انگار هزاران سال پیش بوده باشد.
در جایی هم گفته بودید که با داستان علمیتخیلی میتوان آینده را پیشبینی کرد. درست است؟
به این صورت نه؛ منظورم این است که آینده را کسی ندیده است؛ ولی میتواند برای آن پیشبینی کند و تدارک لازم برای زندگی در آن زمان را ببیند. حالا بهترین ابزار در دنیای ادبیات داستانهای علمیتخیلی است و زمان هم ثابت کرده که این داستانها برای رشد تکنولوژی و اختراعات تا حدودی مفید بوده است. من اعتقاد دارم آینده هر نفر بستگی به خودش و تخیلاتش دارد. هرکسی یک آینده منحصربهفرد دارد و هر شخصی نیز یک داستان علمیتخیلی درون خود دارد. آینده متعلق به همه انسانهاست ولی هرکسی میتواند بهطور جداگانه آن را تصور کند و در ذهنش بپروراند.
نظر شما