برنامهسازان رادیو و تلویزیون و دیگر رسانهها تا چه میزان در کاربرد درست زبان فارسی موفق بودهاند؟ پاسخ این پرسش نیازمند بررسی ساعتها برنامه تولید شده در صدا و سیما است و به آسانی نمیتوان به آن پاسخ قطعی داد. تردید نیست که کارگزاران این برنامهها همگی دوستدار زبان فارسی هستند و از دل میخواهند این زبان درست به کار برده شود. در نگاهی اجمالی به برنامههای پخش شده از صدا و سیما میبینیم که به رغم صرف وقت و هزینه اوضاع زبان فارسی در این رسانهها مطلوب نیست. در اخبار روزانه و گزارش مسابقههای ورزشی این نقیصه را به وضوح میبینیم. هنگام پخش بازیهای فوتبال جام ملتهای آفریقا که سال 2019 در مصر برگزار شد، گزارشگر یکی از مسابقهها اعلام کرد تیم «کایرو» (Cairo) در بازیهای دور اول خیلی خوب ظاهر شد! این گزارشگر که به احتمال بسیار زیاد از روی پایگاههای خبری غیر فارسی اطلاعات خود را روزآمد کرده بود، یا نمیدانست که Cairo همان قاهره مصر است یا این طور گفتن را نشانه انگلیسیدانی خود پنداشته و به نوعی تفاخر کرده است. با این حال تعجب وقتی بیشتر میشود که از میان دوستان و همکاران او در زمان پخش مسابقه کسی به او تذکری نداده است! تا این حد بیخبری و ناهماهنگی در رسانهای فراگیر در هنگام پخش مسابقهای با مخاطبان پرشمار جای نومیدی و افسوس دارد.
با گسترش امکان بهرهمندی از فضای مجازی در اقصا نقاط کشور، این روزها بازار تهیه و پخش انواع مجموعههای تلویزیونی و برنامههای سرگرمکننده داغ است. این که هر یک از این برنامهها تا چه میزان در کار و اهداف خود موفق بودهاند سخنی دیگر است و از موضوع بحث ما خارج. سعی داریم در این نوشته کوتاه نگاهی اجمالی به برنامه «مافیا» به تهیهکنندگی و کارگردانی سعید ابوطالب از منظر نحوة استفاده از زبان فارسی بیندازیم. این انتخاب به دلیل موفقیت این برنامه در جذب مخاطب و به ویژه نوجوانان و جوانان است. این دو گروه سنّی به دلیل مشارکت بازیگران و ورزشکاران و خوانندگان محبوب خود در این برنامه و همچنین به دلیل اینکه با ساز و کار این بازی بیگانه نیستند و احیاناً خودشان هم در دورهمیهای خود ( در زمان نبود کرونا!) «مافیا» بازی میکردهاند، جذب این برنامه شدهاند. «مافیا» سوای جذابیتهای بصری به دلیل نحوه استفاده از زبان فارسی و بهرهمندی فراوان از واژگان انگلیسی موضوع این یادداشت است. زیرا شرکتکنندگان در «مافیا» با آگاهی و گاه تفاخر از واژگانی انگلیسی استفاده میکردند که معادلهای جاافتاده و مناسب در زبان فارسی دارند. چند نمونه را صرفاً برای اطلاع مخاطبان میآوریم:
- 7 نفر به من Target زدند؛ به جای 7 نفر مرا متهم کردند.
کارآگاه فلانی را shot کرد؛ به جای کارآگاه فلانی را هدف گرفت یا کارآگاه فلانی را کشت یا کارآگاه فلانی را زد.
رأی من به تو fifty-fifty است؛ به جای هنوز رأی من به تو قطعی نیست یا تصمیم نگرفتم یا رأی من به تو 50-50 است.
آقای فلانی چرا همهاش cover میکنی؟ به جای آقای فلانی چرا همه را تأیید میکنی؟
دکتر دیشب همه را save کرد؛ به جای دکتر دیشب همه را نجات داد.
کاری به act گرداننده بازی نداشته باشید؛ به جای کاری به رفتار و عملکرد گرداننده بازی نداشته باشید.
فلانی خیلی nice بازی میکند؛ به جای فلانی هوشمندانه یا زیبا بازی میکند.
بر این فهرست میتوان همچنان افزود امّا قصد نویسنده این یادداشت به هیچ وجه نمایاندن «شوخ» شرکتکنندگان و سازندگان این برنامه نیست. برعکس بر این باور است که با همة خرجی که از زمان شکلگیری طرح این برنامه تا واپسین مراحل تولید و پخش آن صورت گرفته و تلاش شده چیزی کم گذاشته نشود؛ اما به زبان به عنوان مهمترین عامل ایجاد ارتباط میان عوامل برنامه با مخاطبان خود در شهرها و روستاهای دور و نزدیک التفاتی نشده است. در واقع آنچه بیش از همه در ذهن مخاطبان جاگیر میشود همین تعبیرها و واژگان زبانی است. وقتی به راحتی میشود واژگانی را استفاده کرد که همه ما در روز بارها به کار میبریم و هیچ تکلّف و نخوتی در آن نیست؛ چرا از واژگان غریب و نامفید استفاده کنیم. امروز دیگر دانستن زبان انگلیسی یا یک زبان زنده دیگر امری عادی است و تفاخری ندارد. وانگهی شاید خوانندگان هم دیده باشند که دانشمندان زبده و مترجمان زبردست با آنکه زبان غیرفارسی میدانند؛ اما از کاربرد آن در امور روزانه پرهیز میکنند؛ زیرا دامنه واژگانی سرشار و وسیع دارند و چون به زبان فارسی دلبستگی دارند با درست بهکاربردن آن سعی در حفظ آن دارند.
وقتی نوجوانی که تا زمان دیدن «مافیا» هیچ وقت واژه target را به کار نبرده است، اینک آن را از زبان شخصیّت محبوب خود میشنود، اول نوعی بیگانگی دارد و سپس چون گوینده را دوست دارد پس از مدتی خود نیز این واژه را به کار میبرد. به همین دلیل است که این نوع سخن گفتن موجب تأثیری ویرانگر بر زبان مخاطبان میشود.
بهکاربردن درست زبان مستلزم مطالعه است. وقتی که کتاب نخوانیم، دامنه واژگانی ما تهی از واژههای تراشخورده و رنگارنگ است تا در زمان مناسب و به فراخور مکان از آن بهرهمند شویم. زبان فارسی روزگاری از خلیج بنگال تا دریای بسفر زبان مفاهمه و ادبیات مردمانی متمدن بوده است. درست است که امروز زبان فارسی کهنسال شده است؛ ولی همواره باید آن را با آگاهی و با درست بهکاربردن سرزنده و پویا نگاه داریم. امروز زبان فارسی نزد ما امانت است و ما زیر بار این امانت باشکوه و وزین هستیم.
نظر شما