در ابتدا درباره این کتاب با عنوان مفهوم شناسی سیاسی در اندیشه امام خمینی (ره) توضیح دهید؟
کتاب مفهوم شناسی سیاسی در اندیشه امام خمینی چنان که از عنوان آن بر میآید تلاشی است در راستای شناخت، تبیین و تحلیل برخی از مهمترین مقولات و مفاهیم سیاسی در اندیشه امام خمینی که از دو حیث برای خوانندگان میتواند جذابیت داشته باشد: نخست مفاهیم و مقولاتی که در این پژوهش به آنها پرداخته شد که از حیث به روز بودن و اهمیت موضوعی در خور توجه هستند؛ بدین صورت که به مقولاتی چون معنویت و سیاست، مشارکت سیاسی غیر انتخاباتی، نقد تحجر و تحجرگرایی، سرمایه اجتماعی، هویت، تربیت سیاسی در قالب فصول مستقلی پرداخته شده است که از جمله موضوعات مهم و به روز جامعه ما هستند. دوم این که شیوه تحقیق و نگارش اثر نیز در قالب یک فعالیت جمعی بوده و از یک پژوهش فردی متمایز میشود. بر این اساس در انجام این پژوهش مقدار قابل توجهی از پژوهشگران همکاری کردهاند که این عزیزان از دانشجویان مقطع دکتری بودهاند و حوزههای مطالعاتی خود را در این تحقیق عرضه کردند. در مجموع تنوع موضوعی پژوهشگران از مزایای این اثر به شمار میرود.
جایگاه امام خمینی (ره) در اندیشه و عمل چگونه تبیین میشود؟
در حوزه سیاست میتوان از دو گروه به عنوان کانونهای اصلی در شکل گیری دانش سیاسی به تفکیک یاد کرد: نخست متفکران و فلاسفه که به مبانی و اصول سیاست توجه نموده و از طریق تولید فلسفه و نظر سیاسی، به تکوین و رشد دانش سیاسی کمک نموده اند، جنس این فعالیتها نظری بوده و لذا بیشتر با مبادی و اصول منطقی فلسفی سیاست در ارتباط است و به عبارتی ماهیتی انتزاعی دارد.
دوم بازیگران عرصه عملی سیاست که در معادلات قدرت دخل و تصرف کرده و از این طریق جریانها و نظامهای سیاسی را تحت تاثیر قرار میدهند. این گروه بیشتر از آنکه به اندیشه و فلسفه سیاسی شناخته شوند به عمل سیاسی معروفند. همچنین تاثیرات شگرفی در مدیریت سیاسی دارند اما از حیث فلسفی و نظری پیرو فلسفههای از پیش تولید شده هستند.
بر این اساس امام خمینی(ره) از شخصیتهای برجستهای هستند که جامع این دو وجه بودهاند. به عبارت دیگر ایشان عمل سیاسی را بر دنیا و نظریههای مترقی به نام ولایت فقیه استوار ساختند که نظریهای بومی و برآمده از مکتب اسلام بود. امتیاز برجسته امام (ره) آن بود که هم در حوزه نظر و هم در حوزه عمل سیاستی مستقل و بومیداشتند. همین امر بود که توانست در نهایت گفتمانی جدید را ایجاد نماید. گفتمانی که ما امروز میراث دار آن هستیم.
خلاصه کلام آن که امام خمینی (ره) در عرصه سیاست یک اندیشمند و یا یک مدیر سیاسی صرف نبودند، ایشان بنیان گذار گفتمانی بودند که هم در ساحت نظر و هم در ساحت عمل سیاسی تأثیر گذار است. در گستره تاریخی هم مشاهده میشود که امام (ره) طیف متنوعی از نقشها را ایفا کردند: نظریه پرداز سیاسی، رهبر انقلاب، مؤسس جمهوری اسلامی، ولی فقیه نظام اسلامیو... که این امر برای هر کسی متصور و ممکن نیست مگر شخصیتهای جامعی مانند حضرت امام(ره).
فرایند و الگوی ترویج اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) را در راستای تحقق و تقویت ایده علوم انسانی اسلامیرا چگونه ارزیابی میکنید؟
بحث علوم انسانی اسلامیاز مباحث بسیار مهم است و اگر بخواهم در قالب گفتمان امام خمینی به آن اشاره کنم با سه نکته شایسته توجه است: نکته اول: امام خمینی به مثابه نظریه پرداز علوم انسانی اسلامی. از این منظر لازم است شخصیت علمیامام (ره) با شاخصها و ملاحظات روشی بررسی و تحلیل شود. متأسفانه در این خصوص به ندرت کار شده است. در این خصوص توجه به این نکته حائز اهمیت است که امام خمینی(ره) مصداق عینی تولید علوم انسانی اسلامیبومیاست. یعنی ایشان نظریه اسلامی ایرانی را برای اداره جامعه در عصر حاضر طراحی و معرفی کردند که تا به امروز ما داریم با آن جلو میرویم. در خصوص خود نظریه و محتوای آن تحقیق شده است اما در خصوص اصول روشی که امام خمینی (ره) مد نظر داشتهاند که بر اساس آن به این نظر رسیدهاند کار جدی نشده است. از این منظر است که به اصولی همچون تهذیب نفسانی، شجاعت علمی، انتقاد ساختار شکنانه و مهمتر از همه بنای علوم انسانی اسلامیبه اصل راهبردی «درک، تفسیر و تحلیل قرآن کریم» خواهیم رسید. پس اولین ملاحظه آن است که تجربه امام خمینی(ره) از حیث روشی تحلیل نموده و بهرههای روشی از آن ببریم سپس همان اصول روشی وارد نظام آموزشی و تعلیمیما بشود.
دوم: امام خمینی (ره) به مثابه الگو پرداز. اندیشه، نزد امام خمینی مقولهای صرفا انتزاعی تلقی نمیشود که برای بازیهای زبانی و عرضه در مجامع علمیکاربرد دارد. بلکه امام خمینی اندیشه را مبنای عمل دانسته و مشاهده میشود که از نظریه ولایت فقیه با روایت ایشان حکومت جمهوری اسلامی پدید میآید. خیلیها از ولایت فقیه صحبت کردهاند ولی به حکومت ختم نشده اما ایشان نظام سازی کردهاند. بنابراین دیالتکیک اندیشه و عمل سیاسی در نظام فکری امام ره مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد.
سوم: امام خمینی(ره) به مثابه رهبر نظری و عملی. امام (ره) در جریان انقلاب اسلامیو هدایت جمهوری اسلامی، به صرف بیان مبانی بسنده نکردند بلکه در بستر تاریخ با چالشهای مختلف مدیریت سیاسی روبه رو شدند. در این موارد ایشان فقهی پویا و خلاق در عرصه فقه سیاسی به نمایش گذاردند. یعنی در چهار چوب اسلام نیازها و شرایط جدید را لحاظ کردند و به ظرفیتهای از فقه سیاسی شیعه اشاره کردند که هر یک از آنها شایسته پژوهش مستقل و الگوگیری است. برای مثال شما به مقوله مصلحت و جایگاه آن در مدیریت سیاسی کشور توجه کنید و این که چه اقدام مهم و راهبردی توسط امام صورت گرفت. از این موارد و مثالها زیاد است که نیازمند بررسیها و مطالعات موردی است.
در مجموع به نظر من، امام خمینی (ره) گفتمانی مستقل، بومی، به روز و کارامد از سیاست را تولید و ارائه کردند که هم ارزش فلسفی و هم تأثیر علمیدارد. بنابراین شایسته توجهی روشی، تحلیلی و مدیریتی است تا بتوان بر پایه و اساس آن برای آینده جمهوری اسلامیو حتی الگوپردازی برای گونههای دیگر حکومت اسلامیدر سایر کشورهای اسلامی( که ما در جریان بیداری اسلامیبه شدت با این نیاز مواجه شدیم) طراحی و الگو برداری کرد.
پیشنهادات شما برای دسترسی، توسعه و کاربرد اندیشه امام خمینی در گستره علوم انسانی اسلامی چیست؟
در پاسخ به این سوال به دو اصل مهم را متذکر میشوم. اصل اول: مواجهه معرفتی و کاربردی با اندیشه امام (ره). به این معنا که اندیشه امام (ره) را صرفا همانند دیدگاههای یک متفکر در نظر بگیریم که تدوین شود فراگرفته شود و ازمون داده شود. اندیشه و عمل امام خمینی(ره) یک گفتمان است لذا باید مبادی معرفتی و ارزش کاربردی آن در مقاطع مختلف تاریخی موضوع باشد. با این رویکرد اندیشه امام(ره) یک متن در حد اموزشی نیست بلکه یک گفتمان است که باید در قالب آن تربیت نیروی انسانی صورت گیرد. به عبارت دیگر ما باید سازوکارهای معرفتی، تعلیمیو روشی داشته باشیم که منطق و تفکر امام را بازتولید کند. به بیان دقیق تر علوم انسانی اسلامیبه تربیت و ظهور نسل جدیدی از فرزندان روح الله نیاز دارد که چون او علم و عمل سیاسی را ببینند. ما و جهان به خمینیها آینده نیاز داریم.
در اصل دوم باید منظومه فکری امام خمینی(ره) دغدغه همیشگی و مستمر ما باشد. در واقع منظور من این است که یکی از الطاف الهی برای ما آشنایی با منظومه فکری امام (ره) است زیرا این منظومه فکری یک منبع غنی معرفتی عملیاتی است لذا نباید ساده از کنار عبور کنیم. ما باید از وجوه مختلف به ان بپردازیم زیرا فرآوردههای علمی، تحلیلی، کاربردی و معرفتی آن بسیار زیاد است لذا باید رشته گرایشها و دانشکدههایی داشته باشیم که به صورت منظم، مستمر، آکادمیک و روشمند این منبع غنی علمیرا شناخته تحلیل کرده و به روز براساس آن تولید کنند. ما نباید اندیشه امام را در حد دهه 60 و یا 70 ببینیم. باید آن را سرمایه ای و منبعی بزرگ بدانیم که شایسته تأملات جدی و مستمر است. با این دو اصل به نظر من میتوان مواجهه ای راهبردی دقیق موثرتر با اندیشه و عمل امام خمینی داشت و از این طریق به نتایج مفیدی در علوم انسانی اسلامیدست یافت.
کتاب «مفهومشناسی سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی(رحمةالله علیه)» به اهتمام اصغر افتخاری و همکاران تدوین شده و از سوی دانشگاه امام صادق علیه السلام در 312 صفحه، در قطع رقعی و با جلد شومیز با دو موضوع «نظریه امام خمینی درباره سیاست و حکومت» و «اسلام و سیاست»، به قیمت 125000ریال در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
نظر شما