مطالعه حاضر بهعنوان پیمایشی کلی درباره وجوه گوناگون مشکلات و نگرشهای بازنشستگان عضو صندوق انجام شده است. یافتههای این پژوهش مبتنی است بر گردآوری نظرات 1200 نفر از بازنشستگان که تصادفی از سراسر کشور انتخاب شدهاند و ازاینرو میتواند با اطمینان بیش از 95% قابلتعمیم باشد.
یکی از پدیدههای اجتماعی دنیای جدید که هیچگاه در گذشته سابقه نداشته است، شکلگیری گروهی با عنوان بازنشسته است. این پدیده محصول تحولاتی است که با گذشت زمان نیز تقویت میشود. غلبه نظام پولی و مزد و حقوقبگیری در ساختار اشتغال، هستهایشدن خانواده، شهریشدن جوامع، کوچکشدن اندازه خانوار و رشد فردی و افزایش امید به زندگی جملگی موجب شدهاند مزد و حقوقبگیران در سن معینی بازنشسته شوند و براساس پساندازهای قانونی خود در زمان اشتغال، مبلغی را بهعنوان مستمری ماهانه تا پایان عمر دریافت کنند و حتی این مبلغ پس از مرگ نیز به افراد خاصی قابلانتقال باشد.
صندوق بازنشستگی کشوری متولی بخش مهمی از بازنشستگان کشور است که در خردادماه سال جاری تعداد مستمریبگیران آن به بیش از 1/4 میلیون نفر رسید. این رقم فقط طی 5 سال از خرداد 1394 تا 1399 در صندوق بازنشستگی کشور از 1/244 میلیون نفر به 1/473 میلیون نفر افزایش یافت؛ یعنی 18/4 % رشد طی 5 سال با متوسط رشد سالانه آن 3/5 % که رقم قابلتوجهی است. این افزایش برای افراد دارای درآمد بدون کار در سرشماریها طی یک دهه، از سال 1385 تا 1395، از 2/25 میلیون به 3/73 میلیون نفر رسید که نشاندهنده 65% افزایش است.
با این ملاحظات توجه به مسائل، نگرشها و رفتارهای این قشر روبهرشد اهمیت دارد. مطالعه حاضر بهعنوان پیمایشی کلی درباره وجوه گوناگون مشکلات و نگرشهای بازنشستگان عضو صندوق انجام شده است. یافتههای این پژوهش مبتنی است بر گردآوری نظرات 1200 نفر از بازنشستگان که تصادفی از سراسر کشور انتخاب شدهاند و ازاینرو میتواند با اطمینان بیش از 95% قابلتعمیم باشد. دیدگاههای این افراد بر مبنای پرسشنامه ساختیافته است و به دلیل وجود کرونا و نیز اعتماد بازنشستگان به تماس از جانب صندوق بازنشستگی از طریق تماس تلفنی گردآوری شد. پیمایش حاضر این محورها را از دیدگاه نمونهای از بازنشستگان موردتوجه قرار داده است: وضعیت سلامت جسمی خود و خانواده، وضعیت بهداشت و درمان، وضعیت معیشت و مستمری، وضعیت وام و تسهیلات دریافتی، تأثیر کرونا بر زندگی بازنشستگان، ارزیابی همسانسازی حقوق، ارزیابیهای عمومی از صندوق، زندگی شخصی و عملکرد دولت.
در بخش دیگری از این کتاب میخوانیم: «استفاده از بیمه در نظام سنتی چندان رایج نبود؛ زیرا نه ساختار بیمهای قدرتمند بود و نه آینده برای افراد جامعه سنتی جای نگرانی داشت. آنان در ذیل خانواده گسترده و نیز طایفه و قبیله خود بهطور ضمنی بیمه محسوب میشدند؛ ولی در جامعه جدید همه این نهادها کنار رفتهاند و اتکای افراد به بیمه و نهادهای مدرن است.
در حقیقت این فرایند به نحوی در حقوق و ارزشهای جدید نیز بازتاب یافته است. اگر در جامعه سنتی، بیمه در قالب خانواده شكل میگرفت، اكنون به پدیدهای فراگیر و در قالب نهادهای عمومی و خصوصی تبدیل شده است. اعلامیه جهانی حقوق بشر در مواد 22 و 25 خود بر حق برخورداری از تأمین اجتماعی تأكید كرده است و این امر در بیشتر موارد از طریق پسانداز اجباری افراد تأمین میشود كه به شكل كسورات از حقوق رخ میدهد. در قانون اساسی كشور نیز در اصل 29 قانون اساسی مفهوم بیمه و تأمین اجتماعی به شكل صریح و روشن ذكر شده است.
اصل 29 قانون اساسی: برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیكاری، پیری، ازكارافتادگی، بیسرپرستی، درراهماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشكی بهصورت بیمه و غیره حقی است همگانی. دولت مكلّف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یكیك افراد كشور تأمین كند (قانون اساسی، 1380: 36).
یکسوی موضوع بیمه و تأمین اجتماعی به ما میگوید که از نظر ذهنی تأمین اجتماعی تبدیل به یك ارزش و حق شده و از نظر عینی نیز یک ضرورت است. به همین دلیل ساختار شغلی که بهسوی مزد و حقوقبگیری حركت كرده، بیمه و پرداخت كسورات بیمهای را به قاعده رفتاری تبدیل کرده است، از نظر ساختار جمعیتی بهسوی افزایش سهم سالمندان و بازنشستگان در جمعیت و نیز كوچكوهستهایشدن خانواده و درنتیجه پیچیدهواجتماعیشدن پدیده سالمندان و در ذیل آن بازنشستگان در حركت هستیم.
از سوی دیگر فقدان استقلال نهادهای بیمهای و تحت تأثیر سیاسیبودن آنها و نگاه قلك به منابع آنها و نیز وضعیت نابسامان اقتصادی موجب شده است شاخصهای بیمهای در ایران مرزهای خطر را رد كنند و با توجه به كاهش درآمدهای دولت، فشار زیادی را بر صندوقهای بازنشستگی و بیمهای وارد و بازنشستگان را با وضعیت خطیر مواجه کنند؛ درنتیجه این دو وجهِ ماجرای بیمه در تعارض با یکدیگر قرار گرفتهاند و بازنشستگان را در شرایط نارضایتی قرار دادهاند؛ ازاینرو ضروری است مطالعهای درباره مشكلات و مسائل بازنشستگان بهصورت پیمایشی انجام شود و تصویری دقیق از آنان در اختیار جامعه و حكومت قرار گیرد تا با استناد به نتایج آنها بتوان در بعضی از سیاستگذاریها اصلاحات مناسب را انجام داد. این پیمایش درصدد پاسخ به وضعیت و ارزیابی بازنشستگان درباره معیشت و مستمریشان، سلامت شخصی و سلامت اعضای خانواده، خدمات بهداشت و درمان و بیمهای، مسائل رفاهی و تفریحی، همسانسازی، تأثیرات کرونا و ارزیابیهای عمومی از زندگی و عملکرد سازمان و دولت در مورد بازنشستگان است...»
نظر شما