کتاب «تواریخ، کتاب یکم: بند 114: بازگفتی یونانی از یک داستان کهن ایرانی» نوشته مهرداد ملکزاده از سوی پردیس دانش منتشر شد.
بخش مهمی از روابط میان فرهنگها و تمدنهای بشری در امتزاج میراث روایی آنان متجلی میشود؛ به گونهای که میتوان از سفر بنمایههای اسطورهای و افسانهای از سرزمینی به سرزمین دیگر سخن گفت. از این منظر برخی از قصهپژوهانی چون استیت تامپسون ردپای قصههای عامیانه را در سفر از سرزمینهایی چون هند به دیگر نقاط جهان جستجو کردهاند.
مهرداد ملکزاده -که یکی از دغدغههای اصلی او تحلیل روابط فرهنگی و تمدنی در لابلای اسناد تاریخی و میراث روایی ملتهاست- در این کتاب کوشیده تا نشان دهد چگونه یک قصه از سرزمینی و تمدنی به سرزمین و تمدنی دیگر سفر میکند. او قصهای را برگزیده که در صورتهای ریختشناسی روایتهای مردمی، خواننده را با بنمایهای آشنا روبهرو میکند. صحنهای از نمایش و بازی آیینی که در آن پیشگویی آینده رخ میدهد و نقشی که بازی میشود، نقشی واقعی و تاریخی بدل میگردد.
دو نویسنده از دو جهان جدای از هم و در دو زمان دور از هم، یکی هرودُتوس هایکارناسوسی در «تواریخ» (کتاب یکم، بند 114) و دیگری منهاج سراج جوزجانی در «طبقات ناصری» (الطبقة الثامنه) داستانی یکسان را بازگو میکنند؛ داستانی درباره یک بازی شاه و وزیر کودکانه؛ چه پیوندی میان این دو روایت از آن داستان یکسان برقرار است؟ این کتاب برای پاسخ دادن به این پرسش به رشته تحریر درآمده است.
این کتاب پس از دیباچه، سرسخن و یادداشت در چهار بخش تنظیم شده است. داستان کهن ایرانی، روایت یونانی، شاهبازی یا بازی شاه و وزیر و از زادبوم تا میهن هرودت بخشهای چهارگانه کتاب را تشکیل میدهد. پایانبخش کتاب نیز فرجام سخن، کتابنامه و نمایه عمومی آمده است.
طبقات ناصرى تأليف قاضى ابوعمرو عثمان بن محمد المنهاج سراج جوزجانى در سال 658 ق. این کتاب از مهمترين و مشهورترين كتب تاريخى اين عصر است كه در زمان مؤلف به شهرت و اعتبار رسيد و قاضى منهاج سراج نيز يكى از نويسندگان معروف و مورخان مشهور است كه كتاب خود را به سلامت و روانى انشا کرده است. او علاوه بر اينكه از كتب تاريخى ديگر بهرههاى فراوان برده، از مشاهدات و تجربيات خود نيز در تأليف كتاب سود جسته است زيرا او يكى از رجال معروف عصر خود است كه به دربار سلاطين غور و آل شنسب محشور بوده و بسيارى از حوادث تاريخى را در اوايل فتنه مغول به چشم ديده و يا از اشخاص مطلع و خبير آن عصر كسب اطلاع کرده است.
قاضى منهاج سراج در نوشتن كتاب خود از كتب گذشتگان و معاصران خود سوده برده و تاريخ خود را از زمان حضرت آدم ابوالبشر و سپس طبقه انبيا شروع كرده و همين روش بيست سال پس از او مورد استفاده قاضى بيضاوى در نوشتن كتاب نظام التواريخ قرار گرفته. كتاب نظام التواريخ كه كتابى بسيار مختصر است عينا نمونهبردارى از طبقات ناصرى منهاج سراج است. البته اين سخن نفى دانش و كمالات و ارزش ادبى و تاريخى قاضى بيضاوى نمىكند اما آنچه مسلم است بيضاوى در هنگام نوشتن كتاب خود، كتاب طبقات ناصرى را در پيش روى داشته است.
هرودوت برای نوشتن کتابش از شیوه تاریخنویسی روایی استفاده کرده است. به این معنا که از بین روایت های مختلف، تنها روایتی را ذکر کرده که می پنداشته از دیگر روایتها صحیحتر است؛ منبع و سرچشمه این روایتها نیز غالبا شنیدههای شفاهی او بودهاند. گرایشهای سیاسی و مذهبی هرودوت نیز در تاریخ نگری و همچنین تاریخنگاری او دخالت داشتهاند؛ چنان که گرایش او به پریکلس و آتن باعث شده بود تا وقایع مرتبط با آتن را به سود آتنیها ثبت کند و هرگاه مطلب یا گزارشی را درباره آنچه مورد پسند خود بود میشنید ولی به درستی آن باور نداشت، به تحلیل آن گزارش میپرداخت ولی این ریزبینی و تحلیل را در مواردی که احساسات مذهبی یا ملی او را جریحه دار نمیکند، نمیبینیم و هرجا که گزارشهای او با مصلحت آتنی ها منافاتی نداشت، بی طرف بود ولی هرگاه منافع آتن در میان بود، هر گزارشی، ولو سخنهای بیهوده را می پذیرفت. از نظر مذهبی نیز به خدایان و الهههای یونانی اعتقاد داشت و مشیت الهی را حاکم بر تاریخ میدانست.
کتاب «تواریخ، کتاب یکم: بند 114: بازگفتی یونانی از یک داستان کهن ایرانی» نوشته مهرداد ملکزاده در 88 صفحه، شمارگان یکهزار و 100 نسخه و قیمت 40 هزار تومان از سوی پردیس دانش منتشر شد.
نظر شما