این کتاب برگردان فارسی کتاب Rethinking Engineering Education نوشته ادوارد کرولی( استاد دانشگاه MIT)،یوهان مالمکوویست(استاد دانشگاه فنی چالمرز سوئد)، سورن استلوند(استاد دانشگاه KTH سوئد) و دوریس برودوئر(استاد دانشگاه MIT) و از مجموعه کتب نشر شده توسط انتشارات اشپرینگر در باب آموزش مهندسی است که به ارائه رویکردCDIO، میپردازد.
مترجمان کتاب در بخشی از پیشگفتار کتاب مینویسند: «در محیطی که بهطور فزایندهای بر پیچیدگی فناوری، محصولات، فرآیندها و سامانهها استوار است، هدف از آموزش مهندسی، ارائه آموزش موردنیاز جهت تبدیل شدن به مهندسان موفق و متخصصان فنی است که دارای آگاهی اجتماعی و گرایش به ایجاد نوآوری باشند. این مجموعه مرکب از بینش، دانش، مهارت و ویژگیهایی برای تقویت بهرهوری، کارآفرینی وبرتری شناختی است. همیشه یکی از دغدغه های اصلی سیاستگذاران، مدیران و صاحبان صنایع بزرگ و کوچک قابلیت های مهندسین بوده است. در چند دهه گذشته، رهبران و رؤسا در دانشگاه، صنعت و دولت بهضرورت انجام اصلاحات در آموزش های مهندسی پی برده اند . انتقاد ضمنی به آموزش مهندسی کنونی به جهت اولویت دادن به آموزش های نظری، ازجمله ریاضیات، علوم پایه و عدم توجه بر مهارتهایی مانند طراحی، کار تیمی و ارتباطات است. رویکرد «سی.دی. آی.او» بر اساس نظر ذینفعان جهت شناسایی نیازهای یادگیری دانشجویان در یک برنامه و ایجاد ترتیبی از تجربیات یادگیری یکپارچه برای برآورده سازی این نیازها بناشده است. هدف از بهکارگیری این روش بهبود کیفیت و ماهیت آموزش مهندسی است.
برنامههای مهندسی در بسیاری از نقاط جهان از برنامههای درسی مبتنی بر عمل به مدل مهندسی مبتنی بر علوم تغییر یافتند. نتیجه ناخواسته این تغییر کاهش ارزش درک شده مهارتها و ویژگیهای کلیدی کار مهندسی است .برای از بین بردن این تنش، ابتکار «سی.دی. آی.او» معرفی شد. این آموزش بر اصول تأکید دارد و درزمینه ادراک، طراحی، پیادهسازی، و بهرهبرداری از محصولات، فرآیندها و سامانهها قرار میگیرد.
ویژگی اساسی رویکرد «سی.دی. آی.او» این است که تجربیات یادگیری با تأثیر دوجانبه ایجاد میکند که یادگیری عمیق اصول فنی و مجموعه مهارتهای عملی را ارتقاء میدهند. در این روش از شیوههای آموزشی مدرن، روشهای تدریس نوآورانه، و محیطهای یادگیری جدید برای ارائه تجربیات یادگیری جهان واقعی استفاده می شود. این تجربیات یادگیری عینی یک چارچوب شناختی برای یادگیری اصول فنی ایجاد میکنند و منجر به یادگیری مهارتهای فردی و بین فردی و مهارتهای ایجاد محصول، فرآیند، و سامانه (سیستم) میگردند.
توسعه و پیادهسازی رویکرد «سی.دی. آی.او» در دانشگاه صنعتی چالمرز در گوتنبرگ، مؤسسه سلطنتی فناوری(کی.تی.اچ) در استکهلم، دانشگاه لینشوپینگ (ال.آی.یو) در لینشوپینگ و مؤسسه فناوری ماساچوست(ام.آی.تی) در کمبریج، ماساچوست آغاز شد. ابتکار «سی.دی. آی.او» تلاش میکند فرآیند اصلاح آموزش مهندسی را در سراسر دنیا هدایت کرده و به آن سرعت بخشد. این رویکرد تجویزی نیست بلکه تلاش می شود مبانی این رویکرد با برنامهها و اهداف مربوط به آن کشور، دانشگاه، ملیت و زمینههای رشتهای گوناگون سازگار شود.
این کتاب راهنمائی است عملی، که اطلاعات کافی بهمنظور آشنایی با منطق، فلسفه و رویکرد «سی دی ای او» در اختیار خواننده قرار میدهد و همچنین روند تکاملی آن در زمینههای تاریخی و اجتماعی گوناگون را به تصویر میکشد. فصل اول کتاب با مقدمه شروع می شود. فصل دوم به بررسی دقیق ابتکار «سی.دی. آی.او» میپردازد. این فصل اهداف، چشمانداز و پایههای آموزشی رویکرد «سی.دی. آی.او» و عناصر ضروری اجرا را به خواننده منتقل میکند. فصل سوم فرآیند شناسایی مهارتهای مطلوب در یک مهندس و پیامدهای یادگیری برای دانشجویان شرکتکننده در برنامهها را به تصویر میکشد. فصلهای چهارم تا ششم به بررسی برنامههای آموزشی، محیطهای کاری و جنبههای تدریس و یادگیری این رویکرد میپردازد. فصول هفتم تا نهم ارزیابی برنامه، سنجش دانشجو و فرآیندهای اجرا را بحث می کند. فصول نهائی سعی می کند مفاهیم تغییر را بیشازپیش به خواننده منتقل و نگرشی آگاهانه در قبال تحولات آینده در وی ایجاد کند.»
حسین معماریان استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران نیز در پیشگفتاری بر این کتاب نوشته است: «بخش زیادی از زندگی حرفهای من در قرن بیستم، یعنی قرن فیزیک، الکترونیک، ارتباطات و حملونقل با سرعتبالا، سپری شد. اکنون همهی ما و مخصوصاً دانشجویان ما از امتیاز زندگی در وضعیت گذر به قرن 21، که، به نظر، قرن زیستشناسی و اطلاعات است، برخورداریم.
وقوع این شیوه گذار، زمان مناسبی برای بازنگری در آموزش مهندسی است. وقتی به 35 سال پیش که استاد مهندسی بودم نگاه میکنم، متوجه میشوم بسیاری از چیزها بهطور قابلتوجهی تغییر کرده، و در عینحال، برخی از چیزها هم اصلاً تغییری نکرده است. چالشهایی که در طی 35 سال گذشته در آموزش مهندسی با آن مواجه بودهایم، شامل مواردی همچون جذابتر کردن سال اول دانشگاه، ابلاغ آنچه مهندسان در عمل انجام میدهند و غنی کردن تنوع انسانی در فضای کاری مهندسی است. دانشجویان باید بیاموزند که چگونه علوم فیزیکی، علوم زندگی و علوم اطلاعاتی را در مقیاسهای نانو، مزو، خرد، کلان با یکدیگر ترکیب کنند؛ اخلاق حرفهای و مسئولیتپذیری اجتماعی را در خود ایجاد کنند؛ خلاق و نوآور باشند و قدرت نوشتار و ارتباط خوبی داشته باشند. آنها باید آمادگی زندگی و کار بهعنوان شهروندان جهانی را داشته باشند و درک کنند که چگونه مهندسان به جامعه کمک میکنند. همچنین باید درک اساسی از فرایندهای تجاری داشته باشند؛ در توسعهی محصول و ساخت تولید باکیفیت بالا مهارت داشته باشند و بدانند که چگونه سامانههای پیچیده مهندسی را درک، طراحی، پیادهسازی و از آنها بهرهبرداری کنند. لازم است که دانشجویان بهطور فزایندهای این امور را در چارچوبی از توسعه پایدار انجام دهند و آمادگی کار و زندگی را بهعنوان شهروندان جهانی داشته باشند. برخی ممکن است این را هدفی بلند پروازانه و شاید حتی غیرممکن بدانند.
اما آیا واقعاً اینطور است؟ من با دانشجویانی در دانشگاه «ام آی تی» و دیگر دانشگاهها روبهرو شدم که قادر بودند همه این موارد و بلکه بیشتر از آنها را انجام دهند. بنابراین، ما باید دیدگاههای خود را در سطح بالا نگهداریم. اما چگونه میخواهیم تمامی این مسایل مربوط به تدریس و یادگیری را تکمیل کنیم؟ چه چیزی ثابت باقیمانده است؟ و چه چیزی لازم است تغییر کند؟
همانطور که درباره چالشهای پیش رو تفکر میکنیم، مهم است که به یاد داشته باشیم که برخی از چیزها ثابت هستند. برای مثال، دانشجویان تحت تأثیر اشتیاق، کنجکاوی، مشغولیت و آرزوها هستند. اگرچه ما بهطور دقیق نمیدانیم چه چیزی باید به آنها تدریس شود، میتوانیم بر روی محیط و زمینه یادگیری و نیز نیروها، ایدهها، الهامها و شرایطی اختیارده که در معرضشان قرار میگیرد، متمرکز شویم.
مورد دیگر، نیاز دانشجویان به اکتساب مبنایی درست از علم، مبانی مهندسی و قابلیتهای تحلیلی است. از دیدگاه من، درک عمیق مبانی همچنان مهمترین چیزی است که باید فراهم سازیم. بخش زیادی از دیدگاه کنونی ما در مورد مبانی مهندسی از آنچه بهطورمعمول «انقلاب علم مهندسی» نامیده میشود، شکل گرفته است. این انقلاب تا حد زیادی توسط هیئتعلمی دانشگاه «ام آی تی» که، بر اساس تجارب بهدست آورده از توسعهی سامانههای راداری در طی جنگ جهانی دوم، روشی کاملاً متفاوت برای تدریس و شیوهی عملی مهندسی ایجاد کرده بودند، دامن زده شد. میراث قوی این دوره که بسیاری از دانشگاههای مهم در آن شریک هستند، آموزش جدید مهندسی بود که بیش از پدیدهشناسی ریزبینانه سنتی، نمودارها، کتابچهها و قواعد، برمبنای معلم بنا نهاده شده بود. علم مهندسی جدید نیازمند تجهیزات و کتابها و آزمایشگاههای جدیدی بود. با این وجود، هدف سازندگان این چشمانداز آموزش مهندسی آن نبود که هیجان و اشتیاق دانشجویان را تغییر دهند، فرصتی برای طراحی و ساخت برای دانشجویان فراهم آورند و یا نیاز به کار تیمی و اخلاق را ترویج کنند بلکه تلاششان در جهت غنی کردن تجربه دانشجویان بود. لازم است که آموزش مهندسی را موردبازنگری قرار دهیم و توازن جدیدی پیدا کنیم.
من شاید فردی با فکرهای قدیمی و کهنه باشم اما، هنوز هم معتقدم که درسهایی که بهخوبی درک و ایراد شده باشد، تجارب فوقالعادهای برای یاددهی و یادگیری هستند. آنها هنوز هم جایگاه خود رادارند. بااینوجود، باید اذعان کنم که نکتهی باارزشی در گفتار یکی از دوستان فوقالعاده من به نام موری گلمان، برنده جایزه نوبل فیزیک سال 1929، وجود دارد که میگوید «ما نیازمند آنیم که بهصورت مرحلهبهمرحله بر روی یک مسیر مشخص حرکت کنیم تا به مقصد برسیم». آموزش دادن استودیویی، طرح (پروژه)های گروهی، جلسات آزاد، حل مسایل، یادگیری تجربی، و وارد شدن به پژوهش باید بخشهای جداییناپذیر آموزش مهندسی باشند.
فلسفه رویکرد «سی.دی. آی. او» برای آموزش مهندسی دربرگیرنده این ویژگیهای اساسی آموزش مهندسی مدرن است: ایجاد انگیزه برای آنچه مهندسان انجام میدهند، یادگیری عمیق مبانی، مهارتها و آگاهی از اینکه مهندسان چگونه به جامعه کمک میکنند. این شیوه بهگونهای تدریس میشود که شور و اشتیاق در دانشجویان ایجاد میکند. من شما را تشویق میکنم که درباره این رویکرد یکپارچه مطالعه کنید و بیندیشید که چگونه این رویکرد میتواند بر شیوه آموزش مهندسی در دانشگاه شما اثر بگذارد.»
نظر شما