این کتاب مجموعهای از جستارها و مقالات کوتاه است که طی این سالها در مورد مدرسه سادبریولی انتخاب شدهاند و بر این نکته تأكید میشود که باید به توانمندی کودکان باور داشته باشیم.
این کتاب مجموعهای از جستارها و مقالات کوتاه است که طی این سالها درمورد مدرسه ما نوشته شده است و به دلیل ارتباطشان با چشمانداز مدرسه و تواناییشان در بیان اهداف مدرسه سادبریولی انتخاب شدهاند. این کتاب در پاسخ به یک نیاز گردآوری شده است؛ نیازی که بازدیدکنندهها دانشآموزان احتمالی و مربیان بیشتر وقتها از آن حرف میزنند. اغلب میخواهند فلسفه جنبههای گوناگون مدرسه را بدانند. این مطالب پیشتر وجود داشت؛ اما در بین دهها نشریه پراکنده بود. بیشتر آنها مقالههایی هستند یا خبرنامههای مدرسه استخراج شدهاند. خبرنامههایی که حدود هشت بار در سال منتشر میشوند. در نقل قولهای برگرفته از منابع اصلی اصلاحاتی صورت گرفته است تا خواندن مطالب را آسانتر کند و با رویه فعلی مدرسه منطبقتر باشد.
در «مقدمه» کتاب میخوانیم: «سال ۱۹۶۷ بود. ما و تعدادی از والدین ساکن منطقه فرامینگهام کل کشور را زیرورو کرده بودیم تا مدرسهای پیدا کنیم که با خواستههایمان جور دربیاید. به همهجا سر زده بودیم، مدارس مختلفی را دیده و در موردشان اطلاعات زیادی کسب کرده بودیم، اما در نهایت دست خالی برگشته بودیم. همه ما عميقا باور داشتیم که نظام آموزشی موجود صدمات جبرانناپذیری به کودکانمان میزند. حس میکردیم باید هر کاری لازم است انجام دهیم تا محیطی به دلخواه خودمان برای فرزندانمان فراهم کنیم. اینگونه بود که مدرسه سادبریولی در سال ۱۹۶۸ تأسیس شد.
اولین دیدگاه مشترک همه ما این عقیده بنیادین بود که کودک انسان است و شایسته آن است که مثل انسانی کامل مورد احترام قرار گیرد. کلماتی ساده که نتایجشان به طرز تکان دهندهای پیچیده است و مفهوم اصلیاش این است که برنامه کودک برای زندگیاش به اندازه برنامه بقیه افراد از جمله والدين خانواده، دوستان یا حتی جامعه مهم است. در مدرسه ایدهآلمان، در آموزش تحت هر شرایطی باید نیازهای درونی کودکان در اولویت قرار میگرفت. این عملا به آن معنا بود که تمام فعالیتهای بچهها در مدرسه باید بر اساس انگیزه درونی خودشان شکل میگرفت. برنامه درسی نباید از بیرون تحمیل میشد و هیچ مقررات مستبدانهای نباید وجود میداشت. فضای مدرسه باید آنقدر حمایتگر بود که بچهها خودشان آنچه را میخواستند انتخاب و برای زمانشان برنامهریزی کنند. مبنای ما این بود که همه بدون استثنا بهطور کامل و برابر در اداره مدرسه حق اظهارنظر دارند.»
مدرسه سادبریولی با از سر گذراندن چالشهای مختلف نیم قرن است که سرپا مانده است. این کتاب داستان بخشی از این چالشهاست. تقریبا تمامی فصلها با سؤال شروع میشوند؛ سؤالاتی که ممکن است با جوابهای کلیشهای و استدلالهای کهنه و نخنما بهراحتی از ذهنمان دورشان کرده باشیم، اما سادبریولی ما را با پاسخهای عمیق، چالشبرانگیز، دور از انتظار و در عین حال منطقی روبهرو میکند. دلایل مدرسه رفتن را به چالش میکشد و تقابل آنچه را از مدارس میخواستیم و آنچه را به دست آوردهایم، برجسته میکند. نویسندگان در دل پاسخها، ما را با نکاتی همچون پیش فرضهای یادگیری و خاستگاه آنها، ماهیت دورههای آموزشی، سطوح مختلف یادگیری و حتی اصول دموکراسی آشنا میکنند.
مترجم در بخش «یادداشت مترجم» آورده است: «نگاهکردن به طبیعت از پشت میلههای پنجره کلاس، کلاس یا قفس؟ طبیعت اینجا شامل چند ساختمان بلند، درخت خشکیده گوشه حیاط و بچههایی است که یا دارند درس میخوانند یا چیزی میخورند یا در حين قدمزدن حرف میزنند و بازگشت به فضای کلاس، زنگ بیروح تاریخ و تحمل معلم پیری که فقط نصیحت میکند و غر میزند. کتاب تاریخ، معلم تاریخ و کلاس تاریخ که هرسه بیاحساس و خشک و بیروحاند. زنگ تاریخ موقع درسپرسیدن گندتر هم میشود، حتی وقتی بهخاطر یک اشتباه، ناخواسته خندهام میگیرد، چپچپ نگاهم میکند و مجبور میشوم خندهام را قورت بدهم. بهجای اینکه بگویم: "چاههای نفت را به چنگ آوردند"، گفتم: "چاههای چنگ را به نفت آوردند". چطور میشود به این اشتباه نخندید؟ نگاهش یک طوری است که آدم احساس گناه میکند. آخ زنگ تاریخ، کی میشود از دست تو خلاص شویم، دائم این صدای معلم به گوش میرسد که خانوما کلاس فوقالعاده شلوغه کلاسی که حتی اگر آه بکشی، همه سرشان را به طرفت برمیگردانند؛ حتی مگسهایی که هر روز در کلاس پلاساند، سر این زنگ جرئت آمدن ندارند و پشت پنجره منتظر میشوند تا زنگ تمام شود؛ آخر کجای این کلاس شلوغ است؟!
روایت کوتاهی از کلاس تاریخ در مقطع راهنمایی در یک مدرسه خیلی معمولی از زبان دانش آموزی که نه همیشه ممتاز اما همیشه درسخوان بود و از تاریخ، متنفر. تاریخ از نظر من درسی بود که حفظکردنش به هیچ دردی نمی خورد. این هم مدرسه سادبریولی یکی از قدیمیترین مدارس دموکراتیک دنیاست که در سال ۱۹۶۸ در ایالت ماساچوست آمریکا تأسیس شد. این مدرسه کلاس و درس و برنامه ریزی درسی از پیش تعیینشده ندارد و دانش آموزان طبق خواست خود فعالیتهایشان را انتخاب میکنند. ترکیب سنین مختلف از ویژگیهای برجسته این مدرسه است. سادبریولی طبق دمکراسی عمل میکند. در جلسات مدرسه هرکس حق رأی و اظهارنظر دارد و مجالی برای حرفزدن و ابراز عقیده و شنیده و دیدهشدن. مؤسسان این مدرسه در قالب مجموعه جستارهایی تجربیات خود را به نگارش درآوردهاند. درواقع این مؤسسان همان والدینی بودهاند که نگرانی آموزش فرزندانشان را داشتهاند و پس از مدتها جستوجو در مدارس مختلف و دست خالی برگشتن، به این نتیجه رسیدهاند که برای تأسیس مدرسه ایدهآلشان باید شخصا اقدام کنند.»
کتاب «تجربیات مدرسه سادبریولی» اثر میمسی سادوفسکی و دنیل گرینبرگ با ترجمه محبوبه گلافشانی از سوی انتشارات کرگدن در 228 صفحه و به بهای 55000 تومان منتشر شده است.
نظر شما