چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
مانند پدر

او معلمی مهربان، پژوهشگری مجرب و نويسنده‌ای پركار است. از آثار او می‌توان به تأليف كتاب‌های دمساز دو صد كيش (درباره زندگی و آثار مولوی)، تيسفون و بغداد در گذر زمان، شامگاه اشكانيان و بامداد ساسانيان، زن در ايران عصر مغول و تاريخ آل جلاير اشاره كرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، پاسداشت یاد و نام بزرگان و مفاخر کشور راهی است برای الگوسازی؛ راهی که کمک می‌‏کند جوانان با زیست علمی و شخصی این عزیزان آشنا شوند و با الگوگیری، راه پُرتلاش و پُرافتخار آن‌ها را ادامه دهند. بنیاد ملی نخبگان از چند سال قبل اقدام به برگزاری مراسم تکریم از نخبگان و مفاخر معاصر ایران‏ زمین در سراسر کشور کرده است که گزارش آن در بولتنی به نام «طواف شمع» و نشریه‌‌ای به نام «هنرنامه» منتشر شده است. بازخوردهای این اتفاق مبارک باعث شد تا خبرگزاری کتاب ایران با همکاری بنیاد ملی نخبگان تصمیم به درج برشی از زندگی شخصی و حرفه‌‏ای این بزرگان زیرِ نام «قاب روایت» کند. این مجموعه به قلم «محسن شاه‌رضایی» نوشته شده و تقدیم به خوانندگان خبرگزاری کتاب ایران می‏‌شود.
 
متن این شماره قاب روایت به شرح زیر است:
پدرش استاد تاريخ بود و مادرش باستان‌شناس و هردو از خاند‌انی خوش‌نام در علم و ادب ايران. پدر سال‌هايی مديد به آموزش عالی كشور خدمت كرده بود و مادر در تأسيس و مديريت بخش‌هايی از موزة ملی ايران نقش داشت. آنها برای تحصيل فرزندشان در خارج از كشور برنامه داشتند؛ غافل از آنكه دختر جوانشان پس از اخذ ديپلم به‌يكباره تصميم گرفت در ايران بماند و نزد پدر تاريخ بخواند. پدر و مادر از تصميم دختر خوشحال شدند و آن را ارج نهادند؛ اما وقت كم بود و كنكور دو ماه ديگر برگزار می‌شد. اين‌بار هم هدفمندی و استعداد در كنار برنامه‌ريزی و پشتكار، دختر جوان را همراهی كرد و او توانست با افتخار رتبه اول آزمون رشته تاريخ دانشگاه تهران را كسب كند، افتخاری كه در تمام مقاطع بعدی تحصيل هم تكرار شد.

از كودكی شيفته كتاب و كتابخوانی بود و آن را از پدر مهربانش، استاد دانشگاه تهران، به ارث برده بود. هروقت همراه مادر به سالن موزه‌های در حال تأسيس می‌رفت، با ديدن اشيای تاريخی -اعم‌از سكه و ظرف و پارچه- به وجد می‌آمد و در افكار كودكانه‌اش به ژرفای تاريخ می‌رفت و آرزویی تحصيل در رشته تاريخ و استادی در دانشگاه تهران را می‌كرد.

دختر جوان به‌راستی‌ عاشق يادگيری و ياددهی بود. نخستين‌بار در چهارده‌سالگی كتاب مهمانخانه آنژ گاردين اثر كنتس دوسگور را از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه كرد و با مقدمه دكتر پرويز ناتل خانلری به چاپ رساند. او پس از پايان دوره كارشناسی تاريخ در دانشگاه تهران به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن نزد دكتر كلود كائن، ايران‌شناس نامی، به ادامه تحصيل پرداخت.

سنش كم بود و جثه‌اش كوچك و دوره تحصيلی‌اش زودتر از موعد به پايان رسيده بود، بنابراين در روز فارغ‌التحصيلی‌ كمتر كسي باور می‌كرد كه او می‌خواهد از رساله دكترايش دفاع كند. او اين كار را، با موفقيت، در همان سالنی انجام داد كه سال‌ها قبل پدرش از رساله دكترای خود دفاع كرده بود.

خانم دكتر شيرين بيانی پس از اتمام تحصيل به ايران آمد و در آزمون عضويت در هيئت علمی دانشگاه تهران شركت كرد. چند مرحله اين آزمون را با موفقيت پشت سر گذاشت و استاد تاريخ گروه تاريخ دانشكده ادبيات و علوم انسانی دانشگاه تهران شد؛ همان گروهی كه پدرش سال‌ها در آن خدمت كرده بود. دكتر شيرين بيانی از آن تاريخ تاكنون خدمات فراوانی را به زبان، فرهنگ و تاريخ كشور عرضه كرده است.

او معلمی مهربان، پژوهشگری مجرب و نويسنده‌ای پركار است. از آثار او می‌توان به تأليف كتاب‌های دمساز دو صد كيش (درباره زندگی و آثار مولوی)، تيسفون و بغداد در گذر زمان، شامگاه اشكانيان و بامداد ساسانيان، زن در ايران عصر مغول و تاريخ آل جلاير اشاره كرد. همسر او، دكتر محمدعلی اسلامی ندوشن، نيز از نويسندگان و پژوهشگران پركار و صاحب‌سبك معاصر كشور است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها