به گفته حسین قاضیخانی باید به کتابهای کهنی که دادههای تاریخی در اختیار ما قرار میدهند، توجه کنند و دادههای تاریخی باید در ذیل مباحث جغرافیایی، ذیل مباحث نسبشناسی و مباحث طبقاتنگاری باشد.
او افزود: در این کتاب ضمن توضیح درباره کوفیان، در فصل دوم به این موضوع پرداخته شده که این عدم بیعت از چه موضوعی ناشی شده است. در بررسیهای کتاب مشخص شده این تصمیم حضرت بوده است. در فصل سوم کتاب چگونگی پیوند کوفیان را با امام حسین (ع) در نهضت عاشورا مورد بررسی قرار دادهام. نامههایی که به امام حسین (ع) نوشته شد، شامل محتوای نامهها، تعداد نامهها و انگیزههایی که کوفیان از امام (ع) دعوت کردند و اینکه امام پاسخ دادند و کوفه را برای مقصد خود انتخاب کردند. در فصل چهارم این موضوع را بررسی کردهایم که علیرغم وعده یاری که کوفیان دادند، چرا از یاری امام (ع) بازماندند. در این فصل با توجه به ترکیب جمعیتی کوفه و نقش حاکمیت کوفه و اتفاقاتی که برای شیعیان افتاد این مسئله مورد بررسی قرار گرفت.
این استاد دانشگاه درباره استفاده از منابع کهن هم افزود: در این کتاب منابعی را استفاده کردیم که قاعدتا بیشتر منابع تاریخی است. زمانی که موضوع تبیین تاریخی است، قاعدتا منابع کهن را بررسی کردهام؛ مانند کتاب «تاریخ طبری» و کتابهایی که به شرححالنویسی توجه داشتند؛ آثاری مانند «طبقات کبری» و آثاری که به نامهنگاری پرداختهاند؛ مانند «انسابالاشراف» و کتابهایی که به بحثهای جغرافیایی توجه کردهاند و ضمن اینکه از کتابهای حدیثی هم بهره گرفتهام.
قاضیخانی با توجه به تحقیقات صورتگرفته در عصر حاضر توضیح داد: از آنجایی که هرکدام از کتابهایی که درباره امام حسین (ع) نوشته شده در قلمرو خاصی مد نظر است، کتابهایی که بر اساس حدیث نوشته میشود قاعدتا باید منابع حدیثی را مورد نظر قرار دهد و آثاری که بر اساس منابع تاریخی نوشته میشود، باید دیدگاه تاریخی را بررسی کند. از آنجا که هدف مولفان تاریخی تبیین تاریخ است باید به کتابهای کهنی که دادههای تاریخی در اختیار ما قرار میدهند، توجه کنند و دادههای تاریخی باید در ذیل مباحث جغرافیایی، ذیل مباحث نسبشناسی و مباحث طبقاتنگاری باشد.
نویسنده کتاب «رسول خدا (ص) و مدیریت تنشهای مدینه» با توجه به آثاری که پس از انقلاب در زمینه عاشورا منتشر شده است، گفت: کتابهایی که نوشته شده، بیشتر با دیدگاههای کلامی نوشته شدهاند و گاهی برخی حدیثی و برخی جامعهشناسی است. هرکدام در قلمرو مطالعاتی کتابهای ارزشمندی هستند و نقد و بررسی آن باید در قلمرو آن علوم باشد و مجموعا میتوان گفت پس از انقلاب، کتابهایی که مرتبط با امام حسین (ع) است در قلمرو علوم مختلف هم از لحاظ تعداد و از لحاظ محتوا رشد داشته. پژوهشگران دانشگاهی ما در این چند دهه به مسئله امام حسین (ع) به عنوان کسی که جامعه را از مشکلات رهایی بخشیده است توجه داشتند. البته بحث ارزیابی و نقد کتاب همواره در بین مجامع علمی وجود داشته و این کتابها همواره مورد بررسی قرار گرفته است.
او در پایان در پاسخ به این سوال که تاثیر جایزه کتاب سال عاشورا در رشد کمی و کیفی آثار چگونه است؟ گفت: نویسندگانی که در عرصه عاشورا در زمینه کتاب و نمایشنامه، اثری منتشر میکنند همین که ببینند آثارشان مورد توجه قرار میگیرد و جایی هست که این آثار را بررسی میکند که از لحاظ معیارهای ارزشیابی بتواند نمره قابل قبولی بیاورد، بسیار برایشان ارزشمند است و این جوایز سبب میشود این آثار در جامعه دیده شود.
نظر شما