جلسه بررسی کتاب «محمد در تورات و انجیل» در کتابفروشی بِهنشر تهران برگزار شد.
محمدقائم خانی در ابتدای این نشست، کتاب «محمد در تورات و انجیل» را کتابی پژوهشی دانست و گفت: نثر کتاب شیوا و روان است و از همه مهمتر آن که برای مخاطب عمومی نوشته شده است؛ پروفسور عبدالاحد داوود نویسنده کتاب اسقف سابق کلیسای کلدانی همانطور که در مقدمه کتاب آمده با سرگذشتی عجیب به دین اسلام مشرف شده است. او در مجله اسلامی ویرو مقالاتی در مورد پیامبر نوشته و تسلطش به زبان عبری، زبان آرامی، خط سریانی و تحصیل در اروپا و کسب مدارج بالای علمی کلیسا و تسلط به زبان انگلیسی و لاتین باعث شده کتاب ابعاد بسیار زیاد و لایههای جذابی داشته باشد.
وی ادامه داد: مقالات این کتاب مانند کتاب مقدس طوریست که هر فرد کتابخوانی میتواند از آن استفاده ببرد، در عین حال بسیار عمیق و محکم است. نویسنده رویکردی در نگارش مقالات دارد و کتاب را از بسیاری از آفات دور کرده است.
خانی رویکرد کتاب «محمد در تورات و انجیل» را کلامی توصیف کرد و افزود: کتاب کاملاً پژوهشی است و مجادلاتی دارد که نشان دهد کدام دین بر حق است و کدام دین بر حق نیست. اینکه چه مذهبی و فرقهای را باید انتخاب کرد، بحثهایی درازدامن که از اواخر قرون اول هجری شروع شده و تا کنون ادامه دارد. کتاب راجع به حقانیت دین است؛ اما روشهای معمول را پی نمیگیرد و به طرز اعجابانگیزی میتواند دو جریان مهم دینشناسی را با هم جمع کند. یک جریان کلامی، جریان رسمی حوزه علمیه است و فقها با آن آشنا هستند و بعد از خواجهنصیر کاملاً به جریانهای حقگرا متصل شده است.
وی به جریان باطنگرا که به مفهوم دین توجه دارد اشاره و اظهار کرد: این جریان از ظواهر و پوسته میگذرد که در کتاب به طرز حیرتانگیزی بسیار خوب به آن پرداخته شده است. من شخصاً در زبان فارسی، کتابی به این خوبی نخوانده بودم.
حجتالاسلام جلالی در ادامه به تحلیل کتاب «محمد در تورات و انجیل» پرداخت و گفت: به نظرم اهالی ادبیات مخاطب اصلی این کتاب هستند، منظورم از ادبیات به معنای جهانی آن است. با خواندن مطالب این کتاب ارجاعات به داستانهایی را میخوانیم که در گذشته و چه در حال و حتی ارجاعات فیلمها و سریالها، شخصیت ها و نشانهها برایمان روشن میشود، بدون آنکه اناجیل اربعه و عهد عتیق را بخوانید به واسطه خواندن این کتاب آن فضا را به دست میآورید.
وی مسیحیان را پیش از یهودیان مخاطب دیگر کتاب دانست و بیان کرد: کتاب سه بخش دارد «حضرت محمد» در تورات، «حضرت محمد در انجیل» و «برشانا پسر انسان» بخش سوم است که در آن ارجاعات علمای اسلامی را هم افزوده است؛ در بخش اول با یهودیان مباحثه میکند و ارجاعات از متن کتاب مقدس و عهد عتیق است ولی وقتی وارد بخش دوم میشود از ابتدا میگوید این انجیل که ما به عنوان کتاب آسمانی میشناسیم اصلاً کتاب آسمانی نیست! در مورد عهد عتیق این را نمیگوید و حداقلها را پذیرفته و به تحریف آن اکتفا میکند.
حجتالاسلام جلالی در ادامه گفت: مخاطب سوم کتاب «محمد در تورات و انجیل» اهل کتاب یهودی هستند و با آنها مباحثه میکند و مخاطب چهارم کتاب به نظرم مسلمانان هستند که میخواهند اطلاع داشته باشند. اهالی ادبیات را از آن رو مخاطب کتاب میدانم که فارغ از آنکه چه دینی داشته باشند اگر این کتاب را بخوانند ادبیات و سینما را بهتر متوجه میشوند.
وی در بخشی از سخنانش اظهار کرد: نویسنده در کتاب آورده است انجیل به زبان اصلی وجود ندارد، آنچه وجود دارد کتابهای ترجمهشده و یا ساختگی است. نهآنکه بخواهد دین را به سخره بگیرد؛ بلکه میگوید این متن تناقض دارد و مسخره است. ما نمیخواهیم آن را مسخره کنیم؛ اما وقتی میخوانیم خندهمان میگیرد. در این بخش نویسنده اصلاً بحث کلامی نمیکند و دو مسئله اصلی را مطرح میکند که در مورد اول بسیار مختصر استدلال عقلیه بسیار سادهای بیان میکند و از آن میگذرد و البته در جای جای کتاب به آن استناد میکنند.
این کارشناس مسائل دینی اظهار کرد: مسئله دومی که در کتاب مطرح شده است و زبانشناسانه بوده؛ اما نه بهصورت ارجاعات تخصصی با منابع متعدد و بسیار ساده و قابل فهم برای مخاطب عمومی است. دو مسئله خدا و معبود یا بشارت را به این شکل مطرح میکند، در مورد مسئله خدا اینطور بیان میکند که اگر توحید را نپذیریم و خدا را قبول کنیم، دچار تناقض خواهیم شد؛ استدلال ساده آورده است که چرا نپذیرفتن توحید اشکال دارد، واجب الوجود را میگویند و اینطور بیان میکند که اگر دو خدا باشد، یکدیگر را محدود میکنند و دیگر لایتناهی نمیشوند و از این مسئله میگذرد.
این فعال حوزه کتاب به مسئله معاد و بشارت در کتاب «محمد در تورات و انجیل» پرداخت و گفت: نویسنده در کتابهای مختلف بهنوعی در گلوگاهها متن را میآورد و تطبیق میدهد، حالت جدال احسن بحث میکند، واژههای مختلف را ریشه شناسی میکند و در نهایت نتیجه میگیرد. در اینجا اشاره میکند که یکی از دلایلی که مسلمانان دینشان تحریف نشده این است که هنوز قرآنشان را به زبان اصلی میخوانند. با وجود آنکه ترجمه آن موجود است؛ اما هر زمان میخواهند قرآن بخوانند، آن را به زبان اصلی میخوانند.
وی ادامه داد: در بخشی از کتاب، نویسنده پیشنهاد کرده انجیل را به زبان آرامی که زبان اصلی است بخوانید، ۱۲ عبارت از عهد عتیق آورده است و در این ۱۲ نشانه جایی داود نبی میگوید سرور من که مسیحیان گفتند حضرت مسیح است و این را رد میکند، میخواهد به این موضوع برسد که چرا باید به متن اصلی رجوع کرد و تصریح میکند: «در چنین مواردی است که انسان یقین پیدا میکند برای درک واقعی مذهب و دین خود باید کتب مقدس قرآن، تورات و ... را حتماً به زبان اصلی آن خواند و هرگز انحصاراً به ترجمه چنین کتابهایی اعتماد نکرد».
حجتالاسلام جلالی به عبارت «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» اشاره کرد و ادامه داد: برای پرداختن به موضوع ترجمه به این عبارت اشاره میکنم که میگوید هرکس خودش را بشناسد، خدا را میشناسد. حضرت آیت الله سبحانی کتابی دارد که در آن تفاوت «اله»، «الله» و «رب» را توضیح میدهد. در اکثر ترجمهها به زبان فارسی این سه واژه به معنای «خدا» ترجمه شده است. در حالی که این سه واژه معنی متفاوتی دارند حداکثر آنکه بگوییم معنی «الله»، «خدا» است. حتی آن را هم نمیتوان گفت. و عبارت من عرف... به این معنا است که هر کسی که خودش را بشناسد، تربیتکننده خود را میشناسد و واژه رب به معنی تربیتکننده و ربوبیت است.
وی خاطر نشان کرد: اینکه دو واژه رب و الله چه فرقی دارند را علامه حسنزاده (رحمة الله علیه) در سه جلد کتاب توضیح داده است. در سالهای پیش از انقلاب ماجرایی بوده که «آقارحیم ارباب» جزء معدود افرادی بوده که نماز جمعه برگزار میکرده و عدهای از موضوع نمازخواندن فرزندان خود به زبانفارسی نگران بودند و این باعث اختلاف آنها شده بود که به آقارحیم ارباب مراجعه میکنند. او با احترام با فرزندان صحبت میکند و میخواهد که او را قانع کنند تا او هم به زبان فارسی نماز بخواند.
حجتالاسلام جلالی افزود: آقارحیم ارباب به آن جوانان میگوید نماز بخوانید و خودش میگوید الله اکبر و آنها میگویند خدا بزرگتر از آن است، به آنها میگوید الله، خدا نیست؛ بلکه اسم مستجمع صفات جمالیه و کمالیه است. همین هم توضیح نیاز دارد؛ این که اسم چیست و مستجمع چیست و صفات جمال و کمال چیست... اکبر هم یعنی چه که خدا بزرگتر است؟ از چه چیزی بزرگتر است؟ آیا بزرگتر از دنیا است؟ و همین توضیح نیاز دارد. آنها به سوره حمد نرسیده تسلیم میشوند و نماز را به عربی میخوانند. ارجاع زبانشناسانه فارغ از بحثهای معرفتی که میتوان راجع به آن داشت در این کتاب بسیار راهگشا است.
وی خواب حضرت دانیال و ۴ هیولا که در کتاب آمده را یکی از نقاط عطف این اثر دانست و افزود: همچنین بحث تعمیل از نقاط عطف کتاب است و یک سری استعارهها را استفاده میکند که بسیار جذاب است، از نظر تاریخی هیولاهای وحشتناک خواب دانیال نبی را با اقوام مختلف تطبیق میدهد؛ یکی از کارهای قشنگ نویسنده در این کتاب این بود که تمام جدالهای آن جدال احسن بود. به خوبی از انبیاء دفاع میکند و تهمتهایی که به حضرت یعقوب و حضرت داوود وارد کرده بودند را با ارجاع به متن خودشان رد میکند.
محمدقائم خانی منتقد ادبی نیز در ادامه با بیان مطالبی اظهار کرد: در کتاب، ریشه مسائلی را میبینیم که چقدر برای امروز ما حیاتی است. مانند وعدهای که به حضرت ابراهیم داده شده و مسأله جهانگیربودن دین، همینطور مواردی که در خِرَد اسلامی آمده است و مواردی دارد که کتاب مخاطب را وارد تاریخ میکند، مانند خواب دانیال پیامبر و ماجراهای آن دوران و بخش مهم نگارش کتاب عهد عتیق هم در همین دوران است. انقدر سرخطهای عجیبی دارد که به عنوان مثال در تعمید، رابطه انسان و خدا را توضیح میدهد و مسئله شریعت را میگوید. هر فصل کتاب را که میخوانیم میبینیم مسائل حال حاضر ما را توضیح داده.
وی کتاب «محمد در تورات و انجیل» را کتابی زنده توصیف کرد و گفت: تمام فصول این کتاب زنده است و فصل حیرت انگیزی دارد در پیشگویی اسرائیل دارد. واقعا عجیب و غریب است چرا که زمان نگارش کتاب قبل از جنگ جهانی اول است. هم چنین ارجاعهای تاریخی آن که بسیاری از آثار مکتوب و سینمایی را برای انسان تداعی میکند واقعا حیرتانگیز است.
حجتالاسلام جلالی نیز در ادامه نشست، کتاب «محمد در تورات و انجیل» را از منظر فهم باطن دین حاوی نکات الهامبخش دانست و گفت: کتاب از نظر من واقعاً شگفتانگیز است و جهان و افق جدیدی را برای مخاطب باز میکند، همچنان ارجاعات قرآنی دارد و چقدر برای فهم قرآنی برای امروز ما نیاز است، با وجود آنکه نویسنده میگوید من به معنای خاص مسلمان شدم اما چندان فرصت نکردم که راجع به اسلام بخوانم، با خواندن کتاب او به نظر میرسد بصیرت خاصی دارد و در بخش آخر محمد در تورات، اسلام ملکوت خداوند در زمین را بحث میکند که انبیاء پیش از رسول همه بشارت دهنده به دین کامل بودند، اعتقاد ما هم همین است.
وی خاطرنشان کرد: نویسنده چند پیش فرض زبانشناسانه دارد، امکان دارد مخاطب عمومی و حتی مخاطب تخصصی که پیشفرضها را نمیداند با پرسشهایی مواجه شود.
حجتالاسلام جلالی به موضوع مبالهه اشاره کرد و گفت: ارجاع به سوره آل عمران و مباهله با مسیحیان نجران است که حضرت رسول میفرمایند بیایید خدایی را بپرستیم که ارباب ما نیست و رب ماست و ما را ربوبیت میکند و به دستگاه ارباب و رعیتی کلیسا اشاره دارد؛ به زبان ساده علل مادیگری شهید مطهری هم آورده است که اگر دین این است از ابتدا این نبوده و نویسنده با قدرت مسیحیت را رد میکند که معتقد است رومی-یونانی بوده و کار سالوسان بوده و چیزی به نام مسیحیت نداریم، یونانیان یک فرقه و یک داستان دارند که به اسم مسیحیت جا زده و ابزار آن را هم ساختهاند.
وی ادامه داد: در آن زمان دو سوم مسیحیان با این تصمیم مخالف بودند، شورای معروفی تشکیل دادند و در آن شورا دو سوم موحد بودند و بعد از آن جنبشی تا سالها شکل میگیرد و ظاهراً ما انجیل زبان اصلی را داریم و زبان آرامی بوده که یا از بین رفته و بعد از آن شورا مبشرهایی ارسال میشود که همه انجیلها به مدت ۳ قرن از سراسر دنیا جمعآوری شده و به واتیکان ارسال میشود و ۳ قرن هم کشتار مسیحیان موحد صورت میگیرد و ۳۰۰ سال هم پس از کنستانتین کبیر علاوه بر قتل عام مؤمنان یهودی، اناجیل را هم جمعآوری میکنند. این شبیه اتفاق پس از رحلت حضرت رسول و جمعآوری احادیث است.
حجتالاسلام جلالی در خاتمه گفت: در بحث موعود ما اعتقاد داریم که حضرت مسیح با حضرت مهدی (عج) میآید و اگر نگوییم مسیح میآید در واقع ۹۰ درصد مسیحیان عنادی ندارند و ورق برمیگردد و بسیاری از مشکلاتی که وجود دارد دیگر وجود نخواهد داشت؛ آنچه در عهد عتیق آمده بر اساس یک تفسیر منطبق بر حضرت محمد و مهدی موعود است که با یکی دین کامل و با دیگری دین ظاهر میشود.
خانی بخش دوم کتاب را دعوت به قیام علیه دستگاه دینسازی و دینفروشی کلیسا دانست و گفت: با جرأت نویسنده همه را دعوت میکند دینی که منشاء الهی ندارد را نپذیرید و زیر بار دین برساخته دست انسان نروید و شجاعت عجیبی دارد که کتاب را در لندن منتشر کرده و حیرت انگیز است. کتاب زنده است و به افق و آینده و موعود توجه دارد.
کتاب «محمد در تورات و انجیل» نوشته پروفسور عبدالاحد داود اسقف سابق، بنیامین کلدانی کشیش ایرانی است که قبل از جنگ جهانی اول نوشته شده و در سال ۱۳۶۱ هجری شمسی توسط فضل الله نیکآئین به فارسی ترجمه شده و در سال ۱۳۹۹ تحت نظارت مترجم توسط حامد فتاحی بازبینی و در نشر جمکران منتشر شده است.
نظر شما